مقاله دیدگاه های عدالت

کافی نت یاس دنلود مقاله و تحقیق و پروژه و پاورپوینت

عنوان

مقاله دیدگاه های عدالت

تعداد صفحات:۴۱

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

عدالت، از اساسی­ترین مفاهیم در حقوق انسانی و یکی از عالی­ترین ارزش­های زندگی بشری است؛ بطوری ­که می­توان از آن به­عنوان فضیلت اولیه و اساسی نام برد. عدالت ایجاد رابطه­ای خاص میان اهداف عالیه انسانی و نوع زندگی انسان­ها مثل رفاه، معرفت و بهره­برداری از مواهب جامعه چون ثروت و منزلت است. عدالت صرفاً مفهومی نظری و فلسفی نیست، بلکه پدیده‌ای است که معطوف به عمل است (شریف­زادگان، ۱۳۸۶: ۱۱). به­طور کلی از عدالت تاکنون تعاریف متعددی ارائه شده است. آشوری معتقد است عدالت «اصلی است حقوقی و سیاسی که به موجب آن در همه امور اجتماعی با همه باید یکسان رفتار شود، مگر در آن­جا که برای رفتارِ استثنایی در مورد برخی افراد و گروه­ها دلایل کافی وجود داشته باشد» (مردانی، ۱۳۸۶: ۸).

موضوع عدالت از جمله مسائلی است که از دیرباز متفکران، اندیشمندان و عامه مردم را به خود مشغول کرده است. گرچه حساسیت آن در جوامع و دوران­های مختلف متفاوت بوده ولی می­توان این حساسیت را به لحاظ تاریخی و مکانی به سطح وسیعی تعمیم داد. مسأله عدالت، مربوط به چگونگی توزیع پاداش­ها، امتیازات و همه چیزهای مطلوبی است که در جوامع وجود دارند و انسان‌ها مایلند آن­ها را به دست آورند. شیوه خاصی که به موجب آن این امتیازات، منابع و مطلوبیت‌ها (ثروت، قدرت، منزلت) توزیع می­شود بازتاب گسترده­ای بر روی افراد و جامعه دارد. لذا جوامع مختلف قواعدی به­وجود می­آورند که شیوه توزیع قدرت، ثروت و پاداش­ها براساس آن تعیین می­شود و مردم نسبت به این قواعد واکنش‌های مختلف نشان می‌دهند (یعقوبی، ۱۳۸۸: ۱۵). اما مسئله صرفاً نحوه توزیع عینی منابع نیست بلکه درک و احساس عدالت یا بی‌عدالتی و واکنش عاطفی مردم نسبت به آن قواعد نیز اهمیت بسزایی دارد. حتی شاید بتوان گفت، مهمتر از عدالت (بی­عدالتی) عینی و واقعی، احساس ذهنی اعضای جامعه و ادراک آن­ها از عدالت (بی­عدالتی) است که زمینه را برای گرایش­های متفاوت سیاسی فراهم می­سازد. درواقع، افراد به ارزیابی قواعد موجود در جامعه می‌پردازند و در مورد عادلانه یا ناعادلانه بودن آن­ها قضاوت و ارزیابی کرده، متناسب با آن نسبت به نظام سیاسی و جامعه جهت­گیری احساسی و عاطفی می­کنند. بنابراین عامل مهم آن است که افراد چه تصوری از عدالت دارند و چه مولفه­ها و مشخصه­هایی را برای یک جامعه عادلانه در نظر دارند.

 

واژه های کلیدی:عدالت، دیدگاه­های مربوط به عدالت، دیدگاه مارکسیستی، دیدگاه فایده­­گرایی، دیدگاه مساوات­طلبی ، دیدگاه راولزی

 فهرست مطالب

چکیده ۴
مقدمه ۶
تاریخ مطالعات عدالت ۱۱
دیدگاههای مربوط به عدالت ۱۲
۱- سنت مارکسیسم ۲۰
۲-سنت فایدهگرایان ۲۲
۳- سنت مساواتطلبان ۲۳
۴-دیدگاه جان راولز ۲۴
تحقیقات انجام شده درباره عدالت ۳۰
فهرست منابع ۳۸

منابع

– شریف­زادگان، محمد­حسین (۱۳۸۶) راهبردهای توسعه اقتصادی و عدالت، فصلنامه علمی­- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره ۲۴٫

– مردانی، حمید (۱۳۸۶) بررسی جامعه­شناختی عوامل مؤثر بر احساس بی­عدالتی در بین معلمان شهر زنجان، پایان­نامه کارشناسی ارشد رشته جامعه­شناسی، راهنما: وحید قاسمی؛ مهدی ادیبی، دانشگاه اصفهان.

– یعقوبی، داریوش (۱۳۸۸) درک ایرانیان از عدالت، انتشارات جامعه­شناسان، تهران.

– لیپست، سیمور مارتین (۱۳۸۳) دایره المعارف دموکراسی، ترجمه کامران فانی و نورالله مرادی، چاپ دوم، وزارت خارجه، تهران.

– راولز، جان (۱۳۸۷) نظریه عدالت، ترجمه سید محمدکمال سروریان و مرتضی بحرانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران.

– راولز، جان (۱۳۸۳) عدالت به مثابه انصاف، ترجمه عرفان ثابتی، نشر ققنوس، تهران.

– کیخا، نجمه (۱۳۸۹) عدالت اجتماعی، چاپ اول، کانون اندیشه جوان، تهران.

– حاجی­حیدر، حمید (۱۳۸۸) تحول تاریخی مفهوم عدالت، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۴۵٫

– گرب، ادوارد (۱۳۷۳) نابرابری اجتماعی: دیدگاه­های نظریه­پردازان کلاسیک و معاصر، ترجمه محمد سیاهپوش و احمدرضا غروی­زاد، نشر معاصر، تهران.

– صدیق سروستانی، رحمت­ الله؛ دغاقله، عقیل (۱۳۸۷) مقایسه نگرش شهروندان معمولی و نخبگان جامعه در مورد عدالت اجتماعی (مورد تهران بزرگ)، نامه علوم اجتماعی، شماره ۳۴٫

– توسلی، حسین (۱۳۸۸) مبنای عدالت در نظریه جان رالز، فصلنامه نقد و نظر، شماره ۱۰٫

 مقدمه

پژوهش درباره عدالت از جمله مباحثی است که به رغم برخورداری از قدمت، هنوز تازگی خود را حفظ کرده است. در واقع، پرسش از عدالت هسته اصلی فلسفه سیاسی از جمهوری افلاطون تا به حال بوده است. افلاطون در جمهوری بر این اعتقاد است که هیچ امیدی برای نوع بشر نمی­تواند وجود داشته باشد مگر این­که عدالت غالب شود. بر طبق نظر وی، عدالت به شکل­گیری نهادهای اجتماعی منجر می­شود که به حفظ ساختار و بهبود زندگی و فعالیت­های ما یاری می­رساند. بعلاوه عدالت از ما انسان­هایی والا (منطقی و وظیفه­شناس) می­سازد. به گفته­ی افلاطون، عدالت شرایطی را فراهم می­سازد که بشریت می­تواند تحت لوای آن رشد یابد (Chen, 2007: 386).

به طور کلی عدالت یک مفهوم بنیادی در زندگی اجتماعی است و معیاری که افراد، همه چیز- از جهان اقتصادی و نظم اجتماعی تا حوادث زندگی روزمره- را با آن می­سنجند. می­توان گفت دغدغه و نگرانی در مورد عدالت مشخصه ذاتی بشری است (Sanders, 2001: 3). واژه عدالت به معانی بسیاری اشاره دارد و اغلب برای طیف گسترده­ای از مفاهیم- انصاف، استحقاق و شایستگی- به کار می­رود (Craig, Heldon &Werdorf, 2002: 21). اهمیت توجه به مقوله عدالت هنگامی دوچندان می­شود که بدانیم عدالت ذهنی (احساس عدالت) در افراد مختلف جامعه به شکل­گیری رفتارها، نگرش­ها و عقاید متنوع و شناخت­های متفاوت منجر خواهد شد (Craig, Heldon & Werdorf, 2002: 21).

نظریه­های عدالت به بررسی این پرسش فلسفی می­پردازند که عدالت چیست. مفهوم عدالت بخش اعظم مبنای اخلاقی نظریه­ی دموکراسی را به دست می­دهد، به­ویژه عدالت اجتماعی راه مناسب برای توزیع منافع و مسئولیت­های همکاری اجتماعی در نظام­های دموکراتیک را شرح می­دهد (لیپست، ۱۳۸۳: ۹۶۴). درباره خاستگاه عدالت سه نظریه کلی وجود دارد: دیدگاه نخست معتقد است، انسان طبعاً عدالت­خواه است. در دیدگاه دوم؛ افرادی مانند روسو، شوپنهاور، راسل، هابز، نیچه و امثال آن‌ها، انسان را طبعا تجاوزگر دانسته که اگر گاه دم از عدالت می­زند، بنا به مصلحت­سنجی اوست. دسته­ای دیگر همچون مارکسیست­ها نیز معتقدند؛ تحقق عدالت گرچه عملی است و می­توان آن را محقق ساخت، اما این کار تنها از طریق ابزارهای اقتصادی و تولیدی قابل جست­وجوست. آن­ها معتقدند دنیای سرمایه­داری به سوسیالیسم منتهی و در آخرین مرحله به حکم جبر ماشین و توسعه اقتصاد، عدالت برقرار می­شود (کیخا، ۱۳۸۹: ۵۵و۵۶). در این میان برخی از فیلسوفان (نظیر رالز) بر تعیین استانداردهای عینی برای عدالت متمرکز هستند؛ مشخصه­های اصلی نظریه رالز درباره عدالت برای اولین بار به طور مفصل در مجموعه­های نظریه عدالت (رالز، ۱۹۷۱)، لیبرالیسم سیاسی (رالز، ۱۹۹۳) و عدالت به مثابه انصاف (رالز، ۲۰۰۱) بیان شده است. نظریه وی بر ساختار بنیادی جامعه و کالاهای ضروری که با ویژگی­های لیبرال نظریه­اش مرتبط است، متمرکز است. به عبارتی نظریه رالز از عدالت، بر روی ساختار بنیادی نهادهای اجتماعی تمرکز دارد؛ که مستلزم آن است که این نهادها به نفع بی‌بضاعت‌ترین افراد جامعه سازمان یابند. این مزایا افرادی را شامل می‌شود که کمترین کالاهای اساسی اجتماعی را (آنچه رالز آن را کالاهای اولیه می‌نامد) از قبیل حقوق و آزادی، قدرت و فرصت، عزت نفس، درآمد وثروت دارا باشند. علاوه بر این، رالز آزادی‌های برابر و تساوی منصفانه فرصت‌ها را نیز در نظر می‌گیرد. اما وی در نوشته‌های بعدی­اش از عدالت به عنوان یک مفهوم سیاسی دفاع کرده است. رالز در این گزارشِ اصلاح شده از تئوری عدالت­اش معتقد است؛ هر شخصی می­باید فرصت‌های برابری برای در دست داشتن مناصب سیاسی و تأثیر گذاری بر تصمیمات گرفته شده در عرصه‌ی سیاسی داشته باشد. یک جامعه لیبرال نباید به اعضایش دیکته کند که چگونه زندگی کنند و از این­رو رالز این مفهوم گسترده را استنتاج کرده است که نهاد‌های اجتماعی به هیچ وجه نباید به مفهوم خاصی از زندگی مطلوب اشاره کنند و بنابراین نباید سعی کنند برای موفقیت افراد الگویی به دست دهند (Fleurbaey, Salles & Weymark, 2008: 4).

تاریخ مطالعات عدالت

قدمت ایده عدالت به سال­ها پیش از آغاز فلسفه در یونان بازمی­گردد. در واقع مجموعه ­ای از قوانین از دو هزار سال پیش از میلاد توسط پادشاهان بین ­النهرین (آشور، اکد، سومر، بابل) بوجود آمد. شواهد متقنی برای وجود یک قانون مشترک در بین­النهرین وجود دارد که تقسیمات سیاسی، مبتنی بر آن انجام شده است. یکی ازگسترده­ترین قوانین، مجموعه قانون بابل است که به عنوان قانون حمورابی نیز شناخته می­شود. در قانون حمورابی عدالت به صراحت بیان شده است. در این قوانین، هدف اصلی از ایجاد عدالت، پیشگیری از تعدی قوی به ضعیف بوده است (Johnston, 2011: 15). بعدها در نوشته­های هومنز مورخ رومی (۸۰۰ سال پیش از میلاد) نیز، واژه عدالت به کار رفت. وی عدالت را به معنای انتقام به کار برده است (حاجی حیدر، ۱۳۸۸). در مقابل در آتن نیز، سولون[۱] به عنوان شاعر، نویسنده، تاجر و همچنین منتقد اجتماعی به تلاش برای پایان دادن چرخه­ی خشونت تلافی­جویانه -که قرن­ها یونان را به ستوه آورده بود- پرداخت. وی خواستار صلح و نظم بود و نیاز به عدالت را از طریق شعرهایش بیان می­نمود. سولون بنیادی از یک نظام دموکراتیک عادلانه برقرار ساخت که یک سیستم قضایی را جایگزین اشتیاق به انتقام­جویی کرد. این سیستم مبتنی بر قانون بود و به توزیع مجدد قدرت از طریق قانون و حل و فصل تضاد از طریق سیستم قضایی عمومی پرداخت و به این ترتیب وی بخشی اساسی از دموکراسی را ایجاد کرد (Walter & Bordenn, 1999: 14).

در نهایت، نوشته­ های افلاطون (۳۴۷ پیش از میلاد) فیلسوف بزرگ یونانی را می­توان نخستین نوشته­ های مبسوط درباره عدالت به شمار آورد (حاجی حیدر، ۱۳۸۸). پس از آن عدالت در کانون توجه قرار گرفت، بطوری­که افرادی چون ارسطو، آگوستین، اسمیت، هابز، هیوم و کانت در دوران میانه و مدرن تا افرادی چون نوزیک، هایک، والتزر و رالز در دوران معاصر و متفکرین اسلامی همچون، فارابی، صدر المتألهین و مطهری به بحث در این رابطه پرداخته­ اند.

 

[۱]. Solon

 

60,000 ریال – خرید

 

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله عوامل موثر بر عدالت سازمانی
  • مقاله ساختار سازمانی و عدالت سازمانی
  • مقاله عدالت اجتماعی از منظر نهج البلاغه
  • مقاله عدالت در اندیشه مطهری
  • مقاله عدالت سازمانی
  • برچسب ها : , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایhttp://cofenetyas.comمحفوظ می باشد.