مقاله پدیده بی سرپرستی

کافی نت یاس دنلود مقاله و تحقیق و پروژه و پاورپوینت

عنوان

مقاله پدیده بی سرپرستی

تعداد صفحات:۳۹

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

خانواده نخستین کانون گرم و هسته اولیه همه سازمان های اجتماعی است. انسان در چنین کانونی به دنیا آمده و پرورش می یابد و در طی این دوران رفاه و سلامت وی به موقعیت کل خانواده و محیط افراد او بستگی دارد در این بین دو نقش پدری و مادری از سایر نقش ها مهمتر بوده به گونه ای که فقدان حضور موثر یکی از آنها، در چگونگی رفتار کودک تأثیر دارد و از آن مهمتر اینکه عمیق ترین و حساس ترین تأثیرات را در رفتار و عصر جوانی وی خواهد داشت. از آن جایی که خانواده آغاز حرکت فرد به سوی جامعه می باشد و خانواده تنها نهاد امن و پناهگاه عاطفی فرد تلقی می شود، جدا شدن از کانون خانواده، بنا به هر دلیلی که باشد ضربه ای است که فرزندان ساکن در شبانه‌روزی‌ها در تجارب روزمره و زندگی خود همواره لمس نموده اند.

پرورش فرزندان از وظایف خانواده است و اگر در این رابطه هر گونه خللی واردشود ممکن است مشکل بی سرپرستی حادث شود. کودک زمانی بی سرپرست نامیده می شود که قبل از آن بتواند به تنهایی نیازهای حیاتی و زیستی خود را تأمین نماید، والدین خود را از دست بدهد. کودک بی سرپرست ممکن است یک یا تمام افرادی را که حضور فیزیکی آنها نیازهای مادی و معنوی او را تحت تأثیر قرار می دهند از دست بدهد، مرگ پدر، ازدواج مجدد مادر و عدم پذیرش ناپدری، مرگ مادر، حضور نامادری و مشکلات ارتباطی میان این دو، اعتیاد پدر، اعتیاد مادر، بی تفاوتی بستگان و … را می‌توان نمونه هایی از دلایل بی سرپرست شدن قلمداد کرد. در واقع بی سرپرستی بیشتر از آن که یک مشکل فردی تلقی شود، مشکلی اجتماعی است. همزمان با افزایش معضلات و آسیب های اجتماعی و به ویژه افزایش آمار طلاق و اعتیاد، تعداد این کودکان در معرض آسیب که به مراکز شبانه روزی سپرده می شوند نیز رو به افزایش است (اعزازی، ۱۳۷۶).

چنانچه این کودکان در موسسات یا دیگر مراکز اسکان داده شوند، برآوردن نیازهای آنها از اهم ضروریات به نظر می رسد تا از حمایت لازم و کافی بهره مند شوند. آنچه اهمیت دارد این است که کودکان در محیطی شبیه خانه رشد کنند و نیازهای روانی و اجتماعی آنها برطرف شود. از آنجایی که نهادهای دولتی با مشکلات عمده ای چون کمبود ظرفیت پذیرش و امکانات حمایتی از کودکان مواجه می باشند بنابراین قادر به ارائه خدمات حمایتی موثر و مکفی به آنان نیستند. (مهدی پور، ۱۳۷۹) طبق ماده ۲۹ قانون اساسی، سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی حمایت از کودکان بی سرپرست، تعدادی از کودکان بی سرپرست را که به دلایل گوناگون از زندگی در خانواده به طور موقت یا همیشه محروم شده اند در شبانه روزی ها نگهداری می کنند. با این وجود سیاست بنیادین سازمان بهزیستی کشور همواره سالم سازی محیط خانواده برای کودک و بازگشت کودکان دارای سرپرست به کانون خانواده می باشد. (دستورالعمل دفتر امور شبه خانواده، سازمان بهزیستی، ۱۳۷۹)

از آنجایی که مرکز قرنطینه در اکثر موارد اولین مکانی است که کودک را می پذیرد و ضمن این که اهمیت محیط پیرامون فرد و همچنین ارائه امکانات موجود و تأثیر آن در رشد و شخصیت کودک در سطرهای بالا بیان شده است، برای ارائه یک زندگی سالم و مطلوب، بررسی عوامل موثر در کیفیت زندگی و ارتباط آن با انتظارات مخاطبین اصلی خدمات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این طور به نظر می رسد که کیفیت موجود در انتظارات دختران اثر داشته و از آن جایی که مرکز قرنطینه به نوعی فرد را برای ورود به مرحله جدیدی از زندگی آماده می کند و در حقیقت کودکی که تحت هر شرایط و علتی به مرکز آورده شده در دوره بحرانی زندگی خود به سر می برد، چگونگی ارائه خدمات در انتظارات آن ها از مرکز و حتی پس از ترخیص از مرکز اثرگذار است.

 

واژه های کلیدی:خانواده، پدیده بی سرپرستی، عوامل سپردن فرزندان به مراکز شبانه روزی، اثرات فقدان والدین، شیوه های مراقبت در سازمان بهزیستی، تأثیر شبانه روزی و فقدان های ناشی از آن

فهرست مطالب

چکیده ۵
مقدمه ۷
پیمان‌نامه حقوق کودک ۹
اهمیت خانواده ۱۱
کارکردهای خانواده ۱۲
۱- جامعه پذیری ۱۲
۲- روند جامعه پذیری ۱۳
۳- معرف ها و نمودهای جامعه پذیری ۱۳
اهمیت تماسهای فیزیکی ۱۴
مفهوم پدیده بی سرپرستی ۱۵
عوامل و انگیزه های سپردن فرزندان به مراکز شبانه روزی ۱۶
۱-عوامل طبیعی ۱۶
۲-عوامل غیرطبیعی ۱۶
اثرات فقدان والدین ۱۷
۱- نتایج محرومیت از مهر مادری ۱۷
۲- اثرات فقدان پدر ۱۸
شیوه های مراقبت و پرورش در سازمان بهزیستی ۱۹
۱) مراقبت و پرورش در خانواده ۱۹
۲) مراقبت و پرورش در خانه ها ۲۰
وظایف دفتر امور شبه خانواده ۲۰
عوامل افتراق نظام حاکم در خانواده و نظام موجود در شبانه روزی ها ۲۱
تأثیر شبانه روزی و فقدان های ناشی از آن ۲۴
تاریخچه مرکز قرنطینه ۲۹
بهداشت روانی ۲۹
بهداشت روانی در دوره نوجوانی ۳۲
نتیجه گیری ۳۷
منابع ۳۸

 منابع

اعزازی، شهلا، جامعه‌شناسی خانواده، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۷۶٫

پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک مصوب سازمان ملل متحد، ۱۹۸۹٫

جغتایی، محمدتقی، همتی، فریده، سیاست رفاه اجتماعی، نشر دانشگاه علوم بهزیستی، ۱۳۸۰٫

دستورالعمل دفتر امور شبه خانواده، سازمان بهزیستی کشور، ۱۳۷۹٫

دستورالعمل شبانه‌روزی‌های سازمان بهزیستی، سازمان بهزیستی کشور، ۱۳۷۸٫

آقابخشی، حبیب، اعتیاد و آسیب‌شناسی خانواده، انتشارات دانش‌آفرین، ۱۳۷۹٫

فرجاد، محمدحسین، آسیب‌شناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی انحرافات، تهران، انتشارات بدر، ۱۳۷۱٫

روزن‌بام، هایدی، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، مترجم : محمدصادق مهدوی، تهران، مرکز نشر دانشگاه، ۱۳۷۶٫

بابایی، باقر، نگرشی بر پدیده بی‌سرپرستی و مشکلات فرزندان دور از خانواده، انتشارات سازمان بهزیستی کشور، ۱۳۶۹٫

گنجی، حمزه، بهداشت روانی، نشر ارسباران، ۱۳۸۰٫

توسلی، غلامعباس، جامعه‌شناسی کار و شغل، سازمان تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، انتشارات سمت، ۱۳۷۵٫

بالایان، مسروب، روانشناسی بلوغ، اصفهان، انتشارات فردوس، ۱۳۶۸٫

به‌پژوه، احمد، اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان، تهران، نهضت پویا، ۱۳۸۶٫

بیابانگرد، اسماعیل، روانشناسی اجتماعی، تهران، انتشارات رشید، ۱۳۷۶٫

بیابانگرد، اسماعیل، روانشناسی نوجوان، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶٫

ساپینگتون، اندروا، بهداشت روانی، مترجم : حمیدرضا حسین شاهی برواتی، تهران، نشر روان، ۱۳۸۳٫

صنعتی‌نیا، عباسعلی، کاوشی پیرامون کودکان بی‌سرپرست و چگونگی نگهداری از آنان، انتشارات سازمان آموزش و پرورش سازمان بهزیستی، ۱۳۷۰٫

 مقدمه

محیطی که فرد در آن متولد شده و زندگی می کند مهمترین نقش را در رفتارهای او در دوران کودکی و عصر جوانی دارد. از آن جایی که کودک مانند دفترچه نقاشی سپیدی می باشد که دست کم در شش سال اول زندگی، همه ی نقاشی ها و رنگ آمیزی ها را ما در آن می کشیم (منظور از ما به طور اخص خانواده است) بنابراین نوع آموزش و پرورش خانواده مهمترین تأثیر را در تشکیل شخصیت اولیه کودک خواهد داشت، البته نباید از یاد برد که کودک پس از این سنین خارج از دایره خانواده، روابطی را در مدرسه با همبازی ها، دوستان و معلمین نیز برقرار می کند و از آنها تأثیر می پذیرد و گاهی بر روی آنها تأثیر می گذارد. بنابراین به طور قاطع نمی توان محیطی را که کودک در آن رشد می کند کاملاً قابل کنترل دانست، البته کنترل بیش از حد کودک هم می تواند آینده ی او را به مخاطره بیندازد. بنابراین بهترین کار این است که کودک با توجه به مقتضیات اجتماعی و تربیتی جامعه‌ای که می خواهد درآن زندگی کند پرورش یابد. (فرجاد، ۱۳۷۱)

خانواده آموزشگاه نخست انسان است، انتقال دهنده ی تمدن ها و فرهنگ هاست. بی شک کودک ارزشها و فضائل اخلاقی و انسانی را از خانواده کسب می کند، در خانواده تکامل و تحول می‌یابد، الگوسازی می کند و در یک جمله می توان این گونه بیان کرد که سلامت و سعادت جامعه در گرو تأمین سلامت یا عدم سلامت خانواده است.

خانواده به عنوان نخستین واحد اجتماعی، در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی نیازهای بنیادی آنها مسئولیت اصلی را برعهده دارد. فرد در محیط خانواده به رشد حقوقی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نائل می شود، در این محیط گرمای محبت را از والدین خود دریافت می کند و چگونگی ابراز آن را به دیگران می آموزد. گرچه خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است لیکن از نظر اهمیت و ارزش، اساس اجتماع را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر خانواده به گروهی از افراد تلقی می شود که از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به یکدیگر منسوب بوده و برای مدت طولانی و نامشخص باهم زندگی می کنند. کودک از طریق تعامل با والدین در مسیر رشد وتحول گام برمی دارد. رشد و تحول نیاز به فراهم شدن محیط مساعد دارد، محیطی که کلید اصلی آن مراقبت والدین است. مراقبت به معنای دوست داشتن، شناختن، درک کردن، پذیرفتن، تحریک انگیزه های کودک، تأمین نیازهای تغذیه ای و پوشاک و حفاظت از کودک در برابر بیماری ها و در یک کلام انتظار مناسب از توانایی‌های کودک داشتن است.

گرچه کانون خانواده مهمترین نهاد برای پرورش کودکان محسوب می شود اما همواره کودکانی هستند که به دلایل و عناوین مختلف ناگزیر جدا از خانواده و در مراکزی تحت عنوان شبانه‌روزی (Institution) نگهداری می شوند. شبانه روزی و به عبارت دیگر پرورشگاه، موسساتی هستند که از طرف دولت ها یا بخش خصوصی (مراکز خیریه) به منظور نگهداری از اطفال و نوجوانان بی سرپرست تأسیس گردیده اند. همچنین طبق ماده ۱۸ پیمان نامه جهانی حقوق کودک، مسئولیت اولیه حفظ حقوق کودک و تأمین مصالح او به عهده والدین است و اگر قادر به ایفای این نقش نباشند دولتها باید برای تأمین نیازها و و حقوق کودک مداخله نمایند. (اعزازی،۱۳۷۶)

در پیمان نامه حقوق کودک، وظایف دولت نیز در این خصوص مشخص شده است : طبق ماده ۱۹ پیمان جهانی حقوق کودک، دولتهای عضو ملزم هستند همه اقدامات قانونی، اداری، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند تا از کودک در برابر همه شکل های خشونت جسمی یا روانی، صدمه یا سوءاستفاده، بی توجهی یا سهل انگاری، بدرفتاری یا بهره کشی توسط والدین یا سرپرست قانونی یا هر شخص دیگری که عهده دار مراقبت از کودک است محافظت کنند.

این گونه اقدامات حمایتی باید برحسب مورد شامل روشهای موثر برای ایجاد برنامه های اجتماعی جهت فراهم نمودن پشتیبانی لازم از کودک و کسانی که عهده دار مراقبت از کودک هستند باشد. براساس ماده ۲۰ پیمان نامه جهانی حقوق کودک، کشورهای عضو باید از کودکانی که خانواده خود را از دست داده اند با انتخاب خانواده دیگری برای سرپرستی یا فرستادن آن ها به مراکز نگهداری کودکان، حمایت کنند. در تمام این موارد برای حفظ قومیت، مذهب، فرهنگ و زبان چنین کودکانی باید تلاش کرد. (پیمان نامه حقوق کودک، مصوب مجمع سازمان ملل متحد، ۱۳۷۹)

با توجه به عضویت ایران در پیمان نامه جهانی حقوق کودک در سال ۱۳۷۰ و تصویب مفاد آن توسط مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۳ دولت موظف به حمایت از کودکانی می باشد که از جانب والدین خود مورد سوءرفتار قرار می گیرند. (بهروزی‌فر، ۱۳۸۴)

 پیمان‌نامه حقوق کودک

 ماده ۱ پیمان‌نامه حقوق کودک : کودک کیست؟

از نظر پیمان نامه حاضر منظور از کودک دارای کمتر از ۱۸ سال سن است، مگر این که طبق قانون قابل اعمال در مورد کودک، سن قانونی کمتر تعیین شده باشد. (کنوانسیون حقوق کودک، مصوب، ۱۹۸۹)

ماده ۳ : حفظ عالی‌ترین منافع کودک

 در کلیه اقدامات مربوط به کودکان که توسط موسسات رفاه اجتماعی دولتی یا خصوصی، دادگاه‌ها، مقامات اجرایی یا نهادهای قانونگذاری به عمل می‌آید، منافع عالیه کودک از اهم ملاحظات است.

کشورهای عضو متعهد می‌شوند حمایت و مراقبتی را که برای رفاه کودک ضروری است با توجه به حقوق و تکالیف والدین، سرپرستان قانونی، یا دیگر اشخاصی که قانوناً مسئول کودک هستند، تضمین نمایند و در این راستا کلیه اقدامات قانونی و اجرایی لازم را به عمل خواهند آورد.

کشورهای عضو اطمینان حاصل خواهند نمود که موسسات، خدمات و دستگاه‌های مسئول مراقبت و حمایت از کودکان، بویژه در زمینه‌های ایمنی، بهداشت، از حیث تعداد و مناسب بودن کارکنان و نیز نظارت شایسته، با معیارهایی که توسط مقامات واجد صلاحیت مقرر گریده است منطبق باشند.

 ماده ۱۲ : احترام به عقاید کودک

ماده ۱۲ پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک می‌گوید : از زمانی که کودک بتواند نظر و عقیده خود را شکل دهد و آنها را به نحو قابل درکی بیان کند، باید به او فرصت داد که عقیده و نظر خو درا در همه تصمیم‌گیری‌هایی که به شخص او اثر می‌گذارند بیان کند و باید نظر و عقیده کودک را مورد توجه قرار داد. توجه به عقیده و نظر کودک، الزاماً به معنی آن نیست که هر چه کودک می‌گوید باید انجام شود، بلکه به این معناست که در کنار سایر عوامل، نظر و عقیده کودک هم مهم است. بدیهی است که میزان توجه به نظرات کودک با افزایش سن کودک و بالغ تر شدن او، باید افزایش یابد. زیرا هر چه کودک بزرگتر می‌شود، قدرت فهم و درک مسائل و همچنین تشخیص مصالح و منافع واقعی در او بیشتر می‌شود.

یکی از حقوق همه کودکان مشارکت است. مطابق تعریف هارت (Hart) مشارکت عبارت است از فرایند سهیم شدن در تصمیمات اثرگذار بر زندگی شخصی و جامعه‌ای که در آن زندگی می کنند.

مشارکت کودکان و نوجوانان نتایج زیر را می‌تواند داشته باشد :

ایجاد حس مسئولیت‌پذیری

ایجاد حق ابراز عقیده در مورد مسائل ملموس و قابل فهم

شناسایی و محترم شمردن حقوق دیگران در داشتن عقیده‌ای متفاوت از طریق تمرین در مشارکت در امور گوناگون

 

60,000 ریال – خرید

 

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایhttp://cofenetyas.comمحفوظ می باشد.