عنوان
تعداد صفحات: ۴۳
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
امروزه هوش به عنوان یک مفهوم انتزاعی، فقط بهرهی هوشی با معیار استعداد تحصیلی شناخته نمیشود. پژوهشگران انواع متعددی از هوش را شناسایی و کاربردهای آن را در زندگی افراد مشخص کردهاند. بر این اساس در مدارس و دورههای آموزشی، با هدف فراهم ساختن آمادگی فرد برای ورود به زندگی موفق و رضایت بخش، دیگر تأکید بر هوش عقلانی قابل قبول نیست. از نظر روانشناسان عملکردهای افراد به دلیل داشتن انواع متفاوت هوش است که در زندگی آنها آثار تعیینکنندهای دارد. از اینرو باید با شناسایی قابلیتهای هوشی هر فرد، مسیر زندگی او را بهتر و دقیقتر جهتدهی کرد. (طباطبایی، ۱۳۸۸ ، ص ۲۵).
آموزش با روش هوشهای چند گانه از جمله حیطه های مهم آموزش است که باید در تدریس مورد توجه قرار بگیرد. تئوری هوشهای چندگانه شیوه ای را از یادگیری و یاددهی اثربخش ایجاد می کند که می توان بوسیله آن نه تنها روش های تدریس دانشآموزان را بلکه شیوه ارزشیابی خود را با قرار دادن آنها در یک طرح درس خلاق و بهره برداری آموزشی از هشت مقوله هوشی و ذهنی متفاوت اثربخش کرد.
یادگیری برمبنای نظریه هشت هوش ،کلاس را در یادگیری فعال می کند و باعث می گردد معلم وشاگرد در فرایند یادگیری به صورت فعال، لذت بخش و مؤثر عمل کنند. در فراگیری و فرادهی بر مبنای نظریه هشت هوش، هر دو طرف یادگیری هم یاد می گیرند و هم یاد می دهند؛ بنابراین در فراگیری و فرادهی پویایی کلاس درچرخهی آموختن و آموزش دادن است. شاگرد درچنین کلاسی به جای حفظ کردن میاندیشد و به جای خاموش بودن، شعله ورمی شود. پس خلاقیت، نوآوری، اکتشاف و کاوشگری از جمله فعالیت هایی است که درچنین کلاسی به صورت خودجوش درشاگرد و معلم بروز می کند. با چنین فرایندی، دانشآموز می تواند در جهت یادگیری مهارت های زندگی رشدی مناسب داشته باشد؛ مهارت هایی ازقبیل اعتماد به نفس، ابراز خویشتن، طراحی رفتارهای نوین و انعطاف پذیر، گسترش خزانهی رفتاری اصیل و غیرتقلیدی، فعال سازی سیستم شناختی، گسترش انگارههای کاوشگری، توسعه و تعمیق یادگیری و در نهایت آمادگی روانی درجهت کنجکاوی دائمی درمورد مسائل گوناگون زیستی، اجتماعی، ذهنی و منطقی _ریاضی.به همین دلیل، یادگیری برمبنای هشت هوش زمینه ای درجهت تحول آموزش های بنیادی است.
واژه های کلیدی: هوش ، روش هوشهای چند گانه، نظریه گاردنر، دانش آموزان
چکیده ۵
مقدمه ۷
تاریخچه هوش ۱۲
نظریه های مختلف در ارتباط با هوش ۱۴
مبانی نظریه ی هوشهای چندگانه ۱۶
ابعاد و جنبه های هوش ۱۸
ابعاد هوش از نظر لوئیز ترستون (۱۹۳۸) ۱۸
ابعاد هوش از نظر فریمن (۱۹۸۸) ۱۹
ابعاد هوش از نظر آر.بی.کتل (۱۹۶۱) ۱۹
ابعاد هوش چندگانه هوارد گاردنر (۲۰۰۴( ۲۰
هوش زبانی ۲۰
هوش موسیقی ۲۰
هوش منطقی- ریاضی ۲۰
هوش فضایی ۲۱
هوش حرکتی-جسمانی ۲۱
هوش درونفردی ۲۱
هوش میانفردی ۲۲
هوش طبیعت گرا ۲۲
سایر هوش ها ۲۲
تفاوت این تئوری با سایر تعاریف سنتی از هوش ۲۳
دیدگاه سنتی در مورد هوش و یادگیری ۲۳
دیدگاه تئوری هوش های چند گانه ۲۳
کاربردهای تئوری هوش های چند گانه در آموزش ۲۴
اهمیت و کاربرد نظریه ی هوشهای چندگانه ۲۶
آموزشگاهها و هوشهای چندگانه ۲۷
نکات اصلی در نظریه ی هوشهای چندگانه ۲۹
تحقیقات پیشین ۳۱
پژوهش های خارجی ۳۱
پژوهش های داخلی ۳۲
جمع بندی از تحقیقات صورت گرفته ۳۴
نتیجه گیری ۳۶
منابع ۳۹
۱- فنا خسرو، محبوبه. (۱۳۸۵). مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر هوشهای چندگانه و آموزش به روش سخنرانی بر میزان یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان دختر پایه اول دبیرستان منطقه یک شهر تهران. سال تحصیلی۸۶/۱۳۸۵٫ پایان نامه ی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.
۲-گلمن، دانیل(۱۳۷۹). هوش عاطفی. ترجمه حمیدرضا بلوچ. تهران: نشر جیحون.
۳- حاجی حسین نژاد، غلا مرضا. و بالغی زاده، سوسن(۱۳۸۳). مقایسه تأثیر روش تدریس مبتنی بر نظریه گاردنر و روشهای سنتی بر عملکرد ریاضی دانشآموزان. پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت، بهار و تابستان۱۳۸۳٫
۴- سیف، علی اکبر. (۱۳۸۶). روان شناسی پرورشی نوین، تهران، انتشارات دوران، ویرایش ششم.
۵- سیلور، هاروی اف.، استرانگ، ریچارد وپرینی، ماتهو ج. (۱۳۸۷). روش تدریس با استفاده از یکپارچه کردن سبکهای یادگیری و هوشهای چندگانه. ترجمه بهمن سعیدی پور،کرمانشاه، انتشارات طاق بستان.
۶- مارنات، گری گراث (۱۳۸۴). راهنمای سنجش روانی. جلد اول. ترجمه حسن پاشا شریفی و محمد رضا نیکخو. تهران،: انتشارات سخن، تاریخ نشر اثر به زبان اصلی۲۰۰۳٫
۷- هیأت مؤلفان (۱۳۸۶). روانشناسی عمومی. تهران: دانشگاه پیام نور، چاپ اول .
۸- آرمسترانگ، تامس. (۱۳۸۷). هوشهای چندگانه در کلاس درس. ترجمه مهشید صفری. تهران: انتشارات مدرسه. چاپ سوم.
گوهرهی وجود انسان به هوش و اندیشه مزین بوده، به طوری که بزرگترین موهبت الهی در خلقت آدمی است. به عبارتی دیگر، بستر تمام تحولات بشر در گسترهی هستی، سیطرهی انسان بر قلهی رفیع علمی و تسخیر کرات و کهکشانها، بهرهگیری از منابع و معادن و کوهها و دریاها و دستیابی به برترین علوم و فنون و شبکههای ارتباطی نوین، محصول اندیشه و رفتار خردمندانه و خلاقانه است. افروز (۱۳۸۷)
امروزه هوش به عنوان یک مفهوم انتزاعی، فقط بهرهی هوشی با معیار استعداد تحصیلی شناخته نمیشود. پژوهشگران انواع متعددی از هوش را شناسایی و کاربردهای آن را در زندگی افراد مشخص کردهاند. بر این اساس در مدارس و دورههای آموزشی، با هدف فراهم ساختن آمادگی فرد برای ورود به زندگی موفق و رضایت بخش، دیگر تأکید بر هوش عقلانی قابل قبول نیست. از نظر روانشناسان عملکردهای افراد به دلیل داشتن انواع متفاوت هوش است که در زندگی آنها آثار تعیینکنندهای دارد. از اینرو باید با شناسایی قابلیتهای هوشی هر فرد، مسیر زندگی او را بهتر و دقیقتر جهتدهی کرد. (طباطبایی، ۱۳۸۸ ، ص ۲۵).
یکی از کاربردهای مهم مطالعهی هوش، تشخیص ضرورت توجه به تفاوت های فردی در برنامهی درسی و در کلاسهای درس توسط معلمان می باشد. معلمان باید از سطوح شناختی دانشآموزان خود مطلع و بر اساس آن تدریس نمایند. معلمان خوب، به دانشآموزان خود کمک می کنند تا تجارب خود را در شکلهای هرچه پیچیده تر و راههای مناسب تر سازمان دهی یا تجدید سازمان کنند آنان باید به این نکته واقف باشند که ساختارهای ذهنی خود دانشآموزان، کلید رشد آنها در تمام زمینه ها است. (گلاورر وبرانینگ، ۱۹۴۹، ص ۱۱۴)
آموزش با روش هوشهای چند گانه از جمله حیطه های مهم آموزش است که باید در تدریس مورد توجه قرار بگیرد.
سازگاری موفقیت آمیز در عصر اطلاعات و انفجار علم و فناوری مستلزم آن است که شخص برای جستجوی اطلاعات، تجزیه و تحلیل و به کاربستن آنها برای حل کردن مسائل و تصمیم گیری مناسب از توانایی و مهارتهای کافی برخوردار باشد. نسل آینده در دنیایی زندگی خواهد کرد که به شیوه تفکر دقیق و پیچیده تری نیاز خواهد داشت تا با برخورداری از سیالی اندیشه و مهارتهای اساسی، خود را با شرایط همواره متحول زمان، سازگار کند. مطالعات اخیر نشان داده است که نه تنها هوش و استعدادهای شناختی، بلکه ویژگیهای هیجانی (به ویژه هوش هیجانی) و مهارتهای اجتماعی نیز در سازمان دهی فرایند یادگیری نقش اساسی دارند. (کلنوسکی[۱]، ۲۰۰۲)
هر چند از آغاز تمدن تاکنون، آدمی درباره ماهیت هوش و اهمیت آن اندیشه فراوان کرده است، اما باید اذعان داشت که مطالعه علمی هوش از اواخر قرن ۱۹ آغاز شد. در دهه ۱۸۶۰ چارلز داروین نظریه تکامل گونهها را مطرح کرد. وی همچنین در مورد ویژگیهای روانشناختی مثل خصوصیات عقلانی و احساسی نیز کنجکاو بود. چندی نگذشت که وی روی گروههای انسانی (مثل نوزادان، کودکان، بزرگسالان، کند ذهنها و تیزهوشان) شروع به مطالعه کرد اما مطالعات وی بیشتر به صورت نظری بود (گاردنر، ۱۹۹۹).
در همان زمان هربرت اسپنسر و سرفرانسیس گالتون تحت تأثیر نوشتههای داروین در مورد منشأ تفاوتهای انواع، اصطلاح لاتین هوش را بهکار بردند. آنها این اصطلاح را برای اطلاق به تفاوتهای افراد در توانشهای ذهنی در نظر گرفتند (روحانی، ۱۳۸۵).
برخلاف اسپنسر، گالتون با فلسفی نمودن ماهیت هوش موافق نبود. وی سعی کرد تا مبنای وراثتی آن را ثابت کند (همان منبع). وی برای اولین بار آزمایشگاهی تأسیس کرد که در آن مدارک و شواهدی در مورد اختلاف ذهنی افراد به صورت تجربی گردآوری کرد (گاردنر، ۱۹۹۹).
[۱] . Klenowski
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر