عنوان
تعداد صفحات:۳۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
زندگی هر انسان از باورها، هیجانها و عواطف او ساخته شده است. فرایندهای شناختی و هیجانی در جایجای زندگی، بر عملکرد انسان تأثیر میگذارند. باورهای خودکارآمدی[۱] از مفاهیمی هستند که همواره توجه روانشناسان را به خود جلب کردهاند و در ابعاد گوناگون زندگی انسان متجلی میشوند. برای نخستین بار بندورا[۲] (۱۹۷۷)، مفهوم خودکارآمدی را به ادبیات روانشناسی وارد کرد. خودکارآمدی از مفاهیم مهم در نظریهی شناختی-اجتماعی بندورا است (باسول[۳]، ۲۰۱۰). در نظریهی شناختی-اجتماعی خودکارآمدی عبارت از احساس شایستگی، کفایت و قابلیت در کنارآمدن با زندگی است (شولدز و شولدز[۴]، ۱۹۹۸). بندورا خودکارآمدی را یکی از فرایندهای شناختی میداند که ما از طریق آن بسیاری از رفتارهای اجتماعی خود و بسیاری از ویژگیهای شخصی را گسترش میدهیم. رفتارهای اشخاص به این بستگی دارد که خود باور داشته باشند که میتوانند عمل خاصی را با موفقیت به انجام برسانند (بندورا، ۱۹۷۷؛ ترجمه ماهر، ۱۳۷۲). باورهای فرد نسبت به تواناییهای خود بر رفتار به شیوههای مختلف، از جمله بر انتخابهای آنها تأثیر مثبت میگذارد و باعث میشود که فرد جریان عمل را دنبال یا قطع کند (آبنیکی، ۱۳۸۵). خودکارآمدی بالا موفقیت و زندگی شخصی انسان را از طرق بسیار، غنی میکند (پرسکیوا، بوتا و پاپاگیانی[۵]، ۲۰۰۸)، پژوهشهای انجام شده، نشان میدهند که خودکارآمدی در شکل دهی به رفتار فردی و دستیابی موفق به اهداف نقش قدرتمندی دارد (استیس[۶] و همکاران، ۲۰۰۶).
از نظر بندورا، خودکارآمدی تنها زمانی بر کارکرد تأثیر میگذارد که شخص، مهارتهای لازم را برای انجام کاری ویژه دارا باشد و برای انجام آن کار به اندازهی کافی برانگیخته شود (فراری ۱۹۹۱، به نقل از پاجارس[۷]، ۱۹۹۶). خودکارآمدی به عنوان یکی از مفاهیم محوری در مبحث شناختی- اجتماعی، کانون توجه بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت میباشد و سهم مهمی در روانشناسی تربیتی دارد، چرا که باور افراد از توانمندیها و شایستگیهایشان و همچنین تفکر، استدلال و تفسیر آنان هنگام مواجه شدن با مسائل و موقعیّتها، جنبههای مختلف زندگی آنان را تحت الشعاع قرار میدهد (نیکنام، ۱۳۹۰).
از دیدگاه پاستورلی و همکاران (۲۰۰۱)، خودکارآمدی سازهای چند بعدی است و باید در زمینه های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. خودکارآمدی به توان فرد در رویارویی با مسائل برای رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد.
تحقیقات نشان دادهاند که خودکارآمدی بیشتر از این که تحت تأثیر ویژگیهای هوش و توان یادگیری دانشآموزان باشد، تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی از جمله باور داشتن خود (اعتماد به نفس)، تلاشگر بودن و تسلیم نشدن (خودباوری)، وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی (خودسنجی)، آرایش جدید مقدمات و روشهای اجتماعی رسیدن به هدف (خودتنظیمی) و تحت کنترل درآوردن تکانهها (خودرهبری)، قرار دارد. این عوامل در برخی از دانشآموزان حتی بیشتر از توان یادگیری موجب پیشرفت آنها میشود (بهرامی، ۱۳۸۶؛ به نقل از پور جعفردوست، ۱۳۸۶).
واژه های کلیدی: خودکارآمدی، منابع خودکارآمدی ،تعیینکنندههای خودکارآمدی، مراحل رشد خودکارآمدی
چکیده ۴
مقدمه ۶
تعاریف و ویژگیهای خودکارآمدی ۱۲
تعیین کننده های خودکارآمدی ۱۵
الف:انتخاب هدف ۱۵
ب) کسب نتایج یا پیامدهای مورد انتظار ۱۶
ج) اجرای اهداف ۱۶
ه) میزان استقامت و پشتکار ۱۷
ی) استرس و فشار روانی ۱۷
مراحل رشد خودکارآمدی ۱۸
۱-کودکی ۱۹
۲-نوجوانی ۱۹
۳-بزرگسالی ۲۰
۴-پیری ۲۰
نتیجه گیری ۲۱
منابع ۲۳
خیر، محمد؛ استوار ، ص.؛ لطیفیان، م.؛ تقوی، س.ر.؛ سامانی، س.، اثر واسطه گی توجه متمرکز برخود و خود کارآمدی اجتماعی بر ارتباط میان اضطراب اجتماعی و سوگیری های داوری ، مجله روانپزشکی و روانشناسی ایران ، بهار ۱۳۸۷، چهاردهم، شماره یک ، صفحه ۲۴٫
محمدی، ن.(۱۳۸۳) رابطه سبکهای دلبستگی با سلامت عمومی، مجله روانشناسی، دور ۸ شماره ۳۲ ، صص۳۲۶-۳۲۲٫
اعرابیان، ا؛ خداپناهی، محمدکریم؛ حیدری، محممود؛ صدقپور، بهرام.(۱۳۸۳). بررسی رابطه -باورهای خودکارآمدی بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی دانشجویان. مجله روانشناسی، دوره۸،شماره ۳۲، صص ۳۷۱-۳۶۰٫
پروچسکا، جیمز او، و نورکراس، جان س.(۱۳۸۵). نظریه های روا ندرمانی . ترجمه یحیی –سیدمحمدی، تهران، انشارات رشد.
شولتز، س.؛ شولتز، د. ، ۱۳۸۵ ، روانشناسی شخصیت ، ی. سید محمدی ، نشر ویرایش .
احدی، ح؛ جمهری، ف.، ۱۳۷۸، روانشناسی رشد (نوجوانی، جوانی، میانسالی، پیری) تهران، پردیس.
بختیارپور، سعید؛ حیدری، علیرضا؛ علی پور خدادای، شهلا.(۱۳۹۰). ارتباط میان سوگیری توجه و خودکارآمدی عمومی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان زن. فصلنامه علمی و پژوهشی زن و فرهنگ. سال ۳، شماره ۱۰، صص ۸۵-۷۱٫
خواجه، لاله؛ حسینچاری، مسعود.(۱۳۹۰). بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و جو روانی-اجتماعی کلاس با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان راهنمایی. فصلنامه روانشناسی تربیتی. شماره ۲۰، صص ۱۵۳-۱۳۵٫
خیر، محمد؛ استوار، صغری؛ لطیفیان، مرتضی؛ تقوی، محمدرضا؛ سامانی، سیامک.(۱۳۸۷). اثر واسطه گری توجه متمرکز بر خود و خودکارآمدی اجتماعی بر ارتباط میان اضطراب اجتماعی و سوگیری داوری. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، شماره ۱۰، صص ۳۴-۲۲٫
کریمزاده، منصوره؛ محسنی، نیکچهره. (۱۳۸۵). بررسی رابطه خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان سال دوم دبیرستان دختر شهر تهران. مطالعات زنان، سال۴، شماره۲، صص ۴۵-۲۹٫
مفهوم خودکارآمدی در مرکز نظریه شناختی– اجتماعی آلبرت بندورا، قرار دارد که به باورها یا قضاوتهای فرد در مورد تواناییهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. بندورا (۱۹۸۶ و ۱۹۹۷)، بر این باور بود که خودکارآمدی یکی از مهمترین عوامل تنظیم کننده رفتار انسان است. قضاوتهای ناکارآمدی فرد در یک موقعیت، بیشتر از کیفیت و ویژگیهای خود موقعیت فشارها را به وجود میآورند. افراد با خودکارآمدی کم، تفکرات بدبینانه دربارهی تواناییهای خود دارند، بنابراین، این افراد از هر موقعیتی که بر اساس نظر آنها از تواناییهایشان فراتر باشد، دوری میکنند در مقابل افراد با خودکارآمدی بالا، تکالیف سخت را به عنوان چالشهایی که میتوانند بر آنها مسلط شوند در نظر میگیرند (کارادیماس و کالانتزی ، ۲۰۰۴). در واقع منظور بندورا (۱۹۹۷) از باورهای خودکارآمدی، قضاوتهایی است که درباره توانایی در زمینه سازماندهی و انجام تکالیف خاص صورت میگیرد و میزان خودکارآمدی بیانگر آن است که یک شخص تا چه اندازه به توانایی خود برای دستیابی به یک هدف مشخص اطمینان دارد. باورهای خودکارآمدی بر الگوهای تفکر و واکنشهای هیجانی انسان اثر میگذارند و در حقیقت، این باورها تعیین کنندهها و پیشبینیکنندههای قوی میزان دستیابی به هدف نهایی هستند. برخی صاحبنظران مانند پاجارس (۱۹۹۶) و شانک[۱] (۱۹۸۹) با انجام پژوهش خود دلایلی مبنی بر صحت یافتههای حاصل از پژوهش باندورا ارائه دادهاند. براساس یافتههای آنها، افراد دارای خودکارآمدی بالا معمولاً در چهار حوزه مشخص، عملکرد بهتری نشان خواهند داد؛ اولین حوزه، انتخاب اهداف است.
اینگونه افراد معمولاً اهداف سطح بالاتری را که مستلزم تلاش بیشتری است برای خود در نظر میگیرند. حوزه عملکردی دوم مربوط به تلاش و پشتکار است که مطابق با آن، اشخاص مداومت و تلاش بیشتری برای انجام تکالیف دارند و در هنگام انجام تکلیف نیز از راهبردهای مختلف یادگیری بیشتر استفاده میکنند. میزان بازبینی یادگیری، سومین حوزه مورد بحث است. افراد دارای باورهای خودکارآمدی بالا، به طور مرتب میزان پیشرفت خود را در رابطه با اهداف، بازبینی و در هنگام لزوم به انطباق و تغییر راهبردها اقدام میکنند.
آخرین حوزه، واکنش در مقابل شکست و ناکامی است. این افراد شکست را ناشی از کمبود تلاش (نه نداشتن توانایی) میبینند و همین امر، سبب میشود که از شکست ناراحت نشوند و تلاش خود را افزایش دهند. بهطور خلاصه میتوان گفت باندورا خودکارآمدی تکلیف را به عنوان اعتقاد فرد به این که میتواند با موفقیت رفتار خواسته شده را برای دستیابی به نتایج آن انجام دهد، میشناسد. موقعی که افراد احساس میکنند مهارتهای لازم را دارند و نتایج مستقیماً به کیفیت عملکرد آنها وابسته است، این باورهای کارآمدی بر اهداف و اعمالشان اثر خواهد گذاشت. باورهای خودکارآمدی از جمله باورهای خود است که به رفتار تحصیلی جهت میدهد. بندورا در نظریه شناختی– اجتماعی خود (۱۹۹۳، ۱۹۹۷)، خودکارآمدی را مجموعه قضاوتها و باورها نسبت به تواناییهای خود در انجام تکالیف خاص در موقعیتهای خاص تعریف کرده است. خودکارآمدی بر عقاید و باورهای افراد در اعمال کنترل بر عملکرد و رویدادهای مؤثر زندگی اشاره دارد. بر اساس نظریهی شناختی– اجتماعی، افراد با باورهای قوی نسبت به تواناییهای خود، در مقایسه با افرادی که نسبت به تواناییهای خود تردید دارند، در انجام تکالیف بهتر عمل میکنند (زلدین[۲] و پاجارس، ۲۰۰۰). فال و مکلئود[۳] (۲۰۰۱) معتقدند که باورهای خودکارآمدی میزان مقاومت و ایستادگی شخص در برابر موانع را نیز نشان میدهند و حاکی از این اعتقاد فرد هستند که وی قادر است در یک موقعیت بهطور مؤثر عمل کند یا برعکس، در انجام کارهای خود نقش کمی داشته باشد. زمانیکه افراد اعتقاد دارند تواناییهایشان برای انجام تکلیف بالاست پس شایستگی خود را برای رسیدن به موفقیت در آن تکلیف بالا ارزیابی میکنند و زمانیکه تصور میکنند بهدلیل ناتوان بودن، تلاشهایشان منجر به شکست میشود احساس عدم کفایت و شایستگی را تجربه خواهند کرد و در نتیجه در هنگام عملکرد اعتماد بهنفس خود را از دست میدهند و در انجام تکلیف ناتوان میشوند (آشر و پاجارس، ۲۰۰۶). از دیدگاه باندورا، پاسترلی، باربارانلی و کاپرارا (۱۹۹۹) خودکارآمدی یک سازه چند بعدی میباشد و باید در زمینههای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس آنان سه حوزه اصلی را برای خودکارآمدی، شامل خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی در نظر گرفتند.
خودکارآمدی از نظریه شناخت اجتماعی آلبرت بندورا (۱۹۹۷) روان شناس مشهور، مشتق شده است که به باورها یا قضاوتهای فرد به تواناییهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی(عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روانشناختی اشاره دارد، تأکید میکند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر میگذارند.
در چارچوب رویکرد شناختی اجتماعی بندورا باورهای خودکارآمدی چنین تعریف شده است: برداشتهایی که فرد از توانایی های خویش در انجام یک تکلیف خاص دارد، به گونهای که تکلیف مورد نظر به صورت مفید و مؤثر انجام شود یا سطح اعتمادی که فرد بر توانایی خویش در اجرای برخی فعالیتها یا موفقیت در برخی عملکردها دارد (بندورا،۱۹۹۷).
بر اساس مدل خودکارآمدی برای اینکه شخص برای رسیدن به یک هدف تلاش کند یا با مشکلات مقابله کند باید سه شرط زیر را داشته باشد:
شخص معتقد باشد که هدف قابل دستیابی است و با تلاش به هدفش میرسد.
شخص معتقد باشد که مهارتهای لازم برای رسیدن به هدف را دارد.
هدف باید ارزش تلاش کردن را داشته باشد (بندورا،۱۹۷۷).
خودکارآمدی همچنین یکی از ویژگیهای شخصیتی و باور درونی میباشد که بر طرز تفکر و چگونگی رویارویی با مشکلات سلامت هیجانی و در تصمیمگیری و مقابله با فشار روانی و افسردگی تأثیر میگذارد (بندورا و همکاران،۲۰۰۳).
[۱] Schunk
[۲] Zeldin
[۳] Fall & McLeod
[۱] Self efficacy
[۲] Bandura
[۳] Basol
[۴] Paraskeva, Bouta, & Papagianni
[۵] Steese
[۶] Pajares
[۷] Pastorelli
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر