مقاله انسان شناسی از دیدکاههای مختلف به صورت فایل word ( ورد ) و قابل ویرایش می باشد . که دارای ۳۱ صفحه بوده و جهت دریافت و دانلود متن و فایل کامل آن می توانید بر روی گزینه خرید انتهای متن کلیک نمایید و پس از وارد نموده اطلاعات و آدرس ایمیل خود قادر به پرداخت آنلاین و دریافت آنی متن کامل و فایل ورد مقاله و پروژه مربوطه باشید . همچنین لینک دانلود تحقیق مربوطه همان لحظه به آدرس ایمیل شما ارسال می گردد.
تاثیر امیل دورکیم بر انسانشناسی ۴
مردم شناسی فرانسه ۵
انسان شناسی دینی ۵
تاثیر دورکیم از طریق دیدگاه اثباتی بر انسان شناسی ۶
انسان شناسی حقوق ۶
دورکیم، مالینوفسکی و رادکیف ـ براون ۷
مطالعه دینی دورکیم ۸
تأثیر رابرتسون اسمیت بر رهیافت مذهبی دورکیم ۸
هدف دورکیم در کتاب صوربنیانی حیات دینی ۹
اهمیت تاریخ در بررسی امر دین ۹
تعریف دینی ۱۰
اعتقادهای دینی ۱۳
باورهای دینی ۱۳
جادو و دین ۱۴
جان پرستی ۱۵
طبیعت پرستی ۱۹
توتم پرستی به عنوان دین بنیانی ۲۲
کارکرد دین از نظر امیل دورکیم ۲۵
دین و همبستگی ۲۶
دورکیم و دگرگونی دین ۲۹
دین و نظریه معرفت ۳۰
در این مقاله به تاثیر امیل دورکیم بر انسانشناسی و دورکیم، مالینوفسکی و رادکیف ـ براون و مطالعه دینی دورکیم، تاثیر رابرتسون اسمیت بر رهیافت مذهبی دورکیم، هدف دورکیم در کتاب صوربنیانی حیات دینی، تعریف دینی، توتم پرستی به عنوان دین بنیانی، کارکرد دین از نظر امیل دورکیم و دورکیم و دگرگونی دین و … می پردازد.
استدلال دورکیم در زمینه دین «توجیه کارکردی یا فویکسونامی ادیان است که با بینش کارکردگرایی او انطباق دارد. دو معتقد است که نقش و وظیفه مثبت دین نه تنها در همبستگی اجتماعی و روابط اجتماعی غیر قابل انکار است، بلکه در حل و فصل مشکلات اجتماعی، در ایجاد یگانگی و در معنویتی که در جامعه بوجود میآید نیز سخت اهمیت دارد. به علاوه دین موجب ثبات، استمرار و پایداری جامعه میشود. دورکیم استدلال میکرد که یکی از خصوصیات ضد اجتماعی این است که قبل از فرد و افراد و بعد از افراد وجود داشته و دارد و در میان تمام نهادهای اجتماعی، دین بیشتر از همه واجد این خصوصیت است، در نتیجه دین وظیفه و کارکرد استمرار جوامع بشری از گذشته به آینده به عهده دارد و این خصوصیت از کارکرد گرایی دین ناشی میشود.
«هاری آلپر، پژوهشگر دورکیمی، چهار کارکرد عمده دین را از نظر دورکیم به عنوان نیروهای اجتماعی انطباط بخش، انسجام بخش، حیات بخشی و خوشبختی بخش طبقهبندی گروه است.» آیینهای مذهبی از طریق تحمیل انضباط بر نفس و خویشتنداری، انسانها را برای زندگی اجتماعی آماده میسازند. تشریفات و مراسم مذهبی مردم را گرد هم میآورد و بدین سان پیوندهای مشترکشان را دوباره تصدیف میکنند و در نتیجه همبستگی اجتماعی را تحکیم میبخشد. اجرای مراسم مذهبی، میراث اجتماعی گروه را ابقا و احیا میکند و ارزشهای پایدار آنرا به نسلهای آینده انتقال میدهد. دین یک کارکرد خوشبختی بخش نیز دارد. زیرا که با برانگیختن احساس خوشبختی در مومنان و احساس اطمینان به حقانیت ضروری جهان اخلاقیای که خودشان جزئی از آنند، با احساس ناکامی و فقدان ایمان در آنها مقابله میکنند. دین با مقابله با احساس فقدان که در مورد مرگ هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی تجربه میشود به تثبیت توازن اعتقاد خصوصی و عمومی یاری میرساند. در وسیعترین سطح، دین به عنوان یک نماد اجتماعی، به گرفتاریهای وجودی انسان معنای خاصی میبخشد، زیرا فرد را به قلمرو فرافردی ارزشهای متعالی وابسته میسازد، همان ارزشهایی که در نهایت امر ریشه در جامعه دارند.
دورکیم انگیزه دیگری نیز برای بررسی کارکردهای دین داشت که همان علاقه او به مکانیسمهایی بود که میتوانند در مواقع به خطر افتادن سامان اجتماعی به کار آیند. از این جهت او در جستجوی همان چیزی بود که امروزه به عنوان معادلهای کارکردی دین در یک زمانه اساساً غیر دینی توصیف میشود.
واژه های کلیدی: امیل دورکیم، انسان شناسی، مطالعه دینی،
در تاریخ انسان شناسی سه شاخه بزرگ قابل تشخیص هستند: نخست انسانشناسی فرانسوی با اندیشمندانی چون امیل دورکیم، مارسل موس و لوی ـ برول. این شاخه به شدت از علوم طبیعی و فلسفه به ویژه از آگوست کنت متاثر بود. دوم، انسانشناسی امریکایی بود که از ابتلا بر مفهوم فرهنگ پای میفشرد و از معان ابتلا انسان شناسی فرهنگی نام گرفت و بنیانگذاران اصلی آن (پس از لوئین هنری مورگان) فرانتس بوآس و شاگردان ؟؟ بودند. سوم، انسان شناسی بریتانیا که تاکید آن به مفهوم جامعه در برابر فرهنگ بود. هر چند بنیانگذاران انسان شناسی بریتانیا برونیسلا و مالینوفسکی وارد طیف براون هر دو اندیشمند کارکرد گرا بودند [رادگیف ـ بحاون به شدت از دورکیم متاثر بود]، اما گسست مشخصی بین آنها وجود داشت. (فکوسی، ۱۳۸۱: ۱۷۵و۱۷۴)
با توجه به این مطلب میتوان گفت که دورکیم در تاریخ انسانشناسی و نیز بنیانگذاری این رشته سهم بسیار مهمی داشته است، چرا که وی در دو شاخه از انسان شناسی، یعنی انسانشناسی فرانسوی و انسان شناسی بریتانیا، نقش بسزایی داشته است.
امیل دورکیم را میتوان چه در منشا انسان شناسی فرانسوی و انسان شناسی بریتانیا، نقش بسزایی داشته است.
امیل دورکیم را میتوان چه منشا انسان شناسی علمی جدید و چه در منشا جامعه شناسی جدید قرار داد. در واقع به باور دورکیم، جامعه شناسی علمی گسترده بود که مطالعه مقام جوامع را شامل میشد و مردم شناسی به اعتقاد و تنها یکی از شاخههای جامعه شناسی به حساب میآمد. در حالی که مردم نگاری به نظر دورکیم، مجموعهای از روشهای میدانی بود که به تنهایی اعتبار زیادی ندارند. میتوانیم او را از بنیانگذاران و نظریه پردازان اصلی مردم نگاری به نظر دورکیم، مجموعهای از روشهای میدانی بود که به تنهایی اعتبار زیادی ندارند. میتوانیم او را از بنیانگذاران و نظریه پردازانهای اصلی کارکردگرایی بدانیم. کارکردگرایی وی به خصوص از طرق رابطه عمیق وی با سنت اثبات گرایی آگوست کنت، که در روش شناسی دورکیمی منعکس شده است، دیده، میشود. (همان، ۱۴۰)
مقاله و پروژه و تحقیق ها به صورت فایل ورد و قابل دانلود می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. ضمنا همان لحظه لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می گردد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید
ارسال نظر