مقاله ارث زن به صورت فایل word ( ورد ) و قابل ویرایش می باشد . که دارای ۶۳ صفحه بوده و جهت دریافت و دانلود متن و فایل کامل آن می توانید بر روی گزینه خرید انتهای متن کلیک نمایید و پس از وارد نموده اطلاعات و آدرس ایمیل خود قادر به پرداخت آنلاین و دریافت آنی متن کامل و فایل ورد مقاله و پروژه مربوطه باشید . همچنین لینک دانلود تحقیق مربوطه همان لحظه به آدرس ایمیل شما ارسال می گردد.
۱ – نساء (۴) آیه ۱۸٫
۲ – عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، ص ۳۴۶٫
۳ – حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص ۴۳۷٫
۴ – علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص ۳۶۰
۵-محمد عبدالمنعم البدراوى، مبادى القانون الرومانى ۲-زن از نظر حقوق اسلامى، ص ۱۵۱
۶ـ موسى عمید، پیشین، صص ۱۵ـ۱۴؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ص۲۲۶٫
۷-تاریخ اجتماعى ایران از زمان ساسانیان تا انقراض امویان، ص۴۲٫ به نقل از: مرتضى مطهرى، پیشین، ص۲۲۲
نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، ص ۱۶۶٫
علامه طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۵۷ – ۳۵۴٫
نساء،۱۲
علل الشرانع، ج ۲، ص ۲۹۳، چاپ اعلمی.
تفسیر نمونه، ج۳، ص ۲۸۸، انتشارات دار الکتب الاسلامیه.
الکافی ج : ۷ ص : ۸۵ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّخَعِیِّ قَالَ سَأَلَ الْفَهْفَکِیُّ أَبَا مُحَمَّدٍ ع مَا بَالُ الْمَرْأَهِ الْمِسْکِینَهِ الضَّعِیفَهِ تَأْخُذُ سَهْماً وَاحِداً وَ یَأْخُذُ الرَّجُلُ سَهْمَیْنِ فَقَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع إِنَّ الْمَرْأَهَ لَیْسَ عَلَیْهَا جِهَادٌ وَ لَا نَفَقَهٌ وَ لَا عَلَیْهَا مَعْقُلَهٌ إِنَّمَا ذَلِکَ عَلَى الرِّجَالِ
چکیده ۴
مقدمه ۵
ارث زن ۶
نوع وراثت زوج و زوجه ۶
ارث زن در ایران ساسانى ۷
ایراد غرب پرستان ۱۰
ایراد زنادقه صدر اسلام بر مساله ارث ۱۱
اول نگاهی به تاریخ و ادیان بیاندازیم ۱۵
بررسی علت تفاوت ارث زن و مرد ۱۸
علت تفاوت ارث زن و مرد ۲۱
فلسفه تفاوت ارث زن و مرد در اسلام ۲۵
مفهوم «ارث»، در لغت و اصطلاح ۲۶
تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف ۲۷
۱ـ ارث زن در روم ۲۷
۲ـ ارث زن، در تمدن یونان ۲۹
۳ـ ارث زن، در هند، مصر، چین و ژاپن ۲۹
۴ـ ارث زن، در اروپا ۳۰
۵ـ ارث زن، در جاهلیت ۳۱
۶ـ ارث زن در ایران ۳۳
ارث زن، در ادیان الهى (غیر از اسلام) ۳۴
۱ـ ارث زن، در دین یهود ۳۴
۲ـ ارث زن، در دین مسیحیت ۳۶
۳ـ ارث زن، در آیین زرتشت ۳۶
میراث زن، در شریعت اسلام ۳۹
۱ـ ارث زن، به عنوان همسر ۴۲
۲ـ ارث زن، به عنوان فرزند ۴۴
۳ـ ارث زن، به عنوان مادر ۴۵
۴ـ ارث زن، به عنوان خواهر ۴۷
فلسفه تفاوت ارث زن و مرد ۵۰
نتیجه گیری ۶۲
منابع ۶۳
در این مقاله به بررسی ارث زن، علت تفاوت ارث زن و مرد، فلسفه تفاوت ارث زن و مرد در اسلام، تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف، ارث زن، در ادیان الهى (غیر از اسلام) و میراث زن، در شریعت اسلام می پردازد.
قانون ارث موضوع مالی و اقتصادی است که در اسلام بر پایه عدالت اجتماعی بنیان نهاده شده و در آن مسئولیت های اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد رعایت شده است. اگر از درون نظام حقوق اسلام به ارث نگاه شود، در مورد موضوع نصف شدن ارث زنان در برخی موارد به معنای ناقص بودن یا نصف بودن شخصیت و ارزش زنان نیست که برخی به غلط آن را تبلیغ می کنند،بلکه سهم زنان که هیچ مسئولیت اقتصادی بر دوش ندارند، کاملا منصفانه و ضامن کرامت و عزت نفس زن مسلمان است.
در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن کریم، محرومیت زنان از ارث میان همه اقوام ملل بشری در سطح دنیا وجود داشت و زن به هیچ یک از عناوین همسر، مادر، دختر و یا خواهر ارث نمی برد. اسلام در زمینه ارث ، انقلاب به وجود آورد و اولین نظام حقوقی جهانی بود که به زنان حق ارث عطا کرد و تمام قوانین ظالمانه دوران جاهلیت را که بر پایه اعتقادات و آداب و رسوم قبیله ای بود منسوخ نمود. در دوران جاهلی نه تنها به زن ارث نمی دادند بلکه بدون توجه به رضایت او همانند دیگران اموال متوفی وی را به ارث می بردند. این قانون جاهلی به وسیله قرآن کریم منسوخ شد.
اسلام، احکام ارث را بر اساس جنسیت مرد یا زن بودن وضع نکرده ، بلکه براساس مسؤلیت مالی و موقعیتی است که این دو در خانوار دارند. در پاره ای از موارد زن بیش از مرد سهم می برد، بنابراین سهم ارث متناسب با نظرگاه کلی اسلام نسبت به خانواده، تقسیم وظایف و مسؤلیت ها سازگار و عادلانه است.
واژه های کلیدی:ارث،ارث زن، وارث،تسبب، کفر،لعان،ولادت، اسلام،
الف ) نصیب زن از ارث بعنوان همسر دو سهم است :
۱) سهم اعلی که است در صورتی که از همسر متوفای او هیچ فرزندی باقی نمانده باشد .
۲) سهم ادنی که است اگر فرزند داشته باشد سهم ادنی به او می رسد .
ب ) نصیب زن از ارث بعنوان فرزند ، تمام ارث خواهد بود به شرط اینکه در طبقه ای که وجود دارد افراد دیگری نباشند . اگر چند دختر باشند بین آنها به مساوات تقسیم می شود . ولی اگر چند دختر و چند پسر باشند نصیب پسرها دو برابر نصیب دخترها خواهد بود .
ج) نصیب زن از ارث بعنوان مادر : اگر برای متوفی کسی جز مادر نمانده باشد تمام ارث از آن مادر است و اگر پدر و مادر باشند هر کدام خواهند برد[۱] .
د) نصیب زن از ارث بعنوان خواهر : اگر فقط یک خواهراز متوفی مانده باشد همه اموال از آن اوست .
وراثت چند نوع است ؟
۱) وراثت فرض : سهمی که به صورت کسر است و برای آنها مشخص است
۲) وراثت قرابت : سهم به صورت کسر مشخص نشده و هرچه مانده ، به قرابت است .
وراثت زوجین و وراثت مادر به فرض است وراثت پدر به قرابت است .
ارث فرزندان اگر یک دختر یا دو دختر باشد به فرض است ولی اگر فرزندان پسران و دختران باشند به قرابت است یعنی سهم ۲ به ۱ است یعنی پسران دو برابر دختران ارث می برند .
اگر زوج تنها وارث زوجه باشد تمام ارث را می برد و یعنی به فرض و بقیه را به قرابت می برد .
اگر زوجه تنها وارث زوج باشد .
ماده ۹۴۴ قانون مدنی ، زوجه را وارث همه ارث ندانسته است . احتمالاً یکی از دلایل بحث عدم تو ارث زوجه به طور کامل در روایات ملاحظه موقعیت اجتماعی زنان بوده است . چون زن اگر هیچ ارتباطی با مال نداشته و اصلاً از خانه بیرون نرفته است ، تحقیقأ ارث بردن همه مال وجهی ندارد.
در جامعه ای که زن در مسائل مالی دخالت می کند زوجه از تمام ماترک متوفی ارث می برد . اگر بچه ندارد می برد و در مابقی با امام شریک می شود .
توافق زوج و زوجه بر تغییر سهم الارث
از نظر قانونی زوج و زوجه نمی توانند سهم الارث را تغییر دهند و این قانون در قرآن آمده است ، زیرا ضرر متوجه بقیه وراث خواهد شد .
شرط وراثت زنده بودن است.
موانع ارث عبارتند از :
الف) قتل عمد : طبق نص قرآن ، اگر وارثی ، مورث خود را عمداً به قتل برساند از ارث محروم می شود .
ب ) کفر : اگر وارث کافر باشد ، ارث نمی برد و ارث به وراث طبقه دوم می رسد، اگر نباشد به طبقه سوم ، و اگر همه کافر باشند حکم او مثل کسی است که هیچ وراثی ندارد و وراث او حاکم است[۲] .
ج) لعان
د) ولادت از زنا : که ولد زنا ارث نمی برد .
مرحوم سعید نفیسى در تاریخ اجتماعى ایران از زمان ساسانیان تا انقراض امویان صفحه ۴۲ مىنویسد:
«در زمینه تشکیل خانواده نکته جالب دیگر که در تمدن ساسانى دیده مىشود این است که چون پسرى به سن رشد و بلوغ مىرسید،پدر یکى از زنان متعدد خود را به عقد زناشویى وى درمىآورده است.نکته دیگر این است که زن در تمدن ساسانى شخصیتحقوقى نداشته است و پدر و شوهر اختیارات بسیار وسیعى در دارایى وى داشتهاند.هنگامى که دخترى به پانزده سالگى مىرسید و رشد کامل کرده بود، پدر یا رئیس خانواده مکلف بود او را به شوى بدهد.اما سن زناشویى پسر را بیستسالگى دانستهاند و در زناشویى رضایت پدر شرط بود.دخترى که به شوى مىرفت دیگر از پدر یا کفیل خود ارث نمىبرد و در انتخاب شوهر هیچ گونه حقى براى او قائل نبودند.اما اگر در سن بلوغ،پدر در زناشویى وى کوتاهى مىکرد حق داشتبه ازدواج نامشروع اقدام بکند و در این صورت از پدر ارث نمىبرد.
شماره زنانى که مردى مىتوانستبگیرد نامحدود بود و گاهى در اسناد یونانى دیده شده است که مردى چند صد زن در خانه داشته است.اصول زناشویى در دوره ساسانى-چنانکه در کتابهاى دینى زردشتى آمده-بسیار پیچیده و درهم بوده و پنج قسم زناشویى رواج داشته است:
۱٫زنى که به رضاى پدر و مادر،شوهر مىرفت فرزندانى مىزاد که در این جهان و آن جهان از او بودند و او را«پادشاه زن»مىگفتند.
۲٫زنى که یگانه فرزند پدر و مادرش بود،او را«اوگ زن»یعنى زن یگانه مىگفتند و نخستین فرزندى که مىزاد به پدر و مادرش داده مىشد تا جانشین فرزندى بشود که از خانه آنها رفته است و شوهر کرده و پس از آن این زن را هم«پادشاه زن» مىگفتند.
۳٫اگر مردى در سن بلوغ بىزن مىمرد،خانوادهاش زن بیگانهاى را جهیز مىداد و او را به کابین مرد بیگانهاى درمىآورد و آن زن را«سذر زن»یعنى زن خوانده مىگفتند و هر چه فرزند او مىزاد،نیمى به آن مرد مرده تعلق مىگرفت و در آن جهان فرزند او مىشد و نیمى دیگر از آن شوهر زنده بود.
۴٫زن بیوهاى که دوباره شوهر کرده بود«چغر زن»مىگفتند که به معنى چاکر زن یعنى زن خادمه باشد،و اگر از شوى اول خود فرزند نداشت او را«سذر زن» مىدانستند…
۵٫زنى که بىرضاى پدر و مادرش به شوهر مىرفت،در میان زنان پستترین پایه را داشت و او را«خودسراى زن»یعنى زن خودسر مىگفتند و از پدر و مادر خود ارث نمىبرد مگر پس از آن که پسرش به سن بلوغ برسد و او را به عنوان«اوگ زن» به عقد درآورد.»
در قوانین اسلام هیچ یک از ناهمواریهاى گذشته در مورد ارث وجود ندارد.چیزى که در قوانین اسلامى مورد اعتراض مدعیان تساوى حقوق است این است که سهم الارث زن در اسلام معادل نصف سهم الارث مرد است.از نظر اسلام پسر دو برابر دختر و برادر دو برابر خواهر و شوهر دو برابر زن ارث مىبرد.تنها در مورد پدر و مادر است که اگر میت فرزندانى داشته باشد و پدر و مادرش نیز زنده باشد،هر یک از پدر و مادر یک ششم از مال میت را به ارث مىبرند.
علت اینکه اسلام سهم الارث زن را نصف سهم الارث مرد قرار داد وضع خاصى است که زن از لحاظ مهر و نفقه و سربازى و برخى قوانین جزایى دارد;یعنى وضع خاص ارثى زن معلول وضع خاصى است که زن از لحاظ مهر و نفقه و غیره دارد[۳].
اسلام به موجب دلایلى که در مقالات پیش گفتیم مهر و نفقه را امورى لازم و مؤثر در استحکام زناشویى و تامین آسایش خانوادگى و ایجاد وحدت میان زن و شوهر مىشناسد.از نظر اسلام الغاء مهر و نفقه و خصوصا نفقه موجب تزلزل اساس خانوادگى و کشیده شدن زن به سوى فحشاء است.و چون مهر و نفقه را لازم مىداند و به این سبب قهرا از بودجه زندگى زن کاسته شده است و تحمیلى از این نظر بر مرد شده است،اسلام مىخواهد این تحمیل از طریق ارث جبران بشود.لهذا براى مرد دو برابر زن سهم الارث قرار داده است.پس مهر و نفقه است که سهم الارث زن را تنزل داده است.
برخى از غرب پرستان وقتى که در این مساله داد سخن مىدهند و نقص سهم الارث زن را یک وسیله تبلیغ و هیاهو علیه اسلام قرار مىدهند،موضوع مهر و نفقه را پیش مىکشند. مىگویند چه لزومى دارد که ما سهم زن را در ارث از سهم مرد کمتر قرار دهیم و آنگاه این کمبود را به وسیله مهر و نفقه جبران کنیم؟چرا چپ اندر قیچى کار کنیم و لقمه را از پشت گردن به دهان ببریم؟از اول سهم الارث زن را معادل سهم الارث مرد قرار مىدهیم تا مجبور نشویم با مهر و نفقه آن را جبران کنیم.
اولا این دایگان مهربانتر از مادر،علت را به جاى معلول و معلول را به جاى علت گرفتهاند.اینها خیال کردهاند مهر و نفقه معلول وضع خاص ارثى زن است،غافل از اینکه وضع خاص ارثى زن معلول مهر و نفقه است.ثانیا گمان کردهاند آنچه در اینجا وجود دارد صرفا جنبه مالى و اقتصادى است.بدیهى است اگر تنها جنبه مالى و اقتصادى مطرح بود دلیلى نداشت که مهر و نفقهاى در کار باشد و یا سهم الارث زن و مرد تفاوت داشته باشد.چنانکه در مقاله پیش گفتیم اسلام جهات زیادى را که بعضى طبیعى و بعضى روانى است در نظر گرفته است.از یکى طرف احتیاجات و گرفتاریهاى زیاد زن از لحاظ تولید نسل در صورتى که مرد طبعا از همه آنها آزاد است،از طرف دیگر قدرت کمتر او از مرد در تولید و تحصیل ثروت،و از جانب سوم استهلاک ثروت بیشتر او از مرد،بعلاوه ملاحظات روانى و روحى خاص زن و مرد و به عبارت دیگر روانشناسى زن و مرد و اینکه مرد همواره باید به صورت خرج کننده براى زن باشد و بالاخره ملاحظات دقیق روانى و اجتماعى که سبب استحکام علقه خانوادگى مىشود،اسلام همه اینها را در نظر گرفته و مهر و نفقه را از این جهات لازم دانسته است.این امور ضرورى و لازم به طور غیر مستقیم سبب شده که بر بودجه مرد تحمیل وارد شود.از این رو اسلام دستور داده که به خاطر جبران تحمیلى که بر مرد شده است، مرد دو برابر زن سهم الارث ببرد.پس تنها جنبه مالى و اقتصادى در میان نیست که گفته شود چه لزومى دارد در یک جا سهم زن کسر شود و در جاى دیگر جبران گردد.
[۱] – فرهنگ معین، ج۱، ص۱۹۴٫
[۲] – شهید ثانى، الروضه البهیه فى شرح اللمعه الدمشقیه، ج۲، ص۲۸۸٫
[۳] – محمدجواد العاملى، مفتاح الکرامه، ج۸ ، ص۴٫
مقاله و پروژه و تحقیق ها به صورت فایل ورد و قابل دانلود می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. ضمنا همان لحظه لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می گردد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید
ارسال نظر