عنوان
تعداد صفحات:۴۱
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
نشانگان افت روحیه یکی از مظاهر آزردگی وجودی ست و درعینحال بیانگر فقدان انسجام و کلیات در فرد است (کیسان و همکاران،۲۰۰۱).
نشانگان افت روحیه بیانگر احساس فقدان معنا و هدف در زندگی، احساس ناامیدی و درماندگی، نشانهها و احساس تسلیمشدگی، ناتوانی مداوم در مقابله، بیکفایتی ذهنی و عزت نفس پایین است (وهلینگ و همکاران، ۲۰۱۱) و به عنوان تغییر در روحیه با طیفی از حالات روانی از دلسردی (فقدان اطمینان)، اندوهگینی (به عنوان آغاز فرایند تسلیم روانی شدن) و یأس (از دست دادن امید) گرفته تا نشانگان افت روحیه (تکمیل فرایند تسلیم روانی شدن) ادامه مییابد (کیسان و همکاران، ۲۰۰۱).
از آنجائیکه افراد دچار نشانگان افت روحیه دارای افکار منفی و بدبینانه نسبت به امور هستند، از این رو نیازمند یک رویکرد شناختی هستیم.
در رویکرد شناخت درمانی هستی نگر، با استفاده از فنون «شناخت درمانی» برخی از طرحوارهها، افکار خود آیند و خطاهای شناختی که در شکلگیری نشانگان افت روحیه وجودی بیماران نقش مهمی دارند را اصلاح میکند. درعینحال به آن دسته از نگرانیهای وجودی نظیر اضطراب از مرگ، عدم قطعیت، بیمعنای، تنهایی و کنترل ناپذیری جهان که در اثر تهدید مرگ نهفته در بیماری مزمن تشدید میشوند و در اغلب روشهای مداخلهای به صورت نظامیافته به آنها توجه نمیشود، نیز پرداخته میشود (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹).
واژه های کلیدی: اضطراب وجودی، آزردگیهای وجودی، نشانگان افت روحیه، رویکردهای روانشناختی در درمان نشانگان افت روحیه، شناخت درمانی هستی نگر
چکیده ۴
مقدمه ۵
مبانی نظری نشانگان افت روحیه ۱۳
۱- اضطرابهای وجودی ۱۳
۲- آزردگیهای وجودی و مظاهر آن ۱۵
۳- معرفی و تاریخچه نشانگان افت روحیه ۱۷
تحریفات شناختی ۲۱
رویکردهای روانشناختی در درمان نشانگان افت روحیه ۲۲
۱- نظریه ی درمان بک ۲۲
۲- رویکرد وجودی ۲۴
۲-۱- درمان وجودی ۲۶
۳- شباهت و تفاوت دیدگاه شناخت درمانی بک با رویکرد وجودی ۲۹
۴- درمانهای تلفیقی ۳۰
۴-۱ شناخت درمانیهای تلفیقی ۳۱
۵-شناخت درمانی هستی نگر ۳۱
۶- ساختار و اهداف شناخت درمانی هستی نگر(بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹) ۳۳
نتیجه گیری ۳۵
منابع ۳۶
بهمنی، بهمن؛ اعتمادی احمد؛ شفیع آبادی، عبدالله؛ دلاور، علی و قنبری مطلق، علی (۱۳۸۹). گروه درمانی شناختی هستی نگر و شناخت درمانی آموزش محور در بیماران مبتلا به سرطان سینه. روانشناسی تحولی، روانشناسان ایران. سال ششم. شماره ۲۳
بهمنی، بهمن؛ اسکندری، مهدی؛ حسنی، فریبا؛ دکانهای فرد، فریده و شفیع آبادی، عبدالله. (۱۳۹۲) تأثیر گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان. فصلنامه علمی-پژوهشی روانشناسی سلامت. سال دوم. شماره۲
بهمنی، بهمن؛ کرمانی رنجبر، قنبری مطلق و اسکندری، مهدی. (۱۳۹۱) اثربخشی مداخله گروه درمانی شناختی وجودگرا بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان. سمینار بینالمللی خدمات تسکینی حمایتی در بیماران مبتلا به سرطان پستان. دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی.
بهمنی، بهمن؛ نقیائی، مائده؛ علی محمدی، فهیمه و دهخدا، آیدا. (۱۳۹۲). اضطراب وجودی، دلزدگی وجودی و افسردگی در مادران کودکان مبتلا به بیماریهای بالقوه مهلک. مجموعه مقالات سومین همایش ملی روانشناسی(روانشناسی، تربیت، کار و سلامت). دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت. اردیبهشتماه ۱۳۹۲٫
کوری،جرالد(۱۹۳۷). مورد پژوهی در مشاوره و روان درمانی (ترجمه شفیع آبادی، عبداله، حسینی،بیتا، ۱۳۹۰). تهران: نشر جنگل، چاپ چهارم.
کوری، جرالد(٢٠٠۵). نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی .ترجمه سید محمدی، یحیی. (١٣٨۵).تهران: نشر ارسباران
یالوم ، اروین،( ۱۹۸۰) روان درمانی اگزیستانسیال. ترجمه حبیب، سپیده. (۱۳۹۰). تهرا:. انتشارت نی
دهخدا، آیدا؛ بهمنی، بهمن؛ دادخواه، اصغر و گودرزی پور، کوروش(۱۳۹۲). اثربخشی شناخت درمانی معنویت محور در کاهش علائم افسردگی مادران کودکان مبتلا به سرطان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران
نقیایی، مائده؛ بهمنی، بهمن؛ خراسانی، بیژن و قنبری مطلق، علی(۱۳۹۲). اثربخشی زوج درمانی مبتنی برتلفیق رویکرد وجودگرایی ومدل اولسن دررضایتمندی زناشویی وکارکردخانواده ی زنان ماستکتومی شده وهمسرانشان پایان نامه کارشناسی ارشد
پروچاسکا،جیمز.او،نورکراس،جان.سی. (١٩۵٧). نظریه های رواندرمانی. (ترجمه سید محمدی، یحیی. ١٣٨٩). تهران: انتشارات رشد
لیهی، رابرت. (؟)، فنون شناخت درمانی .ترجمه فتی،لادن؛ شکیبا، شیما؛ طهماسبی مرادی، شهرزاد؛ ناصری، حسین و ضیایی، کاوه(۱۳۸۷). تهران: انتشارات دانژه. چاپ دوم
ابتلا به بیماری های تهدید کننده زندگی سیر زندگی فرد را تغییر میدهد و باعث کاهش اعتمادبهنفس، افزایش احساس آسیبپذیری، علائم جسمانی و افکار آشفته در مبتلایان میشود و عملکرد روزانه فعالیتهای اجتماعی و آرامش فکری را دچار نابسامانی میکند (اولیو[۱]، روآ[۲] و دلیون[۳]، ۲۰۰۳). ادبیات پژوهشی نشان داده که افراد به دنبال تشخیصهای بیماری تهدیدکننده زندگی، یک بحران وجودی را تجربه میکنند (کات[۴]،۲۰۰۲، کوچینو[۵] و کان[۶]، ۲۰۰۵). بحرانی که شامل به هم ریختن فرضیات اولیه مان در مورد احساس کنترل و تواناییمان در پیشبینی آینده است (لیانگ و همکاران، ۲۰۱۰؛ نقل از نقیائی، بهمنی، خراسانی و قنبری مطلق، ۱۳۹۲).
یکی از عوامل روانشناختی که باعث شده فرد مبتلا به بیماری های تهدید کننده زندگی، ب ، بیهدفی و احساس تنهایی دست و پنجه نرم کند، اضطراب وجودی است. اضطراب، ابزار ارزشمندی برای کمک به ما در جهت آگاه شدن بیشتر از واقعیت است. اگر بخواهیم زندگی را به طور کامل تجربه کنیم باید بتوانیم اضطرابمان را پذیرفته و آن را بشناسیم (یالوم و می، ۲۰۰۱؛ نقل از بهمنی، اعتمادی، شفیع آبادی، دلاور و قنبری مطلق، ۱۳۸۹). از دید وجودنگرها نخستین احساس مورد توجه برای درک هیجانهای انسان، اضطراب است. اضطراب به دو نوع اضطراب روان نژند و اضطراب وجودی یا سالم بازمیگردد (رولو می، ۱۹۷۰؛ نقل از بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹). درحالیکه اضطراب وجودی بخش طبیعی و سالم موقعیت انسانی را تشکیل میدهد، اضطراب روان نژند حاصل پاسخ نامناسب به منبع تهدید یا محصول بازپسزنی و یا یک تعارض درونی است. وجودنگرها منشأ بسیاری از حالات هیجانی ناخوشایند را اضطراب و روشی که فرد برای مواجهشدن با آن در پیش میگیرد، میدانند. اضطراب از تلاشهای فرد برای زنده ماندن و حفظ کردن و دفاع کردن از وجود خویش ناشی میشود و احساسهایی را که اضطراب به وجود میآورد، جنبه اجتنابناپذیر شرایط انسان است. اضطراب وجودی به صورت نتیجه اجتنابناپذیر روبرو شدن با مرگ، انزوای وجودی و بیمعنائی توصیف شده است (یالوم، ۱۹۸۰؛ نقل از کوری، ۲۰۰۵)؛ بنابراین وجودنگرها این اضطراب را تحت عنوان اضطراب وجودی معرفی کرده و آن را تجربهای اصیل میدانند که هر انسانی باید بتواند با آن مواجه شده و پاسخ اصیل نیز به آن بدهد.
موراتا[۷] (۲۰۰۳) در توصیف خود از مشکلات وجودی به واژهی درد معنوی[۸] برای اشاره به تجربهی ذهنی بیمارانی که با احتمال مرگ خود مواجه شده اند، استفاده میکند و مقصود او رنجی است که افراد در پی وقوف به احتمال انقراض وجود فردی و معنای خود [۹]تجربه میکنند. از منظر موراتا درد معنوی به معنای احساس بیمعنایی، بیارزشی، فقدان قصد و هدف و هویتی است که در اثر از دست دادنهای متعدد در حوزهی روابط بین فردی، اقتدار و امید به آینده ایجاد میشود (نقل از بهمنی و همکاران ، ۱۳۸۹).
با شروع درمانها و پیامدهایی مثل خستگی، ناتوانی در تمرکز، کاهش انرژی، تغییر نقشها و اختلال در فعالیتهای روزمره، بیمار ممکن است دریابد که در رابطه با موقعیتی که در آن قرار دارد، کاری از دستش بر نمیآید، در نتیجه به جای مدیریت و کنترل مشکلات، به احساس درماندگی و خود ناکارآمدی دچار میشود. در صورتی که کمکهای اطرافیان نیز در دسترس به نظر نرسد، فرد ممکن است به احساس ناامیدی و انزوا رسیده و از احساس شرم و شکست رنج ببرد. این علائم میتواند در نهایت فرضیات بنیادین و ارزشهای نهفته در احساس معنا و هدف زندگی بیمار را زیر سؤال برده و مورد چالش قرار دهد (کیسان[۱۰] و کلارک[۱۱]، ۲۰۰۱).
سؤالاتی مثل اینکه «چرا من؟ آیا خدا داره منو به خاطر گناههای گذشتهام تنبیه و مجازات میکنه؟ آیا خدا اصلا نگران من هست؟ آیا خدا قدرت داره که تغییری توی وضعیت من به وجود بیاره؟» همگی بیانگر نگرانیها و اضطرابهای وجودی[۱۲] برانگیختهشده متعددی ست که در این مرحله بیماران با آن مواجه میشوند. بسیاری از بیماران در مواجهه با این پرسشها قادرند تا بیماری را به عنوان یک فرصت یا بخشایش ببینند و دیگران ممکن است که آن را تنبیهی از طرف خدا یا نفرین تلقی کنند (کوئنیگ[۱۳]، ۲۰۰۴).
زمانی که حادثه تهدیدکنندهای سبک زندگی آرام فرد را مختل میکند، وی با هسته مرکزی وجودی خود مواجه میشود (استیونز[۱]، ١٩٩٢) و نگرانیهای وجودی که با آگاهی فرد از مرگ و خطر بالقوه تهدیدکننده به وجود می آید، میتواند منبع قابلتوجه آزردگی در افرادی باشد که با بیماریهای تهدیدکننده زندگی دست به گریبان هستند (هنوک[۲] و دنیلسون[۳]، ٢٠٠٩، لیانگ[۴] و اسپلن[۵]،٢٠١٠). بر اساس دیدگاه وجودی، رویارویی هر انسانی با مسلمات هستی[۶] و دلواپسیهای غایی که از ویژگیهای درونی قطعی و گریزناپذیر هستی انسان در جهان آفرینش به شمار میآیند، اضطرابآوراست. سازههای عمیقی که ریشه در هستی انسان دارند و حقایق زندگی را میسازند: مرگ و نیستی، مسئولیت و آزادی، معنا و پوچی و تنهایی. هر یک از ما سخت نیازمند جاودانگی، استواری، همزیستی و الگویی برای سرمشق قرار دادن هستیم و با این وجود، همگی باید با مرگ ناگزیر، بیپایگی، تنهایی و پوچی روبرو شویم (یالوم،۱۹۸۰/۱۳۹۰).
از آنجایی که اضطراب ویژگی هستی شناختی هر فردیست که در رابطه با تهدید نیستی در وجود ما ریشه دوانیده، لذا پذیرش آزادی و آگاهی از متناهی بودن، ناگزیر موجب اضطراب میشود. در واقع اضطراب چیزی نیست که داشته باشیم، بلکه چیزی است که هستیم (می،۱۹۷۷؛ نقل از پروچاسکا و نورکراس،۱۹۵۷/۱۳۸۹).
توجه نظر به نگرانیهای وجودی در این بیماران از این مفهوم ناشی میشود که بیماری تداعی گر مرگ و بیماری پیشرونده است و بنابراین جرقهای[۷] برای برانگیختن ترسهای وجودی محسوب میشود (استرانگ[۸]،١٩٩۷). در واقع بیماری مرگ نزدیک است»، در اینجاست که پرسشهای وجودی[۹] آغاز میشود (وستمن[۱۰]، برگنمار[۱۱]، اندرسون[۱۲] ، ٢٠٠۶). چرا من؟ ممکن است برای بهبودیاش شروع به دعا و نیایش بکند چرا که همچنان در مرحله انکار بیماری و موقعیتش به سر میبرد. از آنجایی که به دعا و درخواستش برای شفا یافتن پاسخی داده نمیشود، سؤالات دیگری پرسیده میشود: «آیا خدا داره منو به خاطر گناه های گذشته ام تنبیه و مجازات می کنه؟ آیا خدا اصلا نگران من هست؟ آیا خدا قدرت داره که تغییری توی وضعیت من به وجود بیاره؟» (کوئنیگ[۱۳]، ۲۰۰۴). در اینجا دیدگاهش در مورد خود و جهان به چالش کشیده میشود، چرا که شکافی بین اطلاعات نهفته در منبع فشار زا از یک طرف و انتظارات و باورهای مثبت افراد در مورد جهان از طرف دیگر به وجود میآید (لیپور،۲۰۰۱؛ نقل از کرنان[۱۴] و لیپور[۱۵]، ۲۰۰۹).
نکته اصلی اینجاست که این نگرانیها و اضطرابهای وجودی در کوتاه مدت کاملاً طبیعی و قابل انتظارند و پیامد بهنجار مقابله با رویدادهای بالقوه آسیبزا محسوب میشوند (کالهون[۱۶] و تدسچی[۱۷]، ۱۹۹۹؛ نقل از فوریندر[۱۸] و نوربرگ[۱۹]، ۲۰۱۰)؛ اما برخی بیماران در دام این پرسشها و نگرانیها گرفتار میشوند و در واقع بدون کمک اطرافیان و مخصوصاً درمانگران نمیتوانند معانی موثقی برای آنها بیابند، چرا که نمیتوانند با تکیه بر باورهای معنوی و معانی اصیل خودشان با این پرسشها مواجه شوند (کوئنیگ، ۲۰۰۴)؛ بنابراین درحالیکه اضطراب وجودی پاسخ صادقانه به نیستی است، اضطراب روان رنجور پاسخ بدلی و نا اصیل به هستی محسوب میشود. در واقع اضطراب وجودی پیامد هوشیاری است و تنها دفاع علیه آن دروغگویی هوشیار است که اساس آسیب روانی بوده و به اضطراب روان رنجور میانجامد (پروچاسکا و نورکراس، ۱۹۵۷/۱۳۸۹).
[۱]. Stevens
[۲]. Henoch
[۳]. Danielson
[۴]. Leung
[۵]. Esplan
[۶]. Givens of existence
[۷]. Trigger
[۸]. Srtrang
[۹]. Existential question
[۱۰]. Westman
[۱۱]. Bergenmar
[۱۲]. Andersson
[۱۳]. Koenig
[۱۴]. Kernan
[۱۵]. Lepore
[۱۶]. Calhoun
[۱۷]. Tedeschi
[۱۸]. Forinder
[۱۹]. Norberg
[۱]. Oliva
[۲]. Roa
[۳]. Dellion
[۴]. Kaut
[۵]. Chochinov
[۶]. Cann
[۷]. Morita
[۸]. Spiritual pain
[۹]. Self-meaning
[۱۰]. Kissane
[۱۱]. Clarck
[۱۲]. Existential anxiety
[۱۳]. Koenig
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر