عنوان
تعداد صفحات: ۵۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در مبحث اخلاق حرفه ای، سخن از مجموعهای از گزارههای اخلاقی و بایدها و نبایدهایی است که مخاطب اصلی آن در درجه اول به حرفهمندان یک رشته و در ارتباط با مسئولیتهای حرفهای آنان است. علم اخلاق قرنها قبل از میلاد مسیح در مشاغل و حرف گوناگون وجود داشته است. اما تاریخ تدوین اولین اصول اخلاق حرفهای به حدود سیصد سال پیش از میلاد برمیگردد که متعلق به حرفه پزشکی میباشد و به سوگندنامه بقراط برمیگردد، که در آن وظایف و مسئولیتهای اخلاقی پزشکان مشخصشده بود. برخلاف نظامهای اخلاقی گذشته همچون نظام ارسطویی که در آنها اخلاق امری درونی و شخصی تلقی میشد، امروزه مسئولیتهای اخلاقی از این امر فراتر رفته و به حیطه مناسبات بینفردی، سازمانی و گروهی کشیده شده و در طیفی از مسئولیتهای فردی- شخصی تا مسئولیتهای فردی- شغلی و نیز مسئولیتهای سازمانی گسترده شده است. چنین تحولی را انقلاب کپرنیکی در اخلاق نامیدهاند (قراملکی، ۱۳۸۲)؛ که نقطه عطفی در پیشینه مکاتب اخلاقی است. نتیجه چنین دیدگاههایی، پیدایش مفهوم اخلاق کاربردی است که اخلاق حرفهای یکی از اقسام آن است. بنابراین خاستگاه مفهوم اخلاق حرفه ای، از این دیدگاه سرچشمه میگیرد که اخلاق فراتر از مجموعهای از مسئولیتهای فردی و شخصی است. بهعبارتدیگر نظریهپردازان و حرفهمندانی که مایل به بحث در مورد اخلاق حرفه ای اند، بیشتر مفهوم حرفه را پذیرفتهاند و بهطور ضمنی تائید نمودهاند که حوزه عملی و نظری رشته آنان قابلیت تبدیلشدن به یک حرفه را دارا است. برای پی بردن به پیوند ناگسستنی مفهوم حرفه بااخلاق کافی است به پیشینهی پیدایش اصطلاح حرفه در سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی اوج دوران اصلاحطلبی دینی مراجعه شود. در دوران اصلاحطلبی دینی، اصطلاح حرفه با این گزاره شکلگرفته که تحقق حرفه هر فرد، عالیترین شکل فعالیت اخلاقی است. به عبارت روشنتر، حرفه در بدو پیدایشاش، از دیدگاه کسانی چون لوتر مبارز سرسخت و سرسلسله کوششهای اصلاحطلبانه دینی در اروپا بهعنوان توجیهی اخلاقی از فعالیت دنیوی بهکاررفته است. این بدان معناست که از آغاز، حرفه با مفهوم اخلاق عجین بوده و پذیرش مفهوم حرفه به معنای پذیرش خودبهخودی اخلاقحرفهای است. چنین پیشینهای در تعاریف امروزین از حرفه، انعکاس قدرتمندی دارد، و همواره اخلاق، یک رکن اساسی در تعاریف معتبر ارائهشده از مفهوم حرفه بوده است (وبر، ۱۳۷۱ : ۷۵).
اخلاق عبارت است از، یک سلسله خصلتها و سجایا و ملکات اکتسابی که بشر آنها را بهعنوان اصل اخلاقی میپذیرد. یا بهعبارتدیگر، قالب روحی برای انسان که روح انسان در آن قالب و در آن کادر و طبق آن طرح و نقشه ساخته میشود (مطهری، ۱۳۸۵).
اخلاق حرفهای در سادهترین تعریف عبارت است از: اصول و معیارهایی که رفتار قابلقبول یا پسندیده را در یک حرفه تبیین میکند (علمی، ۱۳۸۷). بهعبارتدیگر، اخلاق حرفهای را رشتهای از علم اخلاق دانستهاند که روابط شغلی را موردمطالعه و بررسی قرار میدهد (شعارینژاد،۱۳۶۴ :۶۷).
واژه های کلیدی:اخلاق ، اخلاق حرفه ای، رویکردهای مربوط به اخلاق،دیدگاه صاحب نظران در مورد اخلاق،اخلاق حرفه ای مشاوران
چکیده ۴
مقدمه ۶
تعریف اخلاق ۸
رویکردهای عمده در فلسفه اخلاق ۹
۱- رویکرد وظیفه گرایی ۹
۲- رویکرد نتیجه گرایی ۱۰
۳- رویکرد فضیلت گرایی ۱۱
۴- رویکرد سودگرایی ۱۱
دیدگاه صاحبنظران در مورد اخلاق ۱۳
۱-اندیشمندان اسلامی ۱۳
۲- فیلسوفان ۱۶
۳- روانشناسان ۲۳
۴- جامعهشناسان ۲۶
تاریخچه حرفه ای گری ۲۸
تاریخچه اخلاق حرفه ای ۳۰
عوامل پایه های اخلاق حرفه ای ۳۱
اخلاق حرفه ای از دیدگاه آموزه های اسلامی ۳۲
ملاک نهایی اخلاق حرفه ای از دیدگاه اسلام ۳۳
تاریخچه اخلاق حرفهای مشاوران ۳۵
اصول اخلاق حرفهای مشاوران و روانشناسان ۳۶
اهمیت اخلاق حرفه ای مشاوره مدارس ۳۹
ضرورت اخلاق حرفه ای مشاوره ی مدارس ۴۱
منابع و مأخذ ۴۵
فرانکنا. ویلیامکی. (۱۳۷۶). “فلسفۀاخلاق”، ترجمۀ هادی صادقی، قم، انتشارات طه، چاپ اول.
نقیبزاده، میرعبدالحسین. (۱۳۷۴). “نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش”، انتشارات طهوری.
نقیبزاده، میرعبدالحسین. (۱۳۸۱). “درآمدی بر فلسفه آموزش و پرورش”، تهران، انتشارات طهوری.
موحدی، محمدجواد. (۱۳۸۹).”بررسی رابطه وظیفهگرایی و نتیجهگرایی”، پژوهشهای فلسفی، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، شماره ۲۱۶، سال۵۳٫
کرمی، ژیلا. (۱۳۷۸). “رنسانس”، ترجمه علیرضا آلبویه. در مجموعه: تاریخ فلسفهی غرب، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
قراملکی، احد فرامرز. (۱۳۸۲). “اخلاق حرفهای”، قم، انتشارات مجنون.
قراملکی، احد فرامرز. (۱۳۸۵). “اخلاق حرفهای”، چاپ دوم، انتشارات مجنون.
قراملکی، احد فرامرز. (۱۳۸۸). “اخلاق حرفهای در تمدن ایران و اسلام”، تهران، انتشارات مجنون.
قراملکی، احد فرامرز. (۱۳۸۲). ” اخلاق حرفهای”، تهران: مؤلف.
گروه نویسندگان، “فلسفه تعلیم و تربیت”، تهران، انتشارات سمت،۱۳۷۲، ص۲۹۵٫
امیری، علی نقی، همتی، محمد، مبینی، مهدی. (۱۳۸۹). “اخلاق حرفهای؛ ضرورتی برای سازمان”. معرفت اخلاقی، سال اول، شماره چهارم، صفحات ۱۳۷-۱۵۹٫
دیویی، جان. (۱۳۳۴). “اخلاق و شخصیت”. ترجمه مشفق همدانی، تهران: صفیعلی شاه.
امید، مسعود. (۱۳۸۰)۱٫ ” درآمدی بر اخلاقشناسی حکمی و فلسفی استاد محمد تقی جعفری”. مجله نقد و نظر. شماره ۲۶، صفحات ۴۴۰-۳۹۸٫
امید، مسعود. (۱۳۸۰)۱٫ “اخلاقشناسی علامه طباطبایی”، نشریه دانشکده علوم انسانی.
امید، مسعود. (۱۳۸۰)۲٫” اخلاقشناسی علامه طباطبایی”. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، شماره ۴۴، ۷۰-۴۵٫
طباطبایی، محمود، ، کلانتر هرمزی، عبدالجلیل. (۱۳۹۰). “بنیادهای اخلاق پزشکی از دیدگاه متن اسلامی و مفاخر پزشکی”. پژوهش در پزشکی (مجله پژوهشی دانشکده پزشکی)، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی، دوره۳۵، شماره۱، صفحات۶-۱٫
تاریخ درازمدت انسانی مؤیّد این نکته است که اخلاق یکی از پدیدههایی است که از آغاز تمدنهای رسمی در تاریخ نمودار گشته و گذشتهای طولانی دارد. این پدیده تا زمان حال امتداد داشته و به وجود و حضور خود در جوامع بشری ادامه میدهد. دوری از اخلاق سرآغاز جنگ، ستم و مصیبت است. بشر از دیرباز به این دانایی رسیده است که زندگی کردن بر اساس اخلاق سبب تأمین سلامت روان، بهبود روابط اجتماعی و تعالی انسان میشود. انسان آموخته است که قوانین را در حمایت از اخلاق وضع کند تا پایبندی به اخلاق نهادینه شود. زندگی کردن بر اساس اصول اخلاقی همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی را فرامیگیرد که ازجمله این موارد، تعامل اخلاقی با خویش، اخلاق خانواده، اخلاق شهروندی، اخلاق مشاغل، اخلاق در فعالیتهای سیاسی و مناسبات بینالمللی نمونههایی از ابعاد زندگی اخلاقی را نشان میدهد. مقصود از اخلاق حرفه ای مجموعه قواعدی است که باید افراد داوطلبانه و بر اساس ندای وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفهای رعایت کنند؛ بدون آنکه الزام خارجی داشته باشند یا در صورت تخلف، به مجازاتهای قانونی دچار شوند ( امیری و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۳۹). قسمت اعظم تعالیم انبیا در طول تاریخ لزوم پایبندی و تعهد به اخلاق در همه زمینهها و ازجمله حرفه و شغل بوده است. امروزه بحث اخلاق حرفهای[۱] یکی از بحثهای مهم حوزهی اخلاقیات است.
از سوی دیگر، هیچ نهاد یا حرفهای نیست که قادر باشد فارغ از اخلاق که مرزهای سلوک و رفتار بهنجار را معین میکند، به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هر جامعه، معیار بایدها و نبایدهای آن را تعیین میکند و انسان اجتماعی را در مسیر زندگی آیندهی خود به سمت کمال، فضیلت و سعادت هدایت میکند. اخلاق، هم خاستگاه دینی دارد و هم متأثر از عرف، فرهنگ، تاریخ و سایر پدیدههای اجتماعی است. درواقع، بین این مفاهیم و پدیدههای اجتماعی و اخلاق، تعامل دایمی وجود دارد که باعث میشود در طول زمان، اصول، ارزشها و هنجارهای جامعه صیقل بخورد و الگوهای موجه و مقبول رفتار فردی و جمعی را تشکیل بدهد.
گرچه حرفه از همان آغاز پیدایشاش بهطور ضمنی با ترویج لزوم تعهد انسان به انجام تکالیف اخلاقی در قالب فعالیتهای مادی و این جهانیاش همراه بوده است. امّا به نظر میرسد که نقطه عطف و اوج اخلاق حرفهای در غرب را میتوان در آرای لوتر[۲] پیگرفت و به یکباره بعد از رنسانس بود که اخلاق کاربردی در جهان غرب در کانون توجه قرار گرفت و شاید بتوان آن را از ثمرات دوران اصلاحطلبی دینی دانست (ریسمانباف، ۱۳۸۸: ۵۷).
بنابراین آنچه که امروزه از آن تحت عنوان اخلاق حرفهای نام میبرند شامل مجموعهای از احکام و ارزشها، تکالیف رفتار و سلوک و دستورهایی برای اجرای آن است که در قالب قواعد یا آییننامههای اخلاقی، تدوین میشود (نشاط،۱۳۸۱: ۱۳۸-۱۱۱). آییننامههای اخلاقی مدون، اهداف و مسئولیتهای گروههای حرفهای را شامل میشود و بهعنوان ابزاری بیطرف و بدون سوگیری، معیارهای اخلاق حرفهای را توضیح میدهد.
متخصص اخلاقی بودن نهتنها درکی از قوانین اخلاقی را در زمینه حرفهای نیازمند است، بلکه تفسیر آگاهانه آنها را برای موقعیتهای حرفهای که با آن مواجهاند، لازم میداند. از سویی دیگر مشاوران با درک بیشتر ملاکها و ضوابط و اصول اخلاقی، قدم درراهی میگذارند که هرچه پیش میروند با سؤالات و ابهامات اخلاقی تازهای مواجه میشوند که بررسی و پاسخ دادن به آنها، آنان را به استانداردهای فراتر سوق میدهد. البته بین پیروی صرف از ضوابط اخلاقی و داشتن تعهد عملی نسبت به ضوابط اخلاقی بالا، تفاوت زیادی وجود دارد. تعهدات اخلاقی مستلزم عملکرد اخلاقی است و ارتقاء معیارهای اخلاقی مستلزم دستیابی به استانداردهای مطلوب رفتاری است. مشاورانی که به ضوابط اخلاقی سطح بالا متعهدند، درصدد انجام هر نوع خدمت حرفهای به مراجعانشان هستند.
اخلاق، جمع خُلق و در لغت دارای دو معناست؛ برخی اخلاق را به معنای نیرو و سرشت باطنی دانستهاند که برای انسان، تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک باشد، در برابر خَلق که به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته میشود، برخی دیگر خُلق را به معنای صفت نفسانی راسخ میدانند که انسان، افعال متناسب با آن را، بیدرنگ انجام میدهد؛ مانند شجاعت. کسی که دارای خُلق شجاعت است در رویارویی با دشمن تردیدی به خود راه نمیدهد (شریفی، ۱۳۸۹). بر اساس مکتب الهامبخش اسلام، علم اخلاق، پاک ساختن نفس از صفات ناپسند و آراستن آن به ملکات جمیله است، که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر میشود.
در متون غربی،از واژههایی مانند Ethics و Moral استفاده شده است. در فرهنگ لغت وبستر Moralرا به عناوینی مانند اصول مربوط بهدرستی و نادرستی رفتار و تبعیت از استانداردهای رفتار درست تعریف کرده است. با رجوع به سایر منابع، ازجمله فرهنگ آکسفورد و تحقیقات موجود، چنین استنباط میشود که Moral فضایل و رذایل اخلاقی را معرفی میکند و Ethic همان علم اخلاق است و رابطه تنگاتنگی با فلسفه اخلاق دارد. بهطورکلی، با جمعبندی تعاریف موجود در زمینه اخلاق، آنطور که نقیب زاده (۱۴-۱۶) مطرح کرده است میتوان گفت: آنگاه که آدمی از بایدها و نبایدهایی که بیشتر بهصورت روا و ناروا، پسندیده و ناپسندیده عرضه میشوند، فراتر رود و به بازشناسی نیک از بد برسد، و این شناخت ارزش نیک، او را به کردار شایسته برانگیزد، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است ( نقیب زاده به نقل از حقیقت، ۱۳۸۹: ۱۰۹).
[۱] Professional ethics
[۲] Luther
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر