عنوان
تعداد صفحات:۵۳
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
اختلال وسواس فکری – عملی [۱] یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که با وجود فکر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف میشود. افکار وسواسی عبارتند از افکار، تکانهها یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده میشوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود میآورند. آنها فقط نگرانیهای ساده در مورد مصرف مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص میکوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با فکر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دستها و وارسی) و اعمال ذهنی (دعا و شمارش) تکراری که شخص احساس میکند در پاسخ به افکار وسواسی یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست، مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثیسازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرحریزی میشوند. با این حال این اعمال رابطهای واقعگرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شوند ندارند یا آشکارا افراطی هستند.
افکار وسواسی و اعمال وسواسی همیشه همراه با یکدیگر ظاهر نمیشوند. ۵۰ درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی تنها دارای اعمال وسواسی (بدون افکار وسواسی)، و ۳۲ درصد آنها تنها دارای افکار وسواسی (بدون اعمال وسواسی) میباشند (ولکووتیز[۲] وهمکاران، ۲۰۰۰، به نقل از راچمن[۳]، ۲۰۰۲). بروز این وسواسها خارج از اراده فرد است و اضطراب زیادی را موجب میشود.
آن دسته از افراد مبتلا که نسبت به اختلال خود بینش دارند و آن را بیمارگونه و تحمیلی مینامند، اصطلاحا مبتلایان به نوع تیپیک[۴] OCD نامیده میشوند. در واقع، بینش به بیماری یکی از ملاکهای اصلی تشخیص OCD شمرده میشود (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). این بیماران معمولا به اختلالات شخصیت مبتلا نیستند، از عملکرد اجتماعی نسبتا خوبی برخوردارند و انگیزه بالایی برای درمان شدن دارند. بر خلاف این گروه، مبتلایان به نوع آتیپیک OCD [5] نسبت به اختلال خود بینش اندکی دارند و آن را بیمارگونه نمیدانند. از دیگر ویژگیهای این گروه، ابتلا به اختلالات شخصیتی، اختلال عمده در کارکردهای اجتماعی و انگیزه پایین برای درمان شدن است (یاریورا – توبیاس[۶] و نظیر اغلو[۷]، ۱۹۹۷).
واژه های کلیدی: اختلال وسواس فکری – عملی، پدیدارشناسی اختلال، رویکردهای شناختی به اختلال وسواس فکری – عملی، مفهوم ادغام فکر و عمل (TAF)،حوزههای اصلی شناختهای مرتبط با وسواس فکری – عملی
چکیده ۵
مقدمه ۷
پدیدارشناسی اختلال وسواس فکری – عملی ۹
۱-ملاکهای تشخیصی ۱۰
۲-مطالعات شیوعشناختی ۱۱
۳-سیر و پیشآگهی ۱۳
۴-الگوی علائم ۱۳
رویکردهای شناختی به اختلال وسواس فکری – عملی ۱۶
۱- دیدگاه شناختی – رفتاری سالکووسکیس ۱۷
۲-دیدگاه شناختی راچمن درباره OCD 19
مفهوم ادغام فکر و عمل (TAF) 21
ارتباط ادغام فکر و عمل و وسواس فکری – عملی ۲۳
حوزههای اصلی شناختهای مرتبط با وسواس فکری – عملی ۲۴
۱- مسئولیتپذیری افراطی ۲۷
۲-اهمیت افکار ۲۹
۳-اهمیت کنترل افکار ۳۲
۴-کمالگرایی ۳۶
۵-ارزیابی بیش از حد تهدید ۳۹
۶-ناتوانی در تحمّل عدم قطعیّت ۴۲
منابع ۴۴
سادوک، بنیامین، سادوک، ویرجینیا. (۲۰۰۷). خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری ـ روانپزشکی بالینی. (ویرایش دهم). (ترجمه نصرتا… پورافکاری، ۱۳۸۸). جلد ۲، تهران: انتشارات شهراب.
شمس، گیتی؛ کرمقدیری، نرگس؛ اسماعیلی ترکانبوری، یعقوب؛ و ابراهیمخانی، نرگس. (۱۳۸۳). اعتبار و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه باورهای وسواسی – ۴۴٫ تازههای علوم شناختی، سال ۶، شماره ۱ و ۲٫
شمس، گیتی؛ کرم قدیری، نرگس؛ اسماعیلی تراکنبوری، یعقوب؛ امینی، همایون؛ ابراهیمخانی، نرگس؛ ناصری بفرونی، علی؛ پایهدار اردکانی، حسین. (۱۳۸۶). شیوع علایم وسواس فکری ـ عملی در نوجوانان و میزان هم ابتلایی آن با سایر علایم روانپزشکی. تازههای علوم شناختی، سال ۹، شماره ۴، ۵۹-۵۰٫
محمدزاده، علی. (۱۳۸۸). تأثیر همانندی صفات شخصیت اسکیزوتایپی مثبت و منفی بر پیامد درمانی انواع فرعی اختلال وسواس فکری ـ عملی. رساله چاپ نشده دکترای تخصصی رواشناسی. دانشگاه علامه طباطبایی، تهران.
فتی، لادن. (۱۳۷۷). بررسی تابلو اختلال وسواس فکری ـ عملی در بیماران مراجعهکننده به مراکز درمانی منتخب شهر تهران. پژوهش انجام شده در دانشگاه علوم پزشکی ایران.
Yaryura-Tobias, J. A., Campisi, T. A., McKay, D., & Neziroglu, F. (1995). Schizophrenia and obsessive-compulsive disorder: Shared aspects and pathology. Neurology, Psychiatry and Brain Research, 3, 143-148.
Yaryura-Tobias, J. A., Neziroglu, F. A. (1997). History, culture and clinical aspects of OCD. In: Yaryura-Tobias, J. A., Neziroglu, F. A. (Eds.), Obsessive-Compulsive Disorder Spectrum. American Psychiatric Press, Inc., Washington, D.C., pp. 3–۳۲٫
Rachman, S. (1993). Obsessions, responsibility and guilt. Behaviour Research and Therapy, 31, 149–۱۵۴٫
Rachman, S. (1997). A cognitive theory of obsessions. Behaviour Research and Therapy, 35, 793-802
Rachman, S. (1998). A cognitive theory of obsessions: Elaborations. Behaviour Research and Therapy, 36, 385–۴۰۱٫
بر اساس چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۱]، اختلال وسواس فکری – عملی با وجود نشانههای فکر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف میشود. افکار وسواسی عبارتند از افکار تکانهها، یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده میشوند و اظطراب و ناراحتی بارز به وجود میآورند. آنها فقط نگرانیهای ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص میکوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با فکر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دستها و وارسی) اعمال ذهنی (مثل دعا و شمارش) تکراری که شخص احساس میکند در پاسخ به افکار وسواسی یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثیسازی یا پیشگیری از ناراحتی با وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرحریزی میشوند. با این حال، این اعمال رابطهای واقعگرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شود ندارند یا آشکارا افراطی هستند.
سبکهای شناختی مرتبط با وسواس عقاید، شناختها، یا باورهایی که به عناون پدیدآورنده و تثبیتکننده اختلال وسواس فکری ـ عملی شناخته شدهاند (نلسون و همکاران، ۲۰۰۶)، که عبارتند از:
مسئولیتپذیری افراطی: باوری مبنی بر آنکه فرد دارای قدرتی است که در پدید آوردن یا پیشگیری از پیامدهای منفی که برای فرد حیاتی هستند، نقش محوری دارد (گروه کاری شناختهای وسواس فکری – عملی، ۱۹۹۷). قدرت “محوری” مهمترین جنبه از این تعریف است زیرا افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی خود را برای چیزهایی که به اعتقادشان “احتمالاً” تا حد کمی در حیطه تأثیرگذاری آنهاست کاملاً مسئول میدانند (سالکووسکیس، ۱۹۹۹).
ارزیابی بیش از حد تهدید، گروه کاری شناختهای وسواس فکری – عملی (۱۹۹۷) ارزیابی بیش از حد تهدید را اینگونه تعریف نموده است: «اغراق در احتمال رخ دادن آسیب جدی» (صفحهٔ ۶۷۸). در این حالت فرد برخی محرّکها را خطرناکتراز آنچه هسستند تفسیر یا پردازش میکند.
اهمیّت افکار: باوری مبنی بر آنکه تنها وجود یک فکر نشاندهندهٔ اهمیّت آن است. این حوزه باورهای منعکس کننده ادغام فکر و عمل و تفکر جادویی را شامل میشود (گروههای شناختهای وسواس فکری – عملی، ۱۹۹۷). به عقیدهٔ توردارسون و شافران (۲۰۰۲) اهمیت افکار عبارت است از: الف) افکار مزاحم منفی نشاندهنده چیزی منفی درباره فردند. ب) داشتن افکار مزاحم منفی احتمال روی دادن اتفاقات بد را افزایش میدهد. ج) افکار مزاحم منفی تنها به این دلیل مهماند که بروز کردهاند.
اهمیّت کنترل افکار: ارزیابی بیش از اندازه از اهمیّت تحت کنترل درآوردن افکار، تصاویر و یا تکانههای مزاحم و این باور که چنین کاری هم امکانپذیر و هم مطلوب است. (گروه کاری شناختهای فکری – عملی، ۱۹۹۷). اهمیت کنترل افکار به باورهای افراد دربارهٔ داشتن و کنترل کردن برخی افکار یا تصاویر ذهنی اطلاق میشود که به باورهای فراشناختی نیز مشهورند و عبارتند از (گروه کاری شناخت های وسواس فکری – عملی، ۱۹۹۷): الف) اعتقاد به اهمیت ردیابی رخدادهای ذهنی و گوش به زنگ بودن برای آنها ب) باورهایی دربارهٔ پیامدهای اخلاقی عدم موفقیت در کنترل افکار ج) باورهایی مبنی بر پیامدهای روانشناختی و رفتاری عدم توانایی در کنترل افکار د) اعتقاد به کارایی در کنترل کردن، بدین معنا که تلاشهای فرد در کنترل افکار، به خصوص در درازمدت، باید به موفقیت بینجامد.
کمالگرایی: کمالگرای باوری است مبنی بر آنکه برای هر مشکل یک راهحل کامل و بینقص وجود دارد، عملکرد کامل (بدون خطا) نهتنها ممکن است بلکه ضروری است و حتی اشتباهات جزئی نیز پیامدهای جدی بخ دنبال دارند (گروه کاری شناختهای وسواس فکری – عملی، ۱۹۹۷). این تعریف بر میل به یافتن راهحلهای بینقص برای «هرگونه» مشکلی و نیز نگرانی مفرط دربارهٔ اشتباهات تمرکز دارد.
اختلال وسواس فکری – عملی یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که با وجود فکر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف میشود. افکار وسواسی عبارتند از افکار، تکانهها یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده میشوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود میآورند. آنها فقط نگرانیهای ساده در مورد مصرف مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص میکوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با فکر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دستها و وارسی) و اعمال ذهنی (دعا و شمارش) تکراری که شخص احساس میکند در پاسخ به افکار وسواسی یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست، مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثیسازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرحریزی میشوند. با این حال این اعمال رابطهای واقعگرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شوند ندارند یا آشکارا افراطی هستند.
افکار وسواسی و اعمال وسواسی همیشه همراه با یکدیگر ظاهر نمیشوند. ۵۰ درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی تنها دارای اعمال وسواسی (بدون افکار وسواسی)، و ۳۲ درصد آنها تنها دارای افکار وسواسی (بدون اعمال وسواسی) میباشند (ولکووتیز[۱] وهمکاران، ۲۰۰۰، به نقل از راچمن[۲]، ۲۰۰۲). بروز این وسواسها خارج از اراده فرد است و اضطراب زیادی را موجب میشود.
آن دسته از افراد مبتلا که نسبت به اختلال خود بینش دارند و آن را بیمارگونه و تحمیلی مینامند، اصطلاحا مبتلایان به نوع تیپیک[۳] OCD نامیده میشوند. در واقع، بینش به بیماری یکی از ملاکهای اصلی تشخیص OCD شمرده میشود (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). این بیماران معمولا به اختلالات شخصیت مبتلا نیستند، از عملکرد اجتماعی نسبتا خوبی برخوردارند و انگیزه بالایی برای درمان شدن دارند. بر خلاف این گروه، مبتلایان به نوع آتیپیک OCD [4] نسبت به اختلال خود بینش اندکی دارند و آن را بیمارگونه نمیدانند. از دیگر ویژگیهای این گروه، ابتلا به اختلالات شخصیتی، اختلال عمده در کارکردهای اجتماعی و انگیزه پایین برای درمان شدن است (یاریورا – توبیاس[۵] و نظیر اغلو[۶]، ۱۹۹۷).
[۴] .atypical OCD
[۱] . Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 4th ed., Text Revision (DSM-IV-TR)
[۱] . Obsessive-Compulsive Disorder (OCD)
[۵] .atypical OCD
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر