عنوان
تعداد صفحات: ۶۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
هویت ملی بالا و انسجام و همبستگی اجتماعی قومی در سطح کلان جامعه از عوامل بسیار مهم پیشرفت در هر جامعه ای میباشد. عدم وجود همسازی، تقابل های اجتماعی، تضادهای قومیتی، همبستگی اجتماعی پائین، از عواملی است که موجب به خطر افتادن کلیت هر نظام اجتماعی میشود و عملکرد عادی آنرا به خطر می اندازد. لذا ضرورت انجام پژوهش هایی در مورد شناخت و بررسی عوامل به وجود آورنده و مخل هویت ملی و هویت قومی در سطح بالایی می باشد. از این دلایل می توان موارد زیر را نام برد:
– خطر ایجاد ناسازگاری بین سطوح تعلق قومی و ملی و جهانی است که می تواند در پهنه اجتماعی مشکلات زیادی را ایجاد کند.
– تأثیر ناسازگاری در عرصه اجتماعی می تواند به صورت عارضه ها و آسیب های اجتماعی ظاهر شود. همچنین می تواند به عنوان مانعی بر سر راه توسعه قرار گیرد.
بازتاب ناسازگاری می تواند در چارچوب فرهنگی و اجتماعی فرد میان یک قومیت در رابطه با هویت ملی خود را نشان دهد و در دو بعد ذهنی و رفتاری به مشکلات زیادی دامن بزند.
هویت قومی[۱] نوعی از هویت و احساس تعلق و تعهد به اجتماع قومی است، مثل احساس سربلندی و افتخار نسبت به مولفههای قومی مانند: زبان و ادبیات قومی، سرزمین یا مکان زندگی قوم، تاریخ قوم، میراث فرهنگی، مفاخر و قهرمانان قوم، هنر و موسیقی قومی.
هویت قومی نوعی از هویت و احساس تعلق و تعهد به اجتماع قومی است و بخشی از هویت فرد محسوب میشود که در سطح محلی و قومی قرار دارد و یک قوم را از قوم دیگر جدا میکند.
هویت ملی: نوعی از هویت جمعی واحساس تعلق و تعهد به به اجتماع ملی فرا قومی است که موجب و در هم تنیدگی جامعه کلان است و بخشی از هویت فرد محسوب میشود. این احساس تعهد و تعلق خاطر به جامعه کلان ملی مثل احساس سربلندی و افتخار نسبت به مولفه هایی چون: زبان و ادبیات ملی، سرزمین یا مکان زندگی، تاریخ ملی، میراث فرهنگی ملی، دولت ملی، مفاخر و قهرمانان ملی، هنر و موسیقی ملی.
ملت عبارت است از جمعیت انسانی که اعضای آن دارای سرزمین ، تاریخ مشترک، اسطوره ها، خاطره های تاریخی ، فرهنگ عمومی، اقتصاد حقوق و وظایف قانونی مشترک هستند. (معینی علمداری، ۱۳۸۳:۲۷).
مفهوم ملت یک مفهوم سیاسی است. برخی ملت را گروهی از انسان ها می دانند که در یکی قلمرو و سرزمین مشترک زندگی میکنند و دولت و سازمان سیاسی مشترکی دارند و گروهی دیگر وحدت زبان و ادبیات و مذهب یا گذشته تاریخی مشترک را معیار تعریف ملت میدانند (رواسانی، ۱۱:۱۳۸۰).
ملت یکی از سطوح تعلق و وفاداری است که عمدتاَ بر یک واحد سیاسی به نام کشور انطباق دارد و آن را باید گروه اجتماعی بزرگی تعریف کرد که در پهنه جغرافیایی مشخص تحت حاکمیت سیاسی معلوم قرار دارد و اعضای آن نسبت به یکدیگر و نسبت به این کل، احساس همبستگی و اشتراک در گذشته ، حال و آینده می کنند. ملیت مفهومی جدید و ناشی از دولت ملی است که خود سبب تقویت و تداوم این مفهوم و انجام عملی و گسترش تداوم و باور عام به آن میگردد(فکوهی ، ۱۳۸۰).
هویت فردی مجموعه عناصری از شخصیت فرد است که به وی امکان می دهد تا موضع خود را نسبت جهان و دیگر انسانها مشخص کند. فرد تصویری خاص و روشن از خود دو جامعه داشته ، دارای نظام ارزشی معینی است که در آن خوب و بد و بایددها و نبایدها جایگاه خود را دارند. از این رو در قبال مسائلی که با آن روبرو میشود و بلاتکلیف نیست و به طور خلاصه فرد دارای معیارهای درونی است (باستانی ، ۱۳۷۳،۴۱۰).
هویت[۲] مقوله ای تمام و کمال ذاتی نیست . بلکه همیشه تولیدی اجتماعی ، سیال و در حال شکل گرفتن است. هویت مقوله ای مربوط به معنا است از آنجا که معنا طبیعت و ذات اشیاء نیست بلکه یک رابطه قراردادی است.
بنابراین ، میتوان گفت که هویت نیز همواره قرار داد و نوآوری است، همواره تا اندازهای به اشتراک گذاشته میشود و تا اندازه ای در باره آن چون و چرا میشود. (جنکینز، ۱۳۸۱،۶۰). هویت را باید محصولی بدانیم که هیچ گاه کامل نمیشود و همواره در حال تغییرو شدن است و همواره در داخل بازنمایی و در خارج ازآن ساخته میشود (هال ۱۹۹۰، ۲۲۲).
واژه های کلیدی:تئوری های هویت، تئوریهای مبتنی بر نابرابری، رویکرد روانشناسی اجتماعی ، نظریه های قومیت ، نظریات هویت ملی
چکیده ۵
مقدمه ۷
تئوریهای هویت ۸
۱- مدل ایساجیو: هویت ذهنی و عینی ۸
۲-هویت فرامدرن استوارت هال ۱۱
۳-هنری تاجفل و نظریه مقوله بندی ۱۵
۴- ریچارد جنکینز و هویت اجتماعی ۱۷
تئوریهای هویت مبتنی بر نابرابری ۲۰
۱- تئوری های نوسازی ۲۰
۲- تئوری بسیج اجتماعی ۲۱
۳- تز استعمار داخلی ۲۲
۴- سرمایه اجتماعی و فرهنگی ۲۳
۵- دیدگاه کاستلز ۲۵
۶- نظریه کنش ارتباطی ۲۷
رویکرد روانشناسی اجتماعی ۲۸
۱- رویکرد قومی نمادین ۲۹
۲- رویکرد همسان شدن ۳۰
۳- گرایش قشر بندی ۳۰
۴-سیاسی شدن قومیت ۳۰
۵-سیاسی شدن هویت در دیدگاه های جدید ۳۱
نظریه های قومیت ۳۴
ناسیونالیسم قومی ۳۷
هویت در سطح خرد ۳۸
نظریات سطح کلان ۳۹
نظریات محرومیت نسبی ۳۹
رسانه ها و تاثیرات آن ۴۶
نظریات هویت ملی ۴۸
نتیجه گیری ۵۵
فهرست منابع ۶۰
– فکوهی، ناصر، شکل گیری هویتی و الگوهای محلی، ملی و جهانی (مطالعه مورد لرستان)، مجله جامعه شناسی ایران، دوره چهارم، شماره ۴، ۱۳۸۱، ص۱۲۷- ۱۶۱ .
– فکوهی، ناصر ، فرهنگ ملی ، فرهنگهای قومی – جماعتی و بازار اقتصاد صنعتی ، مجله جامعه شناسی ایران، دوره هفتم، شماره ۲ ، بهار ۱۳۸۵ ، ص. ۱۲۶- ۱۴۸ .
– نواح، عبدالرضا، تقوی نسب، سید مجتبی، تأثیر احساس محرومیت نسبی بر هویت قومی و هویت ملی، مجله جامعه شناسی ایران، دوره هشتم، شماره۲، تابستان ۱۳۸۶، ص۱۴۲- ۱۶۳ .
– هابرماس، یورگن، جهانی شدن و آینده دموکراسی، منظومه پساملی، ترجمه پولادی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۰ .
– هولاب، رابرت، یورگن هابرماس، نقد در حوزه عمومی، ترجمه حسین بشیریه، تهران، نشر نی، ۱۳۷۵ .
– علوی ، سید محمد شاهد ، تئوریزه کردن جایگاه قومیت ها در سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر قومیت کرد ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشکده علامه طباطبایی ، ۱۳۸۵
– کاستلز، مانوئل کاسلز و مارتین اینس، گفتگوهایی با مانوئل کاستلز، ترجمه حسن چاوشیان، لیلا جوافشانی، نشر نی، ۱۳۸۴ .
– کاستلز، مانوئل، علیقلیان، احد، عصر اطلاعات : اقتصاد جامعه و فرهنگ پایان هزاره، انتشارات طرح نو، ۱۳۸۹
– عبداللهی، محمد، حسین بر، محمد عثمان، هویت جمعی و نگرش به دموکراسی، مجله جامعه شناسی ایران، دوره هفتم، شماره ۴ ، زمستان ۱۳۸۵ ، ص ۳-۳
– مارجز ، مارتین ، سیاست های قومی ، ترجمه اصغر افتخاری ، فصلنامه مطالعات راهبردی ، پیش شماره اول ، بهار ۱۳۷۷
– معیدفر، سعید، شهلی بر، عبدالوهاب، جهانی شدن و شکل گیری سیاست فرهنگی محلی، مصرف رسانه ای بلوچ های ایران و چالش های هویت قومی و هویت ملی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ص۱۵، شماره ۵۶- ۵۷ .
– معیدفر، سعید، جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، همدان، نشر نور علم، ۱۳۸۵ .
-آبراکسی ، نیکلاس ، فرهنگ جامعه شناسی ، ترجمه حسن پویان ، تهران ، انتشارات چاپخش ، ۱۳۷۶٫
-اباذری، یوسف، چاوشیان ، حسن، از طبقه اجتماعی تا سبک زندگی رویکردهای نوین در تحلیل جامعه شناختی هویت اجتماعی، نامه علوم اجتماعی ، شماره ۲۰ ، پاییز و زمستان
مباحث مربوط به هویت و انواع آن (ملی، قومی …) همواره از مباحث بسیار مهم در عرصه جامعه شناسی سیاسی و رفتارهای سیاسی در کشورهای با ترکیب جمعیت متشکل از هویتهای متفاوت بوده است. ایران نیز با توجه به شرایط جمعیتیاش که متشکل از قومیت های متفاوت است همواره در زمینه هویت ملی با مسائلی مواجه بوده است، که هویت ملی و انسجام درونی نظام اجتماعیکل را تحت الشعاع قرار داده است. فرآیندهای مربوط به هویت یابی و احساس تعلق در سطح جمعی همواره براساس عوامل پایه ای بوده که احساس تعلق و هویت جمعی بر مبنای این متغیرها شکل می گیرد از این عوامل تاریخ مشترک، سرزمین مشترک، زبان و… را می توان نام برد که از عوامل ایجاد کننده هویت جمعی در سطح کلان هستند. در ایران در طول دوره های تاریخی متفاوت این احساس هویت جمعی مشترک در سطح کلان به صورت قومی در بین هویتهای خرد وجود داشته است. اما در دوره جدید (ایجاد دولت ملی) متغیرهایی وارد شده اند که این هویت را تحت الشعاع قرار داده است. به عنوان مثال مباحث مربوط به توسعه، نوسازی، مدیریت کلان جامعه، مباحث فرهنگی و… که در رأس کانون توجه دولت ها قرار گرفته است چگونگی اجرای این سیاست ها در نقاط مختلف زمینه ساز اشکال متفاوت هویت یابی بوده است و بر فرایند هویتیابی و احساس تعلق تأثیر داشته است.
به طور کلی هویت در دو سطح فردی و جمعی مطرح میباشد تاکید مطالعات جامعه شناختی هویت بر سطح جمعی هویت میباشد. درون مایه کلی نظریات هویت بر وجود دو سطح ذهنی و عینی هویت در سطح گروههای اجتماعی تاکید دارد . براین اساس می توان دو بعد عینی و بیرونی و بعد ذهنی و درونی برای هویت قائل شد. بعد بیرونی به رفتارهای قابل مشاهده و بعد درونی به تلقی ، ایده ها و احساسات اشاره دارد. این نظریات بر سیالیت هویت در سطوح مختلف تاکید دارند به گونهای که هویت همواره ثابت و لایتغیر نیست . به گونهای که هویت همواره در حال تغیر و ساخته شدن است. در ادامه مهمترین نظریات هویت ارائه میشود.
ایساجیو: هویت را پدیده ای اجتماعی – روانشناختی میداند که از عضویت در یک گروه قومی بر میخیزد. او هویت را شیوهای میداند که افراد به لحاظ روانشناختی خود (و دیگران) را در ارتباط با یک یا چند نظام اجتماعی قرار میدهند. نظام اجتماعی را می توان اجماع قومی یا جامعه بزرگتر ی اجتماعات قومی و گروههای دیگر و یا ترکیبی از اینها دانست. به نظر ایساجیو، هویت ها همیشه مرزهایی دوگانه دارند مرزهایی از درون و مرزهایی از بیرون ، تعریف ما از خود [۱] و تعریف هویت ما از سوی دیگران هویت قومی را میتوان در برداشتی کورت لوینی به منزله شیوه ای تعریف کرد که اشخاص به دلیل منشاء قومیشان، خود را به لحاظ روانشناختی در ارتباط با یک یا چند نظام اجتماعی قرار میدهند و در می یابند که دیگران آنها را در ارتباط با آن نظامها قرار دادهاند. مقصود از منشاء قومی این است که شخص در گروه قومی جامعه پذیر شده است یاآنکه نیکانش – واقعی یا نمادی – عضو گروه بودهاند. (به نقل از گودرزی ۱۳۸۴).
گروه قومی از دید او پدیدهای است که اولاَ سازمانی اجتماعی را بر میانگیزد ، پدیده ای عینی که به اجتماع قومی ساخت میدهد. ثانیاَ هویت میبخشد یعنی پدیدهای ذهنی که افراد به آن حس تعلق و به اجتماع حس یگانگی و معنایی تاریخی میبخشد.
[۱] Self-identification
۱۳۸۱
[۱] Ethnic identity
[۲] identity
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر