2,279 views
عنوان
تعداد صفحات:۴۷
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
انسان موجودی هدفمند و همیشه در پی ارزیابی از وضعیت زندگی میباشد و تا زمانی که به آنچه میخواهد دست نیابد احساس رضایت نمیکند شاید به جرأت بتوان گفت نهایت آمال هر انسانی، تحقق اهداف و آرزوهایش است. البته سطح اهداف و آرزو ریشه در شرایطی دارد که فرد در کنش متقابل، دیگران و وضعیت موجود به دست میآورد. از این رو، امروزه هرچه جامعه توسعه یافته به فکر رضایت شهروندان خود میباشد، زیرا رضایت از زندگی با توسعه اجتماعی و اقتصادی همخوانی و همبستگی بالایی دارد. (اینگلهارت به نقل از هزارجریبی و شالی، ۱۳۸۸: ۹). عنصر رضایت یکی از عناصر اساسی نظم، وفاق و همبستگی اجتماعی است. توجه به آن از این جهت حائز اهمیت است که میتوان ضمن شناخت شرایط روانی جامعه، عناصر اجتماعی بسیاری را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد از سوی دیگر باید توجه داست که وجود و تداوم گسترش آن باعث کمرنگ شدن تعهد افراد به نظام ارزشی و اعتماد آنان نسبت به سایر اعضای جامعه شده و چه بسا منشأ بسیاری از تحولات اجتماعی شود. عواطف مثبت فرد از شرایط خود اگرچه عنصری ذهنی است اما ریشه در شرایط عینی دارد. میتوان این حقیقت را نادیده انگاشت که مؤلفههای اصلی در ارزیابی مثبت و منفی هر فرد، تحلیل و ارزیابی ذهنی است که نسبت به شرایط خود جامعه در تطبیق با دیگران است. چنانچه ارزیابی فرد از اوضاع شخصی یا زندگی خود به نتایج منفی بینجامد. این عاطفه منفی در همان بخش محدوده نمانده و بسیاری از رفتارها و گرایشهای فرد نسبت به وضعیت فردی و شرایط اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و متحول میکند (همان) .یافتههای پژوهشی حکایت از آن دارند که رضایت افراد از یک حوزه خاص از زندگی (مثلاً اشتغال یا خانواده) تنها متأثر از شرایط موجود در آن حوزه نیست یا بلکه متأثر از رضایت کلی فرد از زندگی نیز میباشد. (مکینتاش به نقل از قهرمان، ۱۳۸۴: ۹). به تعبیری دیگر چنانچه ارتقاء رضایت فرد در هر حوزهای از حوزههای زندگی هدف باشد، نباید صرفاً درصدد رفع نیازهای فرد همان حوزه بود بلکه باید به رضایت کلی فرد از زندگی نیز توجه نماییم. چنانچه اشخاص در یک زمینهی عام مطلوب، آرام و رضایتبخش به سر ببرند؛ سپس اگر حادثهای ناگوار در حیطه خاصی از زندگی برای آنان رخ دهد (مثلاً به لحاظ شغلی شخص شغلش را از دست بدهد، با آسیب روانی کمتری مواجه میگردد. بنابراین شناخت رضایت از زندگی و عواملی که سبب پیدایش یا کاهش آن میشود حائز اهمیت است. نکته دیگری که قابل ذکر است «تأثیر رضایت از زندگی در مشارکت اجتماعی و نقش پیشگیریکننده آن در جلوگیری از بیتفاوتی و اعتیاد، خودکشی و … است (غفاری، ۱۳۸۱: ۲۳- ۲۲).
رضایت از زندگی یا احساس ذهنی بهزیستی نیز، حوزه ای از روان شناسی مثبت نگر است که تلاش می کند ارزیابی شناختی (قضاوت کلی درمورد رضایت از زندگی) وعاطفی (تجربهی هیجانات خوشایند و ناخوشایند) مردم از زندگی شان را مورد بررسی قرار دهد.در این زمینه معلوم شده است که رضایت از زندگی، از اهداف اصلی افراد است (آناس،۱۹۹۳ نقل از عسکری و همکاران،۱۳۹۰ :۵۴).
از آنجایی که رضایت از زندگی هم به بعد فردی مرتبط است وهم به بعد اجتماعی، لذا در این مقاله به بررسی سه رویکرد نظری در علم(روانشناسی، روان شناسی اجتماعی وجامعه شناسی) می پردازیم.
جامعه شناسان در مورد رضایت و عدم رضایت نظریات مختلفی ارائه داده اند. تعدادی از آنان نارضایتی را موجب تضاد های اجتماعی دانسته که در نهایت منجر به تغییرات اجتماعی می گردد. عده ای آن را ناشی از خواسته های وسیع انسان دانسته که دائما رو به افزایش است. از نظر بعضی، این نقش و منزلتهای اجتماعی هستند که بر رضایتمندی افراد و جوامع تاثیر می گذارد و برخی دیگر آن را در قالب نظم اجتماعی مطرح می کنند. بحث مبادلات اجتماعی، منفعت کنشگران و پاداش و خسارتهای ناشی از آن نیز دیدگاههای دیگری از جامعه شناسی در خصوص بررسی میزان رضایت کنشگران در سطح خرد و کلان است.
واژه های کلیدی: رضایت از زندگی ، نظریه روانشناسی، نظریه روان شناسی اجتماعی ،نظریه جامعه شناسی
چکیده ۵
مقدمه ۷
نظریه های مرتبط با رضایت از زندگی ۹
۱- نظریه های روانشناختی ۱۰
۱-۱-نظریه سلسله مراتب نیازها ۱۰
۱-۲-نظریه نیاز به موفقیت ۱۲
۲- نظریه های روانشناسی اجتماعی ۱۴
۲-۱-نظریه محرومیت نسبی ۱۴
۲-۲-نظریه تطابق آرزو- وضعیت ۱۶
۲-۳-نظریه دلزدگی زیمل ۱۷
۲-۴-نظریه دلهره منزلت ۲۲
۲-۵-نظریه برابری ۲۳
۲-۶-نظریه ارزش منزلت ۲۴
۲-۷-نظریه بیگانگی اجتماعی ۲۵
۲-۸-نظریه مقایسه اجتماعی ۲۶
۳- نظریه های جامعه شناسی ۲۸
۳-۱-نظریه آنومی دورکیم ۲۹
۳-۲-نظریه رابطه اجتماعی ۳۰
۳-۳-نظریه کونیگ ۳۳
۳-۴-لوئیس کریزبرگ ۳۴
۳-۵-نظریه کارل مارکس ۳۶
۳-۶-نظریه ی پارسونز ۳۶
۳-۷-نظریه هومنز ۳۸
۳-۸-نظریه مبادله پیتر بلاو ۳۸
۳-۹-نظریه اینگلهارت ۳۹
۳-۱۰-ولع ارتقاء در ایران و عوامل مؤثر بر آن ۴۰
نتیجه گیری ۴۲
فهرست منابع ۴۴
– قهرمان، آرش.(۱۳۸۴)، بررسی تطبیقی رضایت از زندگی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهرانف دانشگاه شهید بهشتی.
– رفیعپور، فرامرز.(۱۳۷۴)، کند و کاوها و پنداشتهها، چاپ هفتم، تهرانف، شرکت سهامی انتشار.
– رفیع پور، فرامرز. توسعه و تضاد.(۱۳۷۷)، چاپ سوم، تهران، شرکت سهامی انتشار.
– رفیع پور، فرامرز.(۱۳۷۸)،(الف)، آناتومی جامعه، تهران، شرکت سهامی انتشار.
– رفیع پور، فرامرز.(۱۳۷۸)، (ب)، آنومی یا آشفتگی اجتماعی( پژوهشی در زمینه پتانسیل آنومی در شهر تهران.)، تهران، انتشارات سروش.
– هزارجریبی ،جعفر و رضا صفری شالی.(۱۳۸۸)، بررسی رضایت از زندگی وجایگاه احساس امنیت در آن(مطالعه در بین شهروندان تهرانی)، تهران، فصلنامه علمی-پژوهشی انتظام اجتماعی،سال اول،شماره سوم.
– سروش، عبدالکریم. درس هایی در فلسفه علم الاجتماع، تهران، نشر نی.
– اینگلهارت، رونالد.(۱۳۹۰)، تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، چاپ اول، تهران، انتشارات کویر.
– دورکیم، امیل.(۱۳۶۹)، در باره تقسیم کار اجتماعی، مترجم باقر پرهام، کتاب سرای بابل.
– صفدری، سلمان.(۱۳۷۴)، رضایت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن، پایان نامه کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی. گروه جامعه شناسی.
– گودرزی، محسن.(۱۳۷۸)، رضایت از زندگی، کتاب تحولات فرهنگی در ایران، تهران انتشارات روش.
– گودرزی، سعید.(۱۳۸۸)، کاربرد آمار در علوم اجتماعی، تهران، انتشارات جامعه شناسان.
– نیکجو، علی. رضایت از زندگی، روزنامه اطلاعات واقع در نمایه،۴/۷/۱۳۷۷٫
– ریتزر، جورج. نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی فرهنگی،تهران،۱۳۸۳٫
رضایت از زندگی از شاخصهای مهم اجتماعی است که نسبتاً دیر به حوزه علوم اجتماعی راه یافت، با وجود آنکه این شاخص ذیل مفهوم کلیتر کیفیت زندگی و در واکنش به سنجشهای اقتصادی طرح شد. اما به زودی به حوزهای مستقل و مهم تبدیل گشت اهمیت این شاخص- برخلاف آنچه غالباً تصور میشود- به واسطه تأثیر فوری سیاسی آن نیست. رضایت از زندگی را نمیتوان و نباید مساوی رضایت سیاسی پنداشت. رضایت از زندگی مفهوم فراگیر و در عینحال پایدارتری است که منعکسکننده احساس و نظر کلی مردم یک جامعه نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکنند. اهمیت آن نیز از حیث دلالتهایی است که بر ویژگیهای پایدار نظام اجتماعی دارد. در حالی که رضایت سیاسی جنبه گذرا و موقتی دارد و بیشتر نگرش افراد را نسبت به شرایط جاری روز میسنجد. همین مفهوم رضایت از زندگی است که به هنگام طرح کیفیت زندگی، مورد توجه قرار میگیرد (گودرزی، ۱۳۸۸: ۱۹۳).
رضایت از زندگی اگر چه تا حد زیادی بستگی به شرایط فردی دارد، اما تاثیر عوامل اجتماعی در افزایش یا کاهش آن بسیار موثر است.جامعه از سوئی بوجود آورنده شرایطی است که می تواند فرد را به سوی تحقق اهداف و آرزوهای فردی سوق دهد واز سوی دیگر زمینه ساز تحقق فضایی است که فرد می تواند به کنش متقابل وارتباط با همنوعانی که باعث ایجاد آرامش، امنیت واطمینان خاطر وی برای یک زندگانی مناسب باشند، مبادرت ورزد (هزارجریبی وصفری شالی،۱۳۸۸ :۸).
رضایت کلی از زندگی، ترکیبی از شرایط فردی واجتماعی است ودر واقع خود نشانه ای از نگرش های مثبت نسبت به جهان ومحیطی که وی را فرا گرفته ودر آن زندگی می کند می باشد. رضایت از زندگی، همبستگی بالائی با احساس خوشبختی، اعتماد متقابل واحساس تعهد با جامعه داردو نشانه نگرش فرد به خود وجهان پیرامونی است. سطح پایین رضایت از زندگی به گرایش های منفی نسبت به کل جامعه مربوط می شود
با وجود رویکردهای نظری متنوعی که نسبت به مفهوم «رضایت از زندگی» وجود دارد، به نظر دو رویکرد عمده وجود دارد:
الف: رویکرد سازهای: در این نگاه «رضایت از زندگی» سازهای است که دارای ابعادی چند است مانند رضایت از خود، رضایت از خانواده، و رضایت از شغل…(قهرمان، ۱۳۸۴).
ب: رویکرد کل گرایانه: در این نگاه «رضایت از زندگی» فاقد بُعد است وبه صورت یک سوال کلی مطرح می شود و اگر در تحقیقات از گویههای متعددی برای سنجش آن استفاده شد، قصد محقق ارتقاء سطح سنجش آن از ترتیبی به فاصلهای بوده است، هرچند در بسیاری از تحقیقات برای سنجش آن از یک گویه استفاده شده است(همان،۱۳۸۴). به نظر میرسد کلی بودن مفهوم رضایت از زندگی و انتزاعی بودن آن، رضایت از زندگی را دارای ویژگیهای منحصربه فردی نموده است، به نظر میرسد زندگی مساوی مجموع حیطههایی مانند شغل، تحصیلات، اوقات فراغت، سلامتی و … نیست، حتی اگر حیطههای مذکور افزایش یابد، گرچه حیطههای مذکور بخش زیادی از زندگی را تشکیل میدهند، اما زندگی چیزی فراتر از این حوزهها نیز در خود دارد. البته مساوی نبودن کل با مجموعهی اجزای آن نهتنها در علوم طبیعی، بلکه در علوم انسانی امری غریب نیست (سروش، ۱۳۷۴: ۹۹-۲۴ با تلخیص).
شواهد تجربی زیادی نیز این ادعا را ثابت میکند، مثلاً خودکشی که خود حکایت از سطح نازل زندگی دارد در مواردی شکل میدهد که گاه مجموع رضایت فرد از حوزههای رایج پایین نمیباشد. مثلاً اندیشمندی که به بنبست فکری میرسد و احساس پوچی و سرانجام خودکشی میکند یا کسی که در یک رابطه عاشقانه ناکام مانده و به زندگی خود پایان میدهد، شواهدی هستند که اگر از آنان میزان رضایتشان را از حوزههایی مانند خانواده، شغل، تحصیلات، محیط زندگی و … جویا میشدیم شاید نارضایتی جدی از هیچ یک وجود نداشته است و مجموع نمرات رضایت از زندگیشان خیلی پایین هم نباشد.
هر بررسی علمی و تجربی از عوامل مرتبط با موضوع «رضایت از زندگی» بدون توجه به اصول نظریههای مرتبط در حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی، ناتمام و نارسا خواهد بود. از طرفی تبیین عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته نیازمند بررسی کلیه عوامل و متغیرهای اجتماعی، روانی، فرهنگی، اقتصادی و فرامادی، در ارتباط متقابل با یکدیگر است. بنابراین با توجه به این که نظریات مختلف مناظر بسیاری را پیش روی ما قرار میدهند، در حالی که هر یک از این دیدگاهها با یکدیگر اختلافهایی دارند، بررسی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی از دیدگاههای مختلف به ما این امکان را میدهد، تا ابعادی از موضوع را که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است پیدا کنیم.
به طورکلی، سه نوع رضایت از زندگی از یکدیگر قابل تفکیکاند.
الف-رضایت ناشی ازبرخورداری[۱]،
ب- رضایت ناشی از ارتباط[۲]
ج-رضایت ناشی از بودن[۳]
و به طبع آن میتوانیم تئوریهایی که عوامل مؤثر بر رضایت را تبیین میکنند به سه دسته طبقهبندی کنیم (گودرزی، ۱۳۸۸، ۲۰۳ با تلخیص).رضایت ناشی از برخورداری بیشتر به امکانات و میزان برخورداری از امکانات بستگی دارد و تئوریهایی که عوامل اقتصادی مؤثر بر رضایت از زندگی را تبیین میکند به نوع اول رضایت از زندگی مرتبطاند. رضایت ناشی از ارتباط به رضایت اجتماعی ارتباط دارد، رابطه اجتماعی از حیث نوع، شدت و درگیری عاطفی، و رضایت از زندگی اثر میگذارد و تئوریهایی که عوامل اجتماعی مؤثر بر رضایت از زندگی را تبیین میکنند مربوط به نوع دوم رضایت از زندگی هستند. رضایت ناشی از بودن، در قضاوت ما از کیفیت زندگی مؤثر است. این رضایت، بیشتربا احساس کنترل بر زندگی خود، در مقابل این احساس که، زندگی ما توسط نیروهای بیرون از ما کنترل میشود، مرتبط است. این مسئله که جامعهشناسان اصطلاحاً آن را از خودبیگانگی میخوانند و بالاخره تئوریهایی که عوامل روانشناختی و فرامادی مؤثر بر رضایت از زندگی را تبیین میکنند در این دسته قرار میگیرند.
[۱] – Having
[۲] – Relating
[۳] – Being
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر