تحقیق خاتمیت و مهدویت

کافی نت یاس دنلود مقاله و تحقیق و پروژه و پاورپوینت

تحقیق خاتمیت و مهدویت به صورت فایل word   ( ورد ) و قابل ویرایش می باشد . که دارای ۲۳۰ صفحه بوده و جهت دریافت و دانلود متن و فایل کامل آن می توانید بر روی گزینه خرید انتهای متن کلیک نمایید و پس از وارد نموده اطلاعات و آدرس ایمیل خود قادر به پرداخت آنلاین و دریافت آنی متن کامل و فایل ورد مقاله و پروژه مربوطه باشید . همچنین لینک دانلود تحقیق مربوطه همان لحظه به آدرس ایمیل شما ارسال می گردد.

پى نوشت ها:

۱) سوره آل عمران آیه ۱۹.
۲) سنن ابى داود ج ۲ ص۳۱۲.
۳) بحارالانوار ج ۵۲ ص؛ ۳۶۶ الغیبه نعمانى ۱۷۲.
۴) الغیبه نعمانى ص ۲۳۱ باب ۱۳ ح؛ ۱۳ بحارالانوار ج ۵۲ ص ۳۵۲.
۵) یعنى «جدیدا» صفت براى مفعول مطلق محذوف است؛ یعنى: یستانف الاسلام استینافا جدیدا.
۶) کافى ج ۱ ص؛ ۲۵ بحار ج ۵۲ ص ۳۲۸ و با کمى اختلاف کمال الدین ج ۲ص.
۷) کمال الدین: ؛۳۷۹ بحارالانوار ج ۵۱ ص ۱۴۶.
۸) ارشاد مفید ص ۷۰۵ باب ۴۰ فصل ۵ ح ۷.
۹) سوره توبه آیه ۳۳.
۱۰) بحارالانوار ج ۵۳ ص؛ ۴۶ تاویل الآیات ص ۶۶۳.
۱۱) بحارالانوار ج ۳۶ ص ۳۴۲ و ۳۴۴ و ۳۲۵ از کفایه الاثر ص ۶۲.
۱۲) بحارالانوار ج ۵۱ ص؛ ۶۰ ج ۵۲ ص ۳۷۵.
۱۳) من لایحضره الفقیه ج ۴ ص۷۵.
۱۴) تفسیر عیاشى ج ۲ ص؛ ۸۷ بحارالانوار ج ۷۳ ص ۱۴۳.
۱۵) سوره توبه آیه ۳۴.
۱۶) کافى ج ۳.

فهرست مطالب

مفهوم خاتمیت ۱
اساس خاتمیت ۳
خاتمیت پیامبر اسلام ۱۸
پاسخ به نظرات دکتر عبدالحسین سروش ۳۶
تاملی بر مفهوم خاتمیت ۵۵
خاتمیت و ولایت ۱۴۳
معنا و مبنای خاتمیت از منظر روشنفکران ۱۵۸
جمع خاتمیت با امامت و مهدویت ۱۸۹
مهدویت ۲۰۱
نقدی بر مهدویت ۲۱۳

چکیده

در این مقاله درباره مفهوم خاتمیت، خاتمیت پیامبر اسلام، پاسخ به نظرات دکتر عبدالحسین سروش، خاتمیت و ولایت، معنا و مبنای خاتمیت از منظر روشنفکران، جمع خاتمیت با امامت و مهدویت و نقدی بر مهدویت را بررسی می کند.

اسلام کاملترین و آخرین دین الهی و پیامبر آن آخرین رسول الهی است و بعد از پیامبر اسلام پیامبر دیگری نخواهد آمد. همه مسلمانان بر این عقیده اجماع و اتفاق نظر دارند و تا به حال هیچ مسلمانی منکر این عقیده نبوده است. علاوه بر اتفاق نظر مسلمانان، قرآن و احادیث قطعی اصل خاتمیّت پیامبر اسلام را اثبات می‏کند.

قرآن می‏فرماید: ما کان محمد ابااحد من رجالکم ولکن رسول اللّه و خاتم النبییّن و کان اللّه بکل شیء علیماً (۱)محمد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر همه چیزی داناست.

و بعد از آخرین پیامبر مردم به حال خود رها نشده‏اند، ربوبیّت حقتعالی همچنان ادامه دارد، ابزار و آلات استنباط و استخراج قوانین تازه فراهم آمده است.

بدیهی است عقل از منابع دین است نه چیزی در برابر دین، پس دلیل را به دینی و عقلی تقسیم کردن یک اشتباه بزرگ است، عقل از ابزار و کواشف دین و اراده خدا است، عقل است که می‏تواند بفهمد نقل و وحی چه گفته‏اند، توسّط عقل است که آیات ارزیابی می‏شوند ، و روایات را درهم آمیخته و از آمیزه آنها استنباطات و استخراجات صورت می‏پذیرند، عقل به عنوان چراغ‏پر فروغ و قوی در خدمت دین است، از این رو شریعت اسلام پایدار و ماندگار است آن‏سان که دین پا بر جا است خاستگاه این پایداری و پویایی، تداوم ربوبیّت حقتعالی است که هر لحظه بشر را تدبیر کرده و از بوستان و باغ او بری می‏رسد، و تازه‏تر از تازه‏تری می‏رسد.

نبوّت دارای پشتوانه‏ای به نام ولایت است، ولایت یک مقام باطنی است که از طریق بندگی و پیمودن راه قرب نوافل و فرایض، به این مقام والا می‏توان دست یافت، چنین گوهر گرانبهایی پشتوانه نبوّت است، و هر کس دیگر هم می‏تواند ولی باشد یعنی نبوّت را نداشته به ولایت برسد خواه مرد باشد یا زن، همچون صدیقه کبری فاطمه زهراء(علیها السلام).

با قطع گردیدن نبوّت، مقام ولایت قطع نمی‏شود، بلکه در پیشوایان دین به خصوص، و در دیگر اولیاء نیز هست، پیشوایان چون دارای امامت و ولایت اند پس از قطع وحی و ترسیم خطوط دین توسط پیامبر، همچنان به پاسداری، تفسیر و شکوفایی آن آموزگاری می‏کنند، حقایق دین،اصول اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، فقهی، پزشکی، نظامی و… را شکوفا می‏سازند.

پس این توهّم که با رحلت پیامبر، بشر از ولایت تشریعی آزاد شد، سخن سنجیده‏ای نیست، بلکه جانشینان پیامبران و به ویژه جانشینی پیامبر اسلام (ص) همان کار پیامبری را ادامه می‏دهند، پیامبر نیستند ولی از ناحیه ولایت کار پیامبرانه می‏کنند، آیه‏ای که می‏فرماید: «إنّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلاه و یؤتون الزّکوه و هم راکعون»؛ ولیّ شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‏اند، همان کسانی که نماز برپا می‏دارند و در حال رکوع زکات می‏دهند یعنی ولایتی که در الوهیت و نبوّت مطرح است در وجود شخص امام معصوم نیز وجود دارد، این ولایت فوق ولایت معنوی، این همان ولایت تشریعی است که قطع نمی‏شود، از این رو پیامبر در غدیر خم بر همین معنا انگشت گذاشت و فرمود: «ألست أولی بکم من انفسکم» آیا من به شما از خود شما نزدیکتر نیستم، همه گفتند: چرا، آن گاه فرمود «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» بنابر این قضا، حکم، داوری‏ها تفسیرها از آیات و آنچه یک جامعه زنده و پویا بدان نیازمند تحت سرپرستی و ولایت علی (علیه السلام) است، سخن او سخن پیامبر و خداست، اگر جایی نیاز به استدلال باشد، استدلال می‏آورد، ؛ پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر و نزدیکتر است، دارای همان ولایت تشریعی نبوی است و بعد از او سایر پیشوایان تا برسد به حضرت حجّه بن الحسن المهدی (علیه السلام) که دین را از هر جهت شکوفا می‏سازد و فرمانش واجب الاطاعه می‏باشد. امّا اگر شرایط فراهم نیاید، دست ولیّ دین بسته شود و حکم او مطاع نباشد به همان اندازه از وظیفه حفاظت و پاسداریش کاسته می‏شود، بر خلاف پیامبر که حتّی اگر هیچ کس همراه او نباشد نیز موظّف به ابلاغ و انذار است، «ما علی الرسول الاّ البلاغ» گرچه او را خلیل وار به آتش سپارند، او باید به جهاد در آویزد گرچه یکّه و تنها باشد. «فقاتل فی سبیل الله لا تکلّف الاّ نفسک و حرّض المؤمنین عسی الله أن یکفّ بأس الّذین کفروا والله اشدّ بأساً و اشدّ تنکیلاً»(۲۸)؛ ای پیامبر در راه خدا پیکار کن که جز عهده دار شخص خود نیستی ولی مؤمنان را به مبارزه برانگیز، باشد که خدا آسیب کسانی که کفر ورزیده‏اند باز دارد و خداست که قدرتش بیشتر و کیفرش سخت‏تر است.

واژه های کلیدی: خاتمیت، پیامبر اسلام، ولایت، ظهور حضرت مهدی (عج)، مهدویت

مفهوم خاتمیت :

یکی از القاب آن بزرگوار خاتم الانبیاء است. و خاتم به فتح تا یا به کسر تا، از نظر معنی تفاوتی ندارد و هر دو بمعنی تمامیّت و پایان هر چیزی است. از این نظر، عرب به انگشتر، خاتم به فتح تا می گوید چون انگشتر در آن زمان، مهر و به منزله امضای افراد بوده است و چون نامه ای را می نوشتند آخر آن را مهر می کردند. جای مهر انگشتر، آخر نامه بود و نامه با آن ختم می شد. خاتمیت پیامبر گرامی در اسلام از ضروریات است و هر که مسلمان است، می داند که پیامبر گرامی خاتم انبیا است و بعد از او تا روز قیامت پیامبری نخواهد آمد.

سرّ خاتمیت را در دو چیز می توان یافت:

۱- دین اسلام با فطرات انسانها کاملاً مطابق است.

۲ـ دین اسلام  جامع الاطراف است و می تواند در هر زمانی و در هر مکانی و د رهر حالی جوابگوی جامعه بشریّت باشد. اسلام مدّعی است که هر چه جامعه ‌بشریت از نظر دین احتیاج داشته گفته است.

وقتی چنین باشد، آمدن دین دیگری پس از اسلام لغو و بیهوده است. به عبارت دیگر، آمدن دین پس از دین دیگری به واسطه چند چیز است :

۱ـ اینکه آن دین نتواند جامعه را اداره کند و ویژه برخی از زمانها باشد، و این محدودیّت چنانچه گفته شد در اسلام نیست. دلیل واضح آن مرجعیّت در اسلام است. شما نمی توانید فقه جامع الشرایطی را پیدا کنید که مطلبی از دین از او سؤال کنید و او در جواب بماند.

۲ـانحراف یا تحریفی در دین قبلی پیدا شود. چنانچه دین نصرانیت و یهودیّت به اقرار خود آنان چنین است. این نقیصه در اسلام نیست و پروردگار عالم متعهد است که اسلام از این گونه نقایص مصون بماند.

۳ـ  زمینه اقتضایی برای آن دین باقی نماند. مثلاً، اگر دینی به اقتضای زمان به معنویات زیاد اهمیّت داده باشد تا در آنان تعادل ایجاد شود، وقتی حال تعادل پدید آمد آن دین خود از میان رفتنی است. تصوّر این مطلب در اسلام غلط است زیرا چنانچه گفتیم اسلام دینی است که با فطرت انسان صد در صد مطابقت دارد و همان طور که به معنویات اهمیّت داده است به همان مقدار به مادیات نیز اهمیت داده است .

این خلاصه ای از بحث خاتمیت بود، و پوشیده نیست که بحث خاتمیت بحثی مفصل و علمی است که در فراخور این نوشته نیست. ما در اینجا به همین مقدار اکتفا می کنیم.

120,000 ریال – خرید

مقاله و پروژه و تحقیق ها به صورت فایل ورد و قابل دانلود می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. ضمنا همان لحظه لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می گردد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایhttp://cofenetyas.comمحفوظ می باشد.