عنوان
تعداد صفحات: ۳۱
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
اصل «معاد» و اعتقاد به حیات اخروی و زندگی جاوید، یکی دیگر از اساسی ترین و بنیادی ترین آموزههای دین مبین اسلام و از ارکان ایمانی و اعتقادی آن است. از منظر آموزههای اسلامی، ایمان به حیات جاودانه اخروی از شروط مسلمانی است؛ یعنی اگر کسی این اعتقاد و ایمان را نداشته باشد و یا آن را منکر شود از زمره مسلمانان خارج است.
انبیاء الهی ، پس از دعوت انسانها به اصل توحید، امر مهمی که در راستای تعلیم آن، زحمات طاقتفرسایی را متحمل شده و مردم را نسبت به آن متذکر شدهاند «اصل معاد» است.
اهمیت «اصل معاد» در بینش اسلامی به اندازهای است که بیش از یک سوم آیات قرآن کریم به این مسأله اختصاص دارد.
«اصل معاد» یک مسأله فطری و بدیهی است که وجدانهای پاک و عقل سلیم بشری آن را قبول دارد، چنانکه قرآن میفرماید:]وَأَنَّ السَّاعَهَ ءَاتِیَهٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فىِ الْقُبُور[[۱] و نیز قیامت خواهد آمد، شکى درآن نیست. و خدا همه کسانى را که درگورها هستند زنده مىکند.
واژه های کلیدی:معاد، ادّله معاد، برهان فطرت، ادله عقلی، ادله نقلی
چکیده ۴
مقدمه ۵
معنای لغوی و اصطلاحی معاد ۷
واژههای همسو با معاد ۸
ادّله معاد ۹
۲- براهین عقلی ۱۲
۲-۱ – برهان حکمت و غایت ۱۲
۲- ۲- برهان عدالت ۱۳
۳- ادّله نقلی ۱۵
۳- ۱ – ردّ شباهت منکرین معاد ۱۵
۳- ۲- پدیده های مشابه معاد ۱۵
۳- ۳- آیاتی که دلالت بر ضرورت وحتمی بودن معاد دارند ۱۶
پیوستگی زندگی دنیا و آخرت ۱۷
مبانی مشروعیت حکومت دینی بر اساس نتایج بحث معاد ۱۹
منابع و مآخذ ۲۱
نهج البلاغه
صحیفه سجادیه
راغب اصفهانى، حسین بن محمد. مفردات ألفاظ القرآن، دار العلم – الدار الشامیه، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ ق.
فراهیدى، خلیل بن احمد. کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوّم، ۱۴۱۰ ق.
بندرریگی، محمد. فرهنگ المنجد، تهران، انتشارات ایران، چاپ دوّم، ۱۳۷۳ش.
فیاض لاهیجى، عبدالرزاق. سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، تصحیح صادق لاریجانى، تهران، انتشارات الزهراء، چاپ سوّم، ۱۳۷۲ ش.
جوادی آملی، عبدالله. معاد در قرآن، قم، نشر اسراء، چاپ اوّل، ۱۳۸۰ش.
سعیدی مهر، محمد. آموزش کلام اسلامی، قم، کتاب طه، چاپ یازدهم، ۱۳۹۱ش.
حرعاملی، محمد بن حسن. وسایل الشیعه، قم، موسسه آل البیت ، للحیاءالتراث، چاپ اوّل،۱۴۰۹ ق.
انس، ابراهیم ودیگران. فرهنگ المعجم الوسیط، ترجمه محمد بندر ریگی، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوّم، ۱۳۸۶ش.
شیرازی [صدرالمتألّهین]، صدرالدین محمدبن ابراهیم. اسفار، تهران، شرکت دارالمعارف الاسلامیه، ۱۳۷۹ق.
فیض کاشانی، محمدمحسین. علم الیقین فی اصول دین، قم،انتشارات بیدار،۱۳۷۷ش.
اصل «معاد» و اعتقاد به حیات اخروی و زندگی جاوید، یکی دیگر از اساسی ترین و بنیادی ترین آموزههای دین مبین اسلام و از ارکان ایمانی و اعتقادی آن است. از منظر آموزههای اسلامی، ایمان به حیات جاودانه اخروی از شروط مسلمانی است؛ یعنی اگر کسی این اعتقاد و ایمان را نداشته باشد و یا آن را منکر شود از زمره مسلمانان خارج است.
انبیاء الهی، پس از دعوت انسانها به اصل توحید، امر مهمی که در راستای تعلیم آن، زحمات طاقتفرسایی را متحمل شده و مردم را نسبت به آن متذکر شدهاند «اصل معاد» است.
اهمیت «اصل معاد» در بینش اسلامی به اندازهای است که بیش از یک سوم آیات قرآن کریم به این مسأله اختصاص دارد. قرآن کریم در صدها آیه، به نحوی از انحاء درباره عالم پس از مرگ و روز قیامت بحث نموده است. در دستهای از آیات، بر ایمان به آخرت به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای انسانهای متقی و صالح، تاکید شده است: ]وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ[[۱]؛ ]الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُون[.[۲]
در دستهای دیگر، پیامدهای انکار آن گوشزد شده است:] وَأَنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیماً[[۳]؛ ]بَلْ کَذَّبُوا بِالسَّاعَهِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ کَذَّبَ بِالسَّاعَهِ سَعیرا[[۴]؛ ]وَ إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالاَْخِرَهِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُون[.[۵]
در دسته سوم، آیاتی که معاد را با تذکارِ پاداشها ونعمتهای ابدی مورد توجه قرار داده است: ]وَلِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتان* و… [[۶]؛ ]عَلىَ سُرُرٍ مَّوْضُونَهٍ*مُّتَّکِِینَ عَلَیهَْا مُتَقَابِلِین*یَطُوفُ عَلَیهم وِلْدَانٌ مخَُّلَّدُون*بِأَکْوَابٍ وَ أَبَارِیقَ وَ کَأْسٍ مِّن مَّعِین* …[[۷]
و در دسته چهارم، به گزارشهایی از حال معذَّبین در حیات اخروی میپردازد: ]وَ أَمَّا مَن أُوتىَِ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَالَیْتَنىِ لَمْ أُوتَ کِتَابِیَه*وَ لَمْ أَدرِ مَا حِسَابِیَهْ* یَالَیْتهَا کاَنَتِ الْقَاضِیَهَ*مَا أَغْنىَ عَنّى مَالِیَه*هَلَکَ عَنىِّ سُلْطَانِیَه*خُذُوهُ فَغُلُّوهُ*ثُمَّ الجَْحِیمَ صَلُّوهُ*ثُمَّ فىِ سِلْسِلَهٍ ذَرعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسلُکُوهُ*إِنَّهُ کاَنَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ*وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسکِینِ*فَلَیسَ لَهُ الْیَومَ هَاهُنَا حَمِیمٌ و….[[۸]
همچنین در آیات متعددی رابطه بین اعمال نیک و بد، با نتایج اخروی آنها ذکر گردیده و نیز با استدلالهای گوناگونی بر امکان و ضرورت جهان آخرت تاکید و برشبهات منکران معاد پاسخ داده شده است.
هر چند که آموزههای دیگر اسلامی مانند توحید، نبوت و امامت در اندیشه و در مقام عمل، در امور اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، حقوقی، اقتصادی و سیاسی مسلمانان نقش بسزایی دارند؛ اما در این میان، مسأله فرجام اندیشی و فرجام شناسی که دین مبین اسلام آن را در قالب «نظریه معاد» در اختیار بشر قرار داده است؛ نقشی غیر قابل تردید و حتی تمام کننده دارد و میتواند حیات بشری را از سردرگمی، پوچی و بیهودگی برهاند و در این دنیا به زندگی انسان جهت داده، آینده مشخصی را برای او ترسیم نماید.
طبق آموزههای اسلامی این دنیا، مقدمه و بستری برای ورود به دنیای آخرت میباشد. به عبارت دیگرسعادت وشقاوت زندگی آخرت از رهگذر اعمال این دنیا حاصل میگردد. بنابراین از آنجا که کوچکترین اعمال انسانها در وادی ابدیت آنها، نقش دارد: ]فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ[[۹] لازم و ضروری است که هدایت جامعه در اختیار آنچنان نظامی باشد که اوّلا، جامعه را از آلودگیها و پلیدیها دور نگه دارد و ثانیا، بستر بالندگی آحاد را در ورود سعادتمندانه به حیات ابدی فراهم سازد. اما سؤال این است که اساسا لازمه چنین نظامی چیست؟ آیا ترسیم و برپایی چنین نظامی را میتوان بر عهده آحاد انسانها دانست؟ همین جاست که سؤال از مبدئیت نظام های بشری مطرح و مشروعیت حکومت موضوعیت مییابد. در راستای این مراد، لازم است به اختصار، به چند موضوع راجع به معاد پرداخته شود تا بعد از تثبیت اصل مسأله، استدلال شود که چه ارتباطی میان آموزه معاد و احراز خاستگاه مشروعیت حکومت وجود دارد.
مشهورترین اصطلاحی که اندیشمندان اسلامی ازمیان اصطلاحاتی که برای اشاره به مجموعه مباحث مربوط به احوال انسان پس از مرگ و حیات اخروی او به کار بردند، واژه «معاد» از ریشه «عود»، به معنای بازگشتن و مراجعت، است.[۱۰]
باتوجه به اختلاف نظر اندیشمندان اسلامی درباره احکام و ویژگیهای حیات اخروی، در معنای اصطلاحی معاد، نظرات مختلفی وجود دارد:
فیاضلاهیجی دراین باره مینویسد: «بدان که معاد در لغت، به منای بازگشت است و در اینجا بازگشت روح است به بدن بعد از مفارقت از او. طبق این دیدگاه، مقصود از معاد، بازگشت روح انسان به بدن او در روز رستاخیز است.»[۱۱]
همچنین میتوان معاد را به معنای بازگشت نهایی انسان به سوی مبدأ نخستین خود، یعنی خداوند دانست:] إِلىرَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَر[[۱۲]؛] إِلىرَبِّکَ مُنْتَهاها[[۱۳]؛] إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون[[۱۴]؛] وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُون[[۱۵] در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیدهاید وی را بخوانید، همانگونه که شما را پدید آورد، (به سوی او) باز میگرددید.
در روایات متعددی نیز از بازگشت انسان به سوی خداوند، با واژه «معاد» تعبیر شده است. نظیر تعبیر حضرت علی در ضمن وصایای خویش: «فانی اوصیکم بتقوی الله الذی ابتدا خلقکم و الیه یکون معادکم»[۱۶] پس همانا شما را بر (رعایت) تقوای خداوند سفارش میکنم، خدایی که آفرینش شما را آغاز کرد و بازگشت شما به سوی اوست.
بر این اساس، واژه معاد معنای بسیار عمیقی دارد؛ زیرا علاوه بر این که بر حیات پس از مرگ و استمرار هستی انسان، پس از خروج از عالم مادی دلالت دارد، به این نکته نیز اشاره میکند که انسان به جانب مبدأءِ خویش حرکت میکند و در نهایت و فرجام خود، بسوی خداوند باز میگردد.
[۱]. «آنان که به آنچه بر تو و بر پیامبران پیش از تو نازل شده است ایمان مىآورند و به آخرت یقین دارند» بقره (۲) آیه:۴٫
[۲]. «آنان که نماز مىگزارند و زکات مىدهند و به آخرت یقین دارند.»لقمان (۳۴) آیه:۴٫
[۳]. «براى کسانى که به آخرت ایمان ندارند، عذابى دردآور مهیا کردهایم» اسراء (۱۷) آیه:۱۰٫
[۴]. «بلکه اینان قیامت را دروغ انگارند و ما براى کسانى که قیامت را دروغ انگارند آتش سوزان آماده کردهایم» فرقان (۲۵) آیه:۱۱٫
[۵]. «و کسانى که به آخرت ایمان ندارند از راه راست منحرفند.» مومنون (۲۳) آیه:۷۴٫
[۶]. «هر کس را که از ایستادن به پیشگاه پروردگارش ترسیده باشد دو بهشت است و…» الرحمن (۵۵) آیه:۴۶- ۷۸٫
[۷]. «بر تختهایى مرصّع؛ روبروى هم بر آنها تکیه زدهاند؛ پسرانى همواره جوان گردشان مىچرخند؛ با قدحها و ابریقها و جام هایى از شرابى که در جویها جارى است و…» واقعه (۵۶) آیه:۱۵- ۳۶٫
[۸]. «اما آن کس که نامه اعمالش را به دست چپش دهند گوید: کاش نامه مرا به دست من نداده بودند، و ندانسته بودم که حساب من چیست، اى کاش همان مرگ مىبود و بس، دارایى من مرا سود نبخشید، قدرت من از دست من برفت. بگیریدش، زنجیرش کنید. و به جهنمش بکشید. و او را با زنجیرى به درازاى هفتاد ذراع بکشید. زیرا به خداى بزرگ ایمان نداشت. و به طعامدادن به مسکینان کسى را ترغیب نمىکرد. در آن روز، در آنجا هیچ دوستى نخواهد داشت.» حاقه (۶۹) آیه: ۲۵- ۳۵٫
[۱۰]. حسین بن محمد راغب اصفهانى، مفردات ألفاظ القرآن، دار العلم – الدار الشامیه، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ ق ، ص ۵۹۳؛ و نیز ر. ک: ۱٫ محمد بندر ریگی، فرهنگ المنجد، تهران، انتشارات ایران، چاپ دوّم، ۱۳۷۳ش ، ج ۲، ص۱۲۰۰؛ ۲٫ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوّم، ۱۴۱۰ ق ، ج۲، ص ۲۱۷٫
[۱۱]. فیاض لاهیجى، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، تصحیح صادق لاریجانى، تهران، انتشارات الزهراء، چاپ سوّم، ۱۳۷۲ ش ، ص ۱۵۹٫
[۱۲]. قیامت (۷۵) آیه:۱۲٫
[۱۳]. نازعات (۷۹) آیه: ۴۴٫
[۱۴]. بقره (۲) آیه:۱۵۶٫
[۱۵]. «در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیده اید وی را بخوانید، همان گونه که شما را پدید آورد، (به سوی او) باز می گردید.» اعراف (۷) آیه:۲۹٫
[۱۶]. نهج البلاغه، خطبه ۱۸٫
[۱]. حج (۲۲) آیه:۷٫
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر