عنوان
تعداد صفحات:۶۱
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
امروزه شرکتها دریافتهاند که آنچه میدانند (سرمایه فکری) بیش از آنچه نمیدانند اهمیت دارد. دانش عنصر اصلی و رکن رکین مدیریت دانش است و مساعی مدیران باید معطوف با ایجاد و اشاعه دانش باشد. نکته قابل بحث دیگر در مورد دانش، نقش انسان در دانش آفرینی است. با وجود تحولات و توسعه شتابندهای که در زمینهی فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی انجام شدهاند، هنوز نقش انسان به عنوان اصلیترین عامل در کشف دانش مطرح است. دانش در اذهان انسانی خلق انسانها کسب میشود و انتقال پیدا میکند و اشاعه مییابد. و در نهایت توسط انسانهایی که آن را پذیرفتهاند به کار گرفته میشود(اورمزدی، ۱۳۸۹).
در سالهای اخیر مدیریت دانش به عنوان یکی از عبارت های شایع در سازمانها مورد توجه واقع شده است. این سیستم بر اکتساب دانش از کارکنان درباره مشتری، رقبا و محصولات سازمانی تأکید دارد. به عبارت دیگر مدیریت دانش تشویق کارکنان در جهت تسهیم دانش(به اشتراک گذاشتن دانش) و ایده ها به منظور افزایش افزوده محصولات و خدمات می باشد. بنابراین چشم انداز مدیریت دانش”درون سازمانی” است و مزیت آن رضایت مشتری از خدمات و محصولات بهتر است. همچنین مدیریت دانش شامل کلیه فعالیتهایی است که برای دسترس قرار دادن دانش، به نحویی که دانش درست در اختیار افراد مناسب قرار گیرد، صورت می پذیرد.(داونپورت، ۲۰۰۸)
دانپورت و پروساک دانش را ترکیبی ناپایدار از تجربیات، ارزشها، اطلاعات زمینهای و بینش خبرگان که چارچوبی برای ارزیابی و ادغام تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد میدانند (دانپورت و گرور، ۲۰۰۱).
بکمن مدیریت دانش را فرایند توزیع و پخش دانستههای فردی و سازمانی در کل سازمان که منجر به افزایش بازده و عملکرد کل سازمان شود، تعریف کرده است (بکمن، ۱۹۹۹) و دانپورت مدیریت دانش را عبارت میداند از تلاش برای کشف دارائیهای نهفته در ذهن افراد و تبدیل این گنج پنهان به دارایی سازمانی از طریق روند آگاهانه کسب، نگهداری و توزیع و بکارگیری دانش به طوری که مجموعه وسیعی از افرادی که در تصمیمگیریهای سازمان دخیل هستند به این ثروت دسترسی داشته باشند و بتوانند از آن استفاده کنند (دانپورت ۱۳۷۹).
در واقع استقرار مدیریت دانش بهخودی خود مجموعهای از اطلاعات و دانش نیست، بلکه نوعی کاربرد و بهره بردن از مدیریت دانش در محیط سازمان می باشد و در واقع فرآیندی است که سازمان ها بواسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به گونه ای مؤثر در تصمیم های خود به کار گیرند.
واژه های کلیدی:دانش، اطلاعات، انواع طبقه بندی دانش، جریان دانش، مدیریت دانش، تئوری های مدیریت دانش ،چرخه دانش، عناصر و ابعاد مدیریت دانش، عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش، مدل های مدیریت دانش ،چرخه مدیریت دانش
چکیده ۶
مقدمه ۸
دانش ۱۰
اطلاعات ۱۱
تفاوت اطلاعات و دانش ۱۱
طبقهبندی انواع دانش ۱۲
۱- انواع دانش از نظر نوناکا ۱۳
۲- انواع دانش از نظر نوناکا و تاکهاوچی ۱۴
۳- انواع دانش از نظر وارنک و دیگران ۱۴
۴- طبقهبندی انواع دانش از نظر فایر استون ۱۵
۵- انواع دانش از نظر جورنا ۱۵
۶- انواع دانش از نظر بلاکر ۱۶
۷- انواع دانش از نظر لیدنر و علوی ۱۶
۸- انواع دانش از نظر ارسطو ۱۷
۹- دانش اصلی و دانش فرعی ۱۷
سیر مراحل تبدیل داده به دانش و خرد سازمانی ۱۷
جریان دانش ۱۸
فرآیند دانش ۱۸
خصوصیات دانش ۱۹
منابع دانش ۲۱
دانش سازمانی ۲۳
مفهوم مدیریت دانش ۲۵
تاریخچه مدیریت دانش ۲۷
تئوریهای مدیریت دانش ۲۹
۱- تئوری مدیریت دانش جامع (CKMT) 29
۲- تئوری مدیریت دانش تیمی (TKMT) 30
۳- تئوری مدیریت دانش جامعهگرا ۳۰
هدف های مدیریت دانش ۳۱
عناصر و ابعاد مدیریت دانش در سازمان های دولتی ۳۲
۱- مردم و فرهنگ سازمانی ۳۲
۲- فرایند ۳۲
۳- فناوری ۳۲
عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش ۳۳
مدلهای مدیریت دانش ۳۶
۱- مدل عمومی دانش در سازمان ۳۶
۲- مدل بویسوت ۳۷
۳- مدل نوناکا ۳۷
۴- مدل نوناکا و تاکه اوچی ۳۹
۵- مدل فلاین (۲۰۰۴) ۴۰
۶- مدل چو ۴۱
۷- مدل استیو هالس ۴۲
۸- مدل پیتر گوتشاک ۴۳
۹- مدل لیانج ۴۴
روشهای دانش آفرینی در سازمان ۴۶
چرخهی مدیریت دانش ۴۷
۱- نیاز به دانش ۴۸
۲- توسعه و بهبود دانش ۴۹
۳- توزیع و نشر دانش ۵۰
۴- بهرهبرداری از دانش ۵۰
۵- حفظ و ذخیره دانش ۵۱
۶- ارزیابی دانش ۵۱
موانع و چالشهای مدیریت دانش ۵۲
نتیجه گیری ۵۵
منابع و مآخذ ۵۶
دانپورت و پروسکاک (۱۳۸۸) مدیریت دانش ترجمه حسین سرشت نشر. انتشارات ساپکو .تهران
دانپورت، تامس اچ (۱۳۷۹) مدیریت دانش رحمان سرشت ساپکو
دانپورت، تامس اچ (۲۰۰۸)مدیریت دانش . ترجمه حسین رحمان سرشت، انتشارات ساپکو. تهران.
اورمزدی، نوشین، طبرسا، غلامعلی(۱۳۸۷) تبین و سنجش عوامل زمینه ای بر استقرار دانش مطالعه موردی: در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران–منطقه نفتی تهران. مجله پیام مدیریت– شماره ۲۶٫
ابطحی- سیدحسن و صلواتی عادل، مدیریت دانش در سازمان انتشارات پیوند نو، چاپ اول
ابطحی- سیدحسن و صلواتی عادل، مدیریت دانش.مجله مدیریت و توسعه، شماره۲۵،صفحه۵۳-۶۴٫
اورمزدی، نوشین(۱۳۸۶). تبیین و سنجش عوامل زمینه ای برای استقرار دانش مطالعه موردی: در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران –منطقه نفتی تهران.پایان نامه کارشناسی ارشد.
نوناکا ایکوجیرو (۱۳۸۵) شرکتهای دانشآفرین، چگونه شرکتهای ژاپنی نوآوری را محقق میسازند ترجمه علی عطافر انتشارات سماقلم.
. سیفاللهی، ناصر و داوری، مجیدرضا (۱۳۸۷) مدیریت دانش در سازمانها جلد اول تهران آزاد کتاب ۲۶٫ عالم تبریزی و محمد رحیمی، ع. (۱۳۸۷) مدیریت دانش و برنامهریزی منابع سازمان: تهران: صفار.
فیضی، طاهره(۱۳۸۷) مبانی سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ سیزدهم.
گاندهی، اسمیتی(۱۳۸۸) مدیریت دانش و خدمات مرجع در کتابخانه ها، ترجمه مریم صراف و افسانه حاضری بغداد آباد، مجله الکترونیکی مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، دوره چهارم، شماره ۴٫
شائمی برزکی، علی(۱۳۸۴) تکنولوژی اطلاعات و مدیریت دانش، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت.
. مارتنسون، ماریا (۱۳۷۹) بررسی نقادانه مدیریت دانش به عنوان ابزاری مدیریت ترجمه منصور مجد ماهنامه تدبیر شماره ۱۱۰٫
با گذر از انقلاب صنعتی و ورود به هزاره جدید، نقدینگی، مواد خام زمین که در گذشته عوامل حیاتی برای تشکیل و رشد سازمانها محسوب می شوند اهمیت سابق خود را از دست داده اند و دیگر موتور رشد سازمان ها به سرمایه و نیروی انسانی یدی محدود نمی گردد، بطوری که روش های قدیمی اداره سازمان ها پاسخگوی تغییرات سریع محیط اطراف نیستند. امروزه دیگر همه گروه های کاری و علمی اذعان دارند، برای اینکه سازمان ها بتوانند در دنیای رقابت، حضور مستمر و پایدار داشته باشند باید حول محور علم و دانش فعالیت کنند. در عصر حاضر که عصر دانایی نامیده می شود، سازمان ها شاهد محیط هایی هستند که روز به روز پویاتر و چالش برانگیزتر میشوند. تغییر و تحول جزء جدایی ناپذیر دنیای امروز است به عبارت دیگر تنها جزء ثابت تغییر است. امروزه به سرمایه های نامشهود و معنوی که همان دانش نامیده می شود که به عنوان یک عامل مهم و حیاتی می نگرند. به بیان دیگر، سازمان هایی در برابر تغییرات و تحول پیروز خواهند بود که بتوانند سرمایه نامشهود و معنوی(دانش) خود را بهبود و توسعه بخشند. سازمان های آینده سازمان های یادگیرنده هستند که به تعبیری دیگر می توان آنها را سازمان های دانش محور نامید.
مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیریهای پویا به صورت کارا و مؤثر قادر میسازد. با توجه به اینکه امکان سنجی طراحی سیستمهای مدیریت دانش برای سازمانها با رویکرد حداقل ویژگیهای مورد نیاز با یک سیستم یکپارچه قابل اجراست، با این حال با بررسی ساختار، محتوای کار، محتوای دانش و نیازهای سازمان میتوان استنباط کرد که سیستمهای مدیریت دانش برای هر سازمان باید متناسب با ساختار و ویژگیهای آن سازمان باشد و در هر زیر سیستم دارای قابلیتهای بالای فنی و اجرایی باشد، بنابراین طراحی سیستم مدیریت دانش بومی هر سازمان حائز اهمیت خواهد بود.
نیاز به ارتقای دانش در حال افزایش است، لذا با دانش مانند دیگر منابع ملموس به طور سیستماتیک رفتار شده و از کاوش در حوزه مدیریت دانش به منظور پیشرفت و تقویت رقابت پذیر استفاده می شود. مدیریت دانش مفهومی میان رشته ای است که در دهه اخیر به شکل روزافزونی مورد توجه پژوهشگران و سازمانها در ایران قرار گرفته است.
مدیریت دانش به هرنوع فعالیتی که به تجربه و دانش ذهنی افراد توجه کرده به گونه ای که بتواند با آشکار سازی و به اشتراک گذاری آن به هم افزایی دانش کمک کند، گفته می شود. هم افزایی دانش می تواند به دانش آفرینی مشترک نسبت داده شود. این اشتراک در خلق دانش، همکاری مستقیم در خلق دانش نیست بلکه به خلق دانش بر مبنای دانسته ها (دانش خلق شده پیشین) که به اشتراک گذاشته شده اشاره دارد. بنابراین مدیریت دانش به فرایندی اشاره دارد که دارای یک نقطه اغازین و روند تکاملی است. این روند مراحلی چون کسب اگاهی نسبت به دانش نهان، عیان سازی، به اشتراک سازی گسترش و درک و بهره گیری از آن در خلق دانش جدید را طی می کند. در این روند مرحله آغازین که به شناسایی و آگاهی از دانش نهفته در ذهن اختصاص دارد، به مرحله بلوغ که درک، استفاده و خلق مجدد است، می رسد. این فرایند یعنی اشکار شدن دانش نهان، نهان شدن دانش آشکار و باز خلق دانش که نوناکا و تاکوچی آن را چرخه مدیریت دانش می نامند(نوناکا و تاکوچی، ۲۰۰۹).
مدیریت دانش که همواره با کشف و خلق با قلمرو دانستنی های کشف نشده سروکار دارد، عامل و فرایندی است برای تحول، توسعه و رشد، مفهومی چند بعدی و گسترده دارد. در فرایند مدیریت دانش و در ابعاد مختلف آن دانش عامل اصلی برای گذار از یک مرحله و ورود به مرحله دیگر است. از سوی دیگر، این حرکت مهارت های چندی را طلب می کند تا هماهنگ با دانش مربوطه بتوان مراحل را یک به یک سپری کرد. برای نمونه در مرحله کسب، به دانش و مهارت لازم در مورد چگونگی کسب دانش نهان و یا چگونگی کسب آن نیاز است؛ یعنی باید مجهز به دانش و مهارت مورد نیاز در مورد چگونگی استفاده از فنون گفتگو، مصاحبه و یا طراحی ابزارهایی مانند پرسشنامه، فرم نظر سنجی و نیز مشاهده بود تا بتوان دانش ذهنی همکاران و یا کاربران عیان ساخت و با بهره گیری از دانش و مهارت سازماندهی به عیان سازی و نظم دادن به آن پرداخت (افشار زنجانی، ۱۳۸۳).
اینکه دانش چیست، یکی از سؤالاتی است که انسان همیشه با آن درگیر بوده و این سؤال ذهن بسیاری از فلاسفه را برار قرنها به خود مشغول داشته است. بنابراین در حالی که افزایش گسترده علاقه به مدیریت دانش در عصر حاضر، اهمیت دانش را بیش از پیش نمایان کرده است، اما آن بدین معنی نیست که دانش یک سؤال جدید یا بدیع است. در عین حال در عصر حاضر گرایش و توجه به موضوع دانش بیش از علاقه به موضوع مدیریت دانش است (سیفالهی و داوری، ۱۳۷۸: ۳۲). در تلاش برای پاسخ به این سؤال که دانش چیست مارتنسون به نقل از منوریان ۱۳۸۵ این نکته را مطرح میسازد که اگر چه فلاسفه صدها سال است که در رابطه با این موضوع بحث میکنند ولی تلاش برای یافتن یک تعریف رسمی همچنان ادامه دارد. به عقده هوبر[۱] و نوناکا، دانش عبارت است از اعتقاد و باوری که منجر به افزایش توان بالقوه پدیدهها برای اقدامات و تصمیمات اثربخش میشود (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵: ۵۸).
دانش ترکیبی از داده و اطلاعات است که به آن دیدگاههای تخصصی، مهارت ها و تجربیات افزوده میشود تا دارایی های ارزشمندی برای کمک به اتخاذ تصمیمات صحیح بدست آید. دانش، اطلاعات در مرحلهی عمل است. دانش به توانایی و قابلیت برای انجام عمل بستگی دارد. قدرت خلق دارد، بنابراین به سختی به تعریف در میآید و دانش به ارزش ها و تجارت کارکنان مرتبط میشود(شریف زاده و بودلایی،۱۳۸۷). در کل میتوان گفت، دانش فرایندی فرار و پیچیده است که برای قضاوت های ارزشمند بر اساس تجربیات و درک الگو نیاز به انسان دارد(گاندهی،۱۳۸۹).
در همین رابطه داونپورت و پروساک (۱۳۷۹) دانش را مخلوط سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظام یافته میدانند که چارچوبی برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات جدید فراهم میکند. نوناکا و تاکهاوچی[۲] ۱۹۹۶ استدلال میکنند که دانش ساخت ذهنی است که شامل باورها، مفاهیم، چشماندازها، قضاوتها و انتظارات، روشها و معلومات خاص با هدف پیشبینی عواقب آینده، یا برای ساخت استنتاج است.روش مفید برای درک تعریف مناسب از دانش میتواند از طریق تمایز آن از اینکه چه چیزی دانش نیست به دست اید که در بخش بعدی توضیح داده میشود.
[۱] – huber
[۲] – nonaka & takeuchi
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر