عنوان
تعداد صفحات:۴۷
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
از منظر روانشناختی، چگونگی و چرایی اعتقاد و پایبندی فرد به یک نظام اخلاقی توصیف و تبیین میشود. در این مقام، نظام اخلاقی دارای سطوح نظری(شناختیـ نگرشی) و عملی (مهارتی) است. در این سطح دلایل ـ انگیزهها و مهارت های فرد عناصر تشکیل دهندۀ نظام اخلاقی هستند که دلایل و انگیزهها به مثابه ساختار آن عمل میکنند. روان شناس تلاش میکند سازوکارهای مؤثر بر دلایل ـ انگیزهها و مهارت های اخلاقی و دیالکتیک آنها را درون فرد تحلیل کند.
نظریه های روانشناسی اخلاق را بر اساس مبینهای اصلی آنها در تبیین اخلاق؛ یعنی عوامل زیستی، عوامل ذهنی و عوامل اجتماعی در قالب سه دستۀ در این مقاله بررسی می کنیم.
واژه های کلیدی: نظریه های روانشناسی اخلاق، عوامل طبیعی ـ زیستی، عوامل ذهنی و عوامل اجتماعی(جامعه)
چکیده ۴
مقدمه ۵
نظریه های روانشناسی ۶
۱- عوامل زیستی(طبیعت و ارگانیسم) ۶
۱-۱- ارتباط با طبیعت و رشد اخلاقی ۶
۱-۲- خاستگاههای زیستی رفتارهای اخلاقی ۱۰
۱-۳- ارتباط متقابل زیستی ۱۴
۲- عوامل ذهنی ۱۶
۲- ۱- رویکرد شناختی ۱۶
۲- ۲- نظریۀ قلمرویی ۲۲
۳- عوامل اجتماعی ۲۷
۳-۱- نظریه درونی سازی و رشد عاطفی وجدان ۲۷
۳-۲- نظریه درونی سازی و رشد شناختی وجدان ۳۷
نتیجه گیری ۴۱
فهرست منابع ۴۳
روبیژک، پل(۱۳۸۱)ارزشهای اخلاقی در عصر علم، ترجمه نفیسه و محبوبه ساطع، تهران:انتشارات حکمت.
باقری، خسرو(۱۳۸۰) نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران: انتشارات مدرسه.
باقری، خسرو(۱۳۷۵)
داوری اردکانی، رضا(۱۳۸۹) فارابی فیلسوف فرهنگ،تهران: انتشارات سخن.
داوری اردکانی، رضا(۱۳۹۰) علم،اخلاق و سیاست، خبرنامه فرهنگستان علوم، سال یادزدهم، شماره ۴۰٫
کدیور، پروین(۱۳۷۸) روانشناسی اخلاق، تهران: آگاه
کرایب، یان(۱۳۸۱)نظریه اجتماعی مدرن، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر آگه.
کرایب، یان(۱۳۸۲)نظریه اجتماعی کلاسیک، ترجمه شهناز مسمی پرست، تهران: نشر آگه.
نیوهاوس، مارتین جیکوب(۱۳۸۳) فریدریش نیچه، ترجمه خشایاردیهیمی، تهران: نشر نی.
کیلن، ملانی و استمانا،جودیت(۱۳۸۹)رشد اخلاقی، ترجمه محمدرضا جهانگیر زاده، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
باومن، زیگمونت(۱۳۸۴) عشق سیال، ترجمه عرفان ثابتی، تهران: ققنوس.
کامنکا،یوجین(۱۳۸۷)مارکسیسم و اخلاق،ترجمه مجید مددی،تهران: انتشارات آگاه.
بوتول، گاستون(۱۳۷۰)تاریخ جامعه شناسی، ترجمه مژگان کیوان خسرو، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
فرهادپور، مراد(۱۳۸۶) امتناع اخلاق کانت، روزنامه اعتماد، ویزه نامه تحلیل خبر، پنجشنبه، ۶اردیبهشت.
فیض کاشانی،ملامحسن(۱۳۶۲)اخلاق حسنه.تهران:انتشارات پیام آزادی
آرنت، هانا(۱۳۶۹)اندیشیدن و ملاحظات اخلاقی، ترجمه عباس باقری.تهران: نشرنی.
آناستازی.ا(۱۳۶۱)روان آزمایی، ترجمه محمدتقی براهنی، تهران:انتشارات دانشگاه تهران
برشت، برتولت(۱۳۷۷)اندیشه های متی، ترجمه بهرام حبیبی،تهران: نشر آگه.
از چهار عرصۀ عمدۀ مطالعات اخلاقی؛ یعنی فرااخلاق، اخلاق هنجاری، اخلاق کاریردی و اخلاق توصیفی، علوم تجربی از جمله روانشناسی، جامعه شناسی و تاریخ، مطالعۀ توصیفی اخلاق را به عهده دارند. در اخلاق توصیفی عمدتاً این پرسشها پیگیری میشود که افراد، گروهها و جوامع انسانی به کدام ارزشها و نظامهای اخلاقی پایبند هستند؟ چرا و چگونه به این نوع نظام اخلاقی پایبند میشوند؟ به عبارت دیگر، حضور و غیاب نظامهای اخلاقی گوناگون در میان انسانها، اقشار و جوامع، و چرایی و چگونگی این توزیع به عهدۀ این دسته از علوم است.
در یک نگاه کلی میتوان گفت نظام اخلاقی به عنوان یک معلول و تبیینخواه در نظریه های روانشناسی اخلاق، محصول تعامل عوامل طبیعی ـ زیستی، عوامل ذهنی و عوامل اجتماعی(جامعه) قلمداد شده است. اصولاً رویکردهای نظری مختلف بر اساس تأکیدی که بر یکی از این سه عامل به عنوان مبیّن و علت اصلی دارند از یکدیگر فاصله میگیرند. بنا به اصل سنخیت علت و معلول تأکید رویکردهای مختلف بر هر کدام از این عوامل به تعریف و تفسیر خاصی از نظام اخلاقی به عنوان متبین نیز منجر میشود. تقریباً در هر نظریۀ روانشناسی اخلاق، رگههایی از این سه عامل وجود دارد ولی مبیّن اصلی هر دیدگاه یکی از این عوامل است و دو عامل دیگر به گونهای در پرتو آن تحلیل و تفسیر میشوند.
نظریه های روانشناسی اخلاق را بر اساس مبینهای اصلی آنها در تبیین اخلاق؛ یعنی عوامل زیستی، عوامل ذهنی و عوامل اجتماعی در قالب سه دستۀ زیر مرور میکنیم.
ارگانیسم یا بدن انسان بخشی از طبیعت است ولی چنان فاصلهای بین طبیعت و انسان ایجاد شده است که گویا آدمی این مام و زادبوم خود را فراموش کرده است. برای انسان امروزی، تقابل انسان با طبیعت واقعیتر از رابطۀ ارگانیک انسان و طبیعت است. به همین دلیل، ایجاد رابطۀ ارگانیک با طبیعت یکی از دغدغههای مهم بشر شده است.
طبیعت یکی از عرصه های مهم اخلاق ورزی انسانهاست و تجربه های ناشی از مواجهۀ با این عرصه، بر اخلاقورزی انسانها در عرصههای ارتباطی دیگر، اثر میگذارد. چگونگی ارتباط انسان با طبیعت و تأثیر آن بر ویژگیهای اخلاقی انسانها، بهانۀ پژوهشهای نظری و تجربی فراوانی در بستر مطالعات رشد اخلاقی بوده است.
اگرچه نظریه هایی که در تبیین اخلاق، بر متغیرهای طبیعی و زیستی متمرکز میشوند عمدتاً برداشتی تنکمایه از اخلاق و اخلاقیات دارند ولی تأثیر ارتباط با طبیعت بر رشد اخلاقی هم از منظر استدلال اخلاقی و هم از منظر احساسات و هیجانات اخلاقی از قبیل همدلی[۱]، همدردی[۲]، نوع دوستی[۳]، پرخاشگری و… مورد توجه محققان قرار گرفته است و از این طریق روشنگریهایی به دست آمده است.
تحقیقات این حوزه بر روابط افراد انسانی با مناظر طبیعی، حیوانات خانگی، زیستبومها و حیات وحش و … متمرکز میشوند.
[۱]-Empathy
[۲] -Sympathy
[۳] -Altruism
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر