عنوان
تعداد صفحات:۳۵
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
آن ویژگی که میتواند به ما کمک کند تا خود و دیگران را بهتر بشناسیم، یا به ما اجازه میدهد پیشبینی کنیم که شخص در یک موقعیت معین چه خواهد کرد و چه عملی از او سر خواهد زد اصطلاحاً شخصیت نامیده میشود.
نظریههای گوناگون شخصیت که در طول سالها تکامل یافتهاند به نظر میرسد که بطور طبیعی در هفت گروه قرار میگیرند. هر یک از این گروهها با دیدگاههای عمومی در این مورد که چگونه به بهترین نحو میتوان درباره طبیعت انسان فکر کرد، مشخص میشوند.
در مجموع نظریه های متعددی درباره شخصیت وجود دارد هر کدام از این دیدگاههای ویژگی های خاص خود را دارند. در دیدگاه روانکاوی اعتقاد بر این است که شخصیت مجموعهای از نیروهای درونی را دربر میگیرد، که با هم رقابت میکنند و گاه با یکدیگر در تعارضند و اینکه رفتار چگونه از این پویایی درونی پایدار میشود، کانون توجه این دیدگاه را تشکیل میدهد. در دیدگاه پدیدارشناختی به تجربههای خصوصی فرد دربارۀ جهان تأکید می شود.
در رویکرد شناختی بر فعالیتهای ذهنی هشیار و بر شیوههایی تمرکز دارد که مردم توسط خود و محیط خود را میشناسند. در دیدگاه انسان گرایی تمایلات و ارزشهای انسان در درجه اول اهمیت قرار دارند.
این رویکرد بر توانمندیها و آرزوهای انسان، اراده آزاد و هشیار و تحقق بخشیدن به استعدادهای او تأکید میورزد. دیدگاه یادگیری یا رویکرد رفتاری تصویری ماشینی از انسانها ارائه میدهد، که به طور خودکار به محرکهای بیرونی پاسخ میدهند. به عقیده اسکینر، شخصیت، چیزی بیش از تجمع پاسخهای آموخته شده یا نظامهای عادت نیست. در رویکرد یادگیری اجتماعی بر اهمیت تعیینکنندههای محیطی یا موقعیتی تأکید میشود. در دیدگاه پردازش اطلاعات طبیعت انسان از برخی جنبهها شبیه عملکرد کامپیوتر است. و در نهایت دیدگاه صفات انسان را دارای آمادگی های گستردهای می داند که صفت نام دارد و به طرق خاصی به محرک ها پاسخ میدهند.
واژه های کلیدی:شخصیت، نظریه های شخصیت،مدل پنج عاملی شخصیت
چکیده ۵
مقدمه ۶
شخصیت ۷
اصطلاحات معادل شخصیت ۹
دیدگاههایی درباره شخصیت ۱۰
۱-دیدگاه روانکاوی ۱۰
۲-دیدگاه پدیدارشناختی ۱۱
۳-رویکرد شناختی ۱۳
۴-دیدگاه انسانگرایی ۱۳
۵-دیدگاه یادگیری یا رویکرد رفتاری ۱۴
۶-رویکرد یادگیری اجتماعی ۱۵
۷- دیدگاه پردازش اطلاعات ۱۵
۸-دیدگاه صفات ۱۶
مدل پنج عاملی شخصیت ۱۷
۱-پیشینه تاریخی مدل پنج عاملی شخصیت ۱۷
۲-چشماندازی نظری به الگوی پنج عاملی ۲۱
۳-ابعاد شخصیت در الگوی پنج عاملی ۲۲
۴-پیشینه شناسی عامل ها در سایر الگوهای شخصیت ۳۰
منابع ۳۱
گروسی فرشی، میرتقی؛ محمود علیلو، مجید؛اسمعلی کورانه، احمد (۱۳۸۶). مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار. روانشناسی معاصر، دوره دوم (۱)، ۲۴-۳۱٫
گروسی فرشی،میرتقی.(۱۳۸۰). رویکردی نوین در ارزیابی شخصیت. تبریز: دانیال.
پروین،ال.ای. و جان،اُ.بی.(۱۳۸۱). شخصیت: نظریه و پژوهش (ترجمۀ محمد جعفر جوادی و پروین: چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
اتکینسون،آر.ال.،اتکینسون،آر.اس. و هیلگارد،ای.آر. (۱۳۷۵). زمینۀ روان شناسی (۱) (ترجمۀ محمد تقی براهنی و همکاران). تهران:رشد.
شاملو، سعید (۱۳۷۷). بهداشت روانی. تهران: انتشارات رشد.
کریمی، یوسف، روان شناسی شخصیت، مؤسسه نشر ویرایش، ۱۳۷۴، چاپ اول.
سیاسی، علیاکبر. (۱۳۷۱). نظریه های شخصیت یا مکاتب روان شناسی. دانشگاه تهران.
سیاسی،علی اکبر.(۱۳۷۷). نظریه های شخصیت یا مکاتب روان شناسی.تهران:انتشارات دانشگاه تهران.
پورافکاری،نصرت اله.(۱۳۷۶). فرهنگ جامع روانشناسی- روانپزشکی. (جلد اول). تهران: فرهنگ
کاپلان و سادوک، خلاصه روان پزشکی، ترجمه نصرت الله پور افکاری، انتشارات آزاد، ۱۳۷۳، چاپ دوم.
کاپلان و سادوکو (۱۳۸۶). خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری و روانپزشکی بالینی. مترجم: پورافکاری، نصرت الله. تهران: نشر شهرآب.
شولتز، دوان؛ شولتز ،سیدنی الن (۱۳۸۶). نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی. تهران: موسسه نشر ویرایش.
شولتز، دی.پی. (۱۳۷۹). نظریههای شخصیت. ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: ویرایش.
راس،آلن.اٌ.(۱۳۷۵).روانشناسی شخصیت (نظریه ها و فرایند)، ترجمۀ سیاوش جمالفر.تهران: نشر روان
کدیور، پروین و زاهدی، فریبا. (۱۳۸۶). سبکهای مقابله با بحران و اقدام به خودکشی دختران دانشجو. فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی، شماره۲۵، ۱۳۱-۱۱۱٫
کدیور، پروین، زاهدی، فریبا (۱۳۸۵). سبک های مقابله با بحران و اقدام به خودکشی در دختران دانشجو. فصلنامه علمی پژوهشی، رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره ۲۵٫
مفهوم شخصیت در روانشناسی یک مفهوم رایج و معمول و در عین حال فوقالعاده غامض و پیچیده است. کاربرد عامیانۀ شخصیت در حد یک مفهوم مطلوب در دیدگاه فردی تنزل یافته است. در حالیکه مفهوم علمی آن به صورت کلی مورد مناقشه است (گروسی فرشی،۱۳۸۰).
گروهی از روانشناسان شخصیت به افراد و رفتار آن ها توجه میکنند؛ بعضی دیگر شخصیت را با توجه به ویژگیهایی چون، فرایندهای ناهشیار تعریف میکنند که به طور مستقیم قابل مشاهده نیست و باید از رفتار استنباط شود و سرانجام بعضی از روانشناسان، شخصیت را تنها از طریق ارتباطهای متقابل افراد با یکدیگر و نقشهایی که در جامعه بازی میکنند، تعریف کردهاند (پروین و جان،۱۳۸۱). اما شخصیت در مفهوم کلی خود باید شامل: قواعد مربوط به کنشهای منحصر به فرد افراد و قواعد مشترک بین آنها، جنبههای پایدار و تغییرناپذیر کنش انسان و جنبههای ناپایدار و تغییرپذیر آن، جنبههای شناختی (فرایندهای تفکر) جنبههای عاطفی (هیجانات) و جنبههای رفتاری فرد باشد (گروسی، ۱۳۸۰).
کتل شخصیت را این چنین تعریف میکند: شخصیت چیزی است که به ما اجازه میدهد پیشبینی کنیم که شخص در یک موقعیت معین چه خواهد کرد، یعنی چه عملی از او ناشی خواهد شد. هیلگارد در تعریف خود، از کلیت شخصیت فاصله گرفته و نوعی برگشت به قوای ذهنی را در تعریف خود نشان داده است. او شخصیت را چنین تعریف میکند: «شخصیت الگوهای معینی از رفتار و شیوههای تفکر است که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند( کریمی، ۱۳۷۴).
مفهوم شخصیت در روانشناسی یک مفهوم رایج و معمول و در عین حال فوقالعاده غامض و پیچیده است. کاربرد عامیانۀ شخصیت در حد یک مفهوم مطلوب در دیدگاه فردی تنزل یافته است. در حالیکه مفهوم علمی آن به صورت کلی مورد مناقشه است (گروسی فرشی،۱۳۸۰). کلمه شخصیت که در زبان لاتین (Personalite)1 و در زبان انگلوساکسون (Persenality)2 خوانده میشود، ریشه در کلمه لاتین (Persona)3 دارد. این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته میشود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت میزدند. به مرور معنای آن گستردهتر شد و نقشی را که بازیگر ایفا میکرد را نیز در برگرفت.
بنابر این مفهوم اصلی و اولیه شخصیت، تصویری صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی میکند، ترسیم میشود. یعنی فرد در واقع به اجتماع خود شخصیتی ارائه میدهد که جامعه بر اساس آن، او را ارزیابی مینماید (شاملو، ۱۳۷۷). هر انسانی آمیزهای از سه ویژگی نوعی، فرهنگی و فردی را در خود دارد و مجموعاً کلیت منحصر به فردی را تشکیل میدهد که مورد توجه و امعان نظر روانشناسی شخصیت است. کلیت مفهوم، و به همین لحاظ پیچیدگی آن موجب شده است که واژه شخصیت به شیوههای مختلفی تعریف شود.
نظری اجمالی به تعاریف شخصیت نشان می دهد که تمامی معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریه خاص یافت زیرا روان شناسان در مورد تعریف دقیق شخصیت اتفاق نظر ندارند (اتکینسون۴ و هیلگارد۵ ، ۱۳۸۱). بلکه در حقیقت تعریف شخصیت به نوع نظریه هر دانشمند بستگی دارد. برای مثال، کارل راجرز۶ شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی است (شاملو، ۱۳۷۷).
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر