عنوان
تعداد صفحات: ۲۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
بی تردید فردوسی از بزرگترین شاعران و حماسه سرایان جهان است. رنج و مرارت او در ساختن و پرداختن بنای عظیمی چون شاهنامه که جلوهی فرهنگ و تمدن ایرانی است، قابل تامل است. اکنون برآنیم هرچند کوتاه و مختصر اما در خور شایسته ی این حماسه سرای بزرگ جهان، سخن برانیم.
تا قبل از مرگ دقیقی این باور در وجود کمتر کسی شکل میگرفت که شخصی از مشرق طوس طلوع و این چنین آفاق حماسه را تسخیر کند. بیگمان این ستارههای درخشان کسی نیست جز ابوالقاسم فردوسی از اهالی باژ… باید اعتراف کنیم که این هنر فردوسی است که توانست شاهنامه را برای تمام طبقات جامعه زیبا و خیال انگیز جلوه دهد.
شاهنامه عصاره و چکیده تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است. ما هیچ کتاب دیگری نداریم که طپشهای قلب ایران قدیم را به این روشنی و دقت در خود ثبت کرده باشد. افسانه ها، آنگونه که در کتابی چون شاهنامه آمده اند، کشش و کوشش زندهی یک ملت را بیان میکنند. از خلال شاهنامه، نحوهی زندگی کردن و اندیشیدن قوم ایرانی استنباط میگردد و ارزش آن به سنجش در میآید» (اسلامی ندوشن، ۱۳۶۹: ۴).
واژه های کلیدی: فردوسی، شاهنامه،موضوع شاهنامه، اهمیت و مقام شاهنامه، داستانسرایی فردوسی در شاهنامه
چکیده ۴
مقدمه ۵
زندگی نامه ۶
تولد و کودکی ۶
طبقه اجتماعی فردوسی ۷
دین فردوسی ۷
فرزندان فردوسی ۸
فردوسی و سلطان محمود ۸
فردوسی و دقیقی ۹
آثار فردوسی ۱۱
۱-شاهنامه و منظومه یوسف و زلیخا ۱۱
۱-۱- موضوع شاهنامه ۱۲
۱-۲ آغاز و انجام شاهنامه ۱۲
۱-۳ اهمیت و مقام شاهنامه ۱۳
۱-۴ منابع شاهنامه ۱۴
۱-۵ ترجمه و تحقیقات ۱۴
۱-۶ اصالت مطالب شاهنامه ۱۵
۱-۷ شاهنامه و جامعه شناسی خودکامگی ۱۶
۱-۸ داستان سرایی فردوسی در شاهنامه ۱۶
۱-۹ شاهنامه و حماسه های عرفانی ۱۸
۱-۱۰ خصایص فنی شاهنامه ۱۸
منابع و مآخذ ۲۰
صفا، ذبیح ا…(۱۳۸۷). حماسه سرایی در ایران. تهران:انتشارات فردوس.
——– (۱۳۶۷). تاریخ ادبیات در ایران. جلد اول. تهران: انتشارات فردوس.
امین،سیدحسن. (۱۳۸۹۹٫ فردوسی و شاهنامه. تهران: دایره المعارف ایرانشناسی.
حمیدیان، سعید. (۱۳۷۲). درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی. تهران: نشر مرکز.
مرتضوی، منوچهر. (۱۳۷۲). فردوسی و شاهنامه. تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
رضاقلی،علی. (۱۳۷۳). جامعه شناسی حودکامگی. تهران: نشر نی.
شعار، انوری، جعفر، حسن. (۱۳۸۴). رزمنامهی رستم و اسفندیار. تهران: نشر قطره.
نظامیعروضی، احمدبنعمر. (۱۳۸۵). چهارمقاله. تصحیح محمد قزوینی. تهران:جامی.
طباطبائی، ابوالقاسم. (۱۳۸۸). شاهنامه. جلد اول تا پنجم. به کوشش سیدمحمد دبیرسیاقی. تهران:نشر قطره.
اسلامیندوشن،محمدعلی. (۱۳۶۹). زندگی و مرگ پهلوانان شاهنامه. تهران: دستان.
مینوی، مجتبی.(۱۳۸۵). فردوسی و شعر او. تهران: انتشارات معین.
شاهنامه شاهکار فردوسی است. درک زمینه و زیربنای اندیشگی شاهنامه که تنها عامل وحدت بخش به داستانهای شاهنامه است، بدون شناخت سهم و تأثیر فردوسی و اندیشه و هنر وی در پرداخت این اثر عظیم ممکن نیست، اثر عظیم همواره زادهی اندیشه و شخصیت عظیم است، به ویژه تراژدی و داستان تراژیک که اوج عظمت ادبی است. «چنین به نظر میرسد از نظر فردوسی عصر بی پهلوانی، عصر خواری قوم یا طلایهی آن است» (حمیدیان، ۱۳۷۲: ۶۶).
«شاهنامه عصاره و چکیده تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است. ما هیچ کتاب دیگری نداریم که طپشهای قلب ایران قدیم را به این روشنی و دقت در خود ثبت کرده باشد. افسانهها، آنگونه که در کتابی چون شاهنامه آمدهاند، کشش و کوشش زندهی یک ملت را بیان میکنند. از خلال شاهنامه، نحوهی زندگی کردن و اندیشیدن قوم ایرانی استنباط میگردد و ارزش آن به سنجش در میآید» (اسلامی ندوشن، ۱۳۶۹: ۴). پرواضح است که در عصر سامانی نهضت رنسانس زبان و فرهنگ و تاریخ ایران حادث شده است. «با این نوزایی راستین، آنچه اکنون به عنوان زبان فارسی، تاریخ، حماسه و … به قوت خود باقی مانده است یا مستقیما دستاورد این عصر یا معلول قوهی محرکهای است که کوشش جمعی مردم در جهت حفظ هویت قوم ایرانی پدید آورد» (حمیدیان، ۱۳۷۲: ۸۳).
«حکیم ابوالقاسم حسنبنعلی فردوسی، در حوالی سال ۳۲۹ هجری قمری از مادر بزاد. این همان سالی است که رودکی سمرقندی، جهان را وداع گفت» (امین، ۱۳۸۹: ۳۰).
«زادگاه فردوسی روستای باژ (پاژ= فار) در یک منزلی شمال شرقی طابران طوس در ایالت خراسان بود. نام او و پدرش در ترجمه «البنداری» که در حدود ۶۲۰ هجری قمری از شاهنامه به عربی شده «منصوربن حسن» آمده است. کنیه و لقب شاعری او همه جا از قدیمترین مآخذ یعنی «تاریخ سیستان و چهارمقاله» نظامی عروضی گرفته به بعد، « ابوالقاسم فردوسی» آمده است» (صفا، ۱۳۶۷: ج۱: ۴۵۸-۴۵۹). خاندان او، دهگان یعنی ایرانیان نژادهی صاحب زمین بودند. فردوسی در این فضای توام با آرامش به تحصیل علم و ادب پرداخت. به داستان سرایی علاقمند شد. با توجه به این علاقه ی سرشار، نتیجهای جامع از «شاهنامهی منصور ابومنصوری» را تهیه کرد و به مطالعه ی آن پرداخت. بعد از مرگ دقیقی، فردوسی با دستیابی بر نسخههایی از «گشتاسب نامه» دقیقی، سرایش شاهنامه را آغاز کرد که مبنا و اساس آن شاهنامه منثور ابومنصوری بود.
«بیشترین و بهترین آگاهیها را در خصوص شخصیت و منش و جهانبینی فردوسی و گوشههایی از حیات فردی و جمعیاش باید از جای جای شاهنامه استخراج کرد، هرچند شعر وسیلهی اخبار به معنی اخص نیست و از مقولهی انشا و خلاقیت است. با این همه، حکیم ابوالقاسم فردوسی، خود بهتر از هر کسی با اشارههایی که به گوشههایی از زندگی و جهانبینی خود دارد، این نکته را تبیین میکند که چگونه چون او مرد آزاده و سرافرازی که از نجیب زادگان زرتشتی تبار نو مسلمان بوده است، در آن جو فرهنگی و اجتماعی، به سرایش حماسهی ملتی که از جهت نظامی مغلوب واقع شده بود، آغاز کرد» (امین، ۱۳۸۹: ۳۳).
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر