مقاله نظریه های فمینیستی

کافی نت یاس دنلود مقاله و تحقیق و پروژه و پاورپوینت

عنوان

مقاله نظریه های فمینیستی

تعداد صفحات:۲۶

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

به اعتقاد برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی، جنبش های اجتماعی در کار تغییر جهان هستند، به عبارتی دیگر، آنها «آفرینندگان جامعه، فرهنگ و فضا» هستند، از این رو، فهمیدن جنبش های اجتماعی اهمیت و ضرورت دارد (کاستلز، ۱۳۸۴: ۹۸).

از میان انواع گوناگون جنبش های اجتماعی، جنبش زنان یکی از داعیه داران اصلی تغییر مناسبات موجود به حساب می آید. شاید بتوان گفت که در طول قرن بیستم جنبش فمنیستی یکی از جنجال برانگیزترین جنبش های اجتماعی و فکری در سطح جهان بوده است. بسیاری از دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و حقوقی در وضعیت زنان در جوامع مختلف را می توان در مرتبه نخست ناشی از این جنبش دانست. حضور زنان در عرصه عمومی به صور مختلف از جمله اشتغال در حوزه اقتصادی و در رده های مختلف مناصب دولتی، حق رای، عضویت در پارلمان ها، کابینه دولت، و قوه قضاییه، بهره مند شدن از حقوق مدنی و غیره از جمله این تغییرات است (مشیرزاده، ۱۳۸۳: ۱۵). به بیان دیگر، جنبش زنان در حال حاضر، حامل و عامل بسیاری از تغییرات اجتماعی است که از طریق سیاست و مداخله ای نوین «انقلاب بی صدایی» را نوید می دهد.

این اهمیت و ضرورت در خصوص جنبش زنان دو چندان می شود، چراکه جنبش زنان چالشی بنیادی با چارچوب های اصلی نظام مردسالاری ایجاد می کند و چشم اندازِ آن پدید آوردنِ تغییراتی در نهادهای نظم موجود است. به اعتقاد هابرماس، مبارزه علیه سرکوب مردسالارانه و مقاومت در برابر سلطه غالب و دیرینه و سنتی مردان در سطح خانواده و جامعه و مبارزه برای خلاصی و رهایی از قید وعده ای که ریشه در حقوق و اخلاقیات ابزارگرایانه دارد، انگیزه های لازم و کافی را در اختیار جنبش فمنیستی قرار می دهد تا به یک جنبش «تهاجمی و اعتراضی» نیرومند تبدیل گردد. این در حالی است که به نظر وی، سایر جنبش ها و نهضت ها ماهیتی «تدافعی» دارند و عمدتاً تحت تاثیر ظرفیت های مقاومت و عقب نشینی قرار دارند. هدف اصلی جنبش های دیگر، غالباً مقابله و مقاومت در برابر قلمروها یا عرصه های کنش رسماً سازمان یافته به منظور دفاع از عرصه های کنش واجد ساختار مفاهمه ای و ارتباطی است، و نه فتح یا کسب قلمرو یا عرصه ای جدید (هابرماس، ۱۳۸۴: ۵۲۹).

 

واژه های کلیدی: نظریه های فمینیستی، نظریه های کلاسیک ،  نظریه های تلفیقی، نظریه های ویژگی محور، فمینیسم پراگماتیستی

 فهرست مطالب

چکیده ۴
مقدمه ۶
نظریه های کلاسیک ۸
۱-فمینیسم لیبرال ۸
۲-فمینیسم مارکسیستی ۹
۳-فمینیسم رادیکال ۱۱
نظریه های تلفیقی ۱۲
۱-فمینیسم روانکاوانه ۱۲
۳-فمینیسم سوسیالیستی ۱۴
۳-فمینیسم و پست مدرنیسم ۱۶
نظریه های ویژگی محور ۱۷
۱-فمینیسم سیاه ۱۷
۲-فمینیسم پسااستعماری ۱۹
۳-فمینیسم اسلامی ۲۰
سایر نظریه ها ۲۱
۱-فمینیسم پراگماتیستی ۲۱
۲-فمینیسم آنارشیستی ۲۳
۳-فمینیسم زیست محیطی ۲۳
منابع ۲۵

منابع

بیسلی، کریس. (۱۳۸۵) «چیستی فمینیسم؛ درآمدی بر نظریه فمینیستی»، ترجمه محمدرضا زمردی، تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.

مشیرزاده، حمیرا. (۱۳۸۳) «از جنبش تا نظریه اجتماعی، تاریخ دو قرن فمنیسم»، چاپ سوم، تهران: نشر شیرازه.

هابرماس، یورگن. (۱۳۸۴) «نظریه کنش ارتباطی: جهان زیست و نظام»، ترجمه کمال پولادی، تهران: موسسه انتشاراتی روزنامه ایران.

آبوت، پاملا و کلر والاس. (۱۳۸۰) «جامعه شناسی زنان»، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران: نشر نی.

کاستلز، مانوئل و مارتین اینس. (۱۳۸۴) «گفتگوهایی با مانوئل کاستلز»، ترجمه حسن چاوشیان، تهران: نشر نی.

هام، مگی و دیگران. (۱۳۸۲) «فرهنگ نظریه‌های فمینیستی»، مترجمان: نوشین احمدی خراسانی، فیروزه مهاجر، فرخ قره‌ داغی، تهران: نشر توسعه.

دلاپورتا، دوناتلا و ماریو دیانی (۱۳۸۳) «مقدمه ای بر جنبش های اجتماعی»، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: نشر کویر.

مشیرزاده، حمیرا. (۱۳۸۱) «درآمدی نظری بر جنبش های اجتماعی»، تهران: پژوهشکده امام خمینی.

نش، کیت. (۱۳۸۰) «جامعه شناسی سیاسی معاصر»، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: نشر کویر.

مقدمه

فمینیسم در لغت به معنای «مکتب اصالت زن» تعریف شده است؛ نخستین­ بار واژه فمینیسم را چارلز فوریه سوسیالیست قرن نوزدهم برای دفاع از حقوق زنان به کار برد. در ابتدای قرن بیستم میلادی، در جریان تلاش و تکاپوی زنان برای کسب حقوق شهروندی، عده زیادی از زنان خود را فمینیست نامیدند. واژه ای که با آغاز دهه های شصت و هفتاد میلادی و اوج گرفتن موج دوم جنبش زنان جای خودش را در ادبیات، سیاست، هنر، تاریخ، اقتصاد، حقوق، انسان شناسی و جامعه شناسی نیز باز کرد. در پاسخ به این سؤال که «فمینیسم چیست؟»، پاسخی جامع و مانع نمی توان داد. گروهی آن را جنبشی سازمان یافته برای به دست آوردن حقوق زنان قلمداد می کنند، گروهی آن را چشم اندازی در پی رفع کردن فرودستی، ستم، نابرابری ها و بی عدالتی ها علیه زنان می دانند و گروهی نیز آن را یک ایدئولوژی می پندارند که هدفش نه فقط برابری زنان و مردان که دگرگون سازی تمام ساختارهای اجتماعی است. با وجود تعریف های گوناگون، فمینیست ها اغلب معتقدند که به زنان به خاطر جنس شان (جنسیت شان) ظلم شده است.

بدین ترتیب، در جهان نظریه ها و پیش تر از آن در دنیای واقعی، یعنی در زمین مبارزات اجتماعی زنان، نمی توان یک تعریف واحد از فمینیسم ارائه داد. فمینیسم به مجموعه متکثری از نظریه ها و سیاست­ورزی ها اشاره دارد. گرچه همه فمینیست ها به فرودستی زنان آگاه و خواهان رهایی آنان هستند، [اما] بر سر علل این فرودستی یا راه های رهایی توافق کاملی ندارند. در واقع، جنبشِ فکری فمینیسم، انواع گوناگونی دارد. «هر کوششی برای طبقه بندی نظریه های فمینیستی انبوهی از مشکلات به همراه دارد. هر نوع نظام طبقه بندی می تواند دل­به­خواهی و ناقص از کار درآید» (آبوت، ۱۳۸۰: ۳۲). با این وجود، برای رسیدن به تعاریف و کسب شناخت ناگزیر از مقوله بندی هستیم. در این قسمت، نظریه های مطرح فمینیستی در دو دسته «کلاسیک» و «معاصر» مرور شده اند. البته در انتها نیز برخی از نظریه های فمینیستی که کمتر در غرب، و بیشتر توسط زنان غیر غربی تئوریزه شده اند، مورد معرفی قرار می گیرند. هدف از این نظریه ها،  بلکه دسترسی به مفاهیم و مقوله هایی است که برای سنخ­شناسی هویت کنشگران جنبش زنان راهنمایی مفید باشند.

نظریه های کلاسیک

فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی و فمینیسم رادیکال، سه گرایش سنتی فمینیستی هستند که می توان آنها را شاخه های اصلی نظریه های فمینیستی دانست. این سه گرایش فمینیستی از آغاز جنبش زنان در اواخر قرن نوزدهم، همواره در ادبیات فمینیست ها قابل ردیابی هستند. در واقع، می توان این گرایش ها را، نظریه های کلاسیک فمینیستی دانست که سایر نظریه های معاصر بر مبنای نقد، تعدیل یا ترکیب آنها ساخته شده اند.

۱-فمینیسم لیبرال

فمینیسم لیبرال از قدیمی ترین گرایش های اندیشه فمنیستی است، به طوری که چهره معتدل یا رسمی فمنیسم را نشان می دهد. فمینیست های لیبرال به تبیین جایگاه زنان بر اساس حقوق نابرابر و موانع مصنوعی در برابر مشارکت زنان در عرصه عمومی که فراسوی خانواده و خانه داری واقع شده، می پردازند (بیسلی، ۱۳۸۵: ۸۵). بر مبنای تفکر فمینیست های لیبرال، زن موجودی انسانی است و همان حقوق طبیعی و سلب نشدنی مردان را دارد. آنها معتقدند که تفاوت های قابل مشاهده میان دو جنس ذاتی نیستند، بلکه نتیجه جامعه پذیری و «همگون سازی جنس و نقش» هستند. بر این اساس، هدف فمینیسم لیبرال از دیرباز احقاق حقوق برابر برای زنان بوده است. یعنی برخورداری زنان از حقوق شهروندی مساوی با مردان. فمینیست های لیبرال علیه قوانین و سنت هایی مبارزه کرده اند که حق را به مردان می دهند و به زنان نمی دهند (آبوت، ۱۳۸۰: ۲۸۷).

به نظر فمینیست­های لیبرال، نظام لیبرالیستی با برخورداری از نهادها و حقوق معین قانونی اش بیش از هر جامعه دیگری اجازه آزادی و برابری به فرد می دهد. آنها معتقدند به بیشتر انسان­ها می توان آموزش داد تا منطقی بودن انتقاد فمینیسمی از روابط تبعیض آمیز اجتماعی را درک کنند. فمینیست های لیبرال برای رسیدن به برابری میان زن و مرد، برنامه های عملی خود را عمدتاً بر سه محور قرار داده اند: ۱) بسیج امکانات سیاسی و قانونی که در حال حاضر برای تغییر وضع در دسترس اند؛ ۲) تامین فرصت های برابر اقتصادی؛ و ۳) اصلاح نهادهای خانواده، مدرسه، و رسانه های همگانی. در مجموع، تمرکز فمینیسم لیبرال بر اصلاح جامعه است، نه تغییر انقلابی آن. بر همین اساس، فمینیست های لیبرال تلاش می کنند تا با اصلاح نهادهای موجود، امکان حضور و مشارکت بیشتر زنان در عرصه عمومی را فراهم کنند.

 

50,000 ریال – خرید

 

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایhttp://cofenetyas.comمحفوظ می باشد.