عنوان
تعداد صفحات: ۳۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
توانمندسازی در مقابل ضعف قدرت، از رابطههای موضع قدرت در اجتماع و میان افراد ناشی میشود و به چگونگیِ افزایش کارکرد قدرت در افراد مستقر در جایگاههای کمرنگتر و ضعیفتر و گروههای اقلیت، اطلاق میشود. این تعریف بیشتر خوانشِ جامعهشناسانهی توانمندسازی را بازمیگوید؛ اما در ادبیاتکودک منظور از کاربرد نظریهی توانمندسازی، مطالعهی دگرگونیهای ساختار قدرت در جایگاهها و میزان تمرکز اقتدار، اختیار و انتخاب نویسنده/بزرگسال در برابر یا در کنار مخاطب/کودک است.
تمرکزگرایی عبارت است از درگیر و جذبشدن دریک بُعد، جنبه و یا ویژگی از واقعیت؛ و دیدن واقعیت تنها از یک نظرگاه؛ درحالیکه تمرکززدایی گونهای توانایی ذهنی است که کُنِشِ آن درست در خلاف جهت یادشده است. آگاهیهای ما از راه نوسان پیوستهی ذهن میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی تشکیل و تکمیلمیشوند. تمرکززدایی آن توانایی ذهنی است که زیرساخت سه ویژگی جامعیت، ژرفا و انعطافپذیری را تشکیلمیدهد و با تقویت آن میتوان امکان بروز هر سه ویژگی یادشده را فراهمکرد. تمرکززدایی، به تعبیری برآیند مجموعهی تمرکزگراییهای ما است. هرگاه بتوانیم دو، سه یا همهی تمرکزگراییهای خود را با هم و یکجا ببینیم تمرکززدایی رخمیدهد (خسرونژاد، ۱۳۹۰).
واژه های کلیدی: توانمندسازی، تمرکزگرایی و تمرکززدایی، مدلِ نظریِ توانمندسازیِ پیشنهادیِ فرنیا، تمرکززدایی و روانشناسی،تمرکززدایی در ادبیات کودک، شگردهای تمرکززدایی
چکیده ۴
مقدمه ۵
پیشینهی توانمندسازی در ایران ۹
پیشینهی توانمندسازی در خارج از ایران ۹
مدلِ نظریِ توانمندسازیِ پیشنهادیِ فرنیا، برگرفته از نظریهی توانمندسازیِ الیشوا سادان، برای استفاده در ادبیات کودک و نوجوان ۱۴
۱- توانمندسازی فردی ۱۴
۲- توانمندسازی جمعی ۱۵
۳- توانمندسازی تمرین حرفهای(رهبر/نویسنده) ۱۵
تمرکززدایی و روانشناسی ۱۸
تمرکززدایی و ساختارشکنی ۲۰
تمرکززدایی و فرمالیسم ۲۱
تمرکززدایی در ادبیات کودک ۲۲
شگردهای تمرکززدایی در افسانهها ۲۴
منابع و مآخذ ۲۸
دونالدسون، مارگارت، (۱۳۷۰). ذهن کودک. ترجمهی حسین نائلی. مشهد: مؤسسهی چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
خسرونژاد، مرتضی، (۱۳۸۲). معصومیت و تجربه (درآمدی بر فلسفهی ادبیات کودک). تهران: مرکز.
—————، (۱۳۸۳). «تأملی بر مفهوم آشناییزدایی در ادبیات کودک»
—————، (۱۳۸۴). «تمرکززدایی در ادبیات کودک هم هدف است و هم روش». کتاب ماه کودک و نوجوان. شماره ؟. فروردین. ص ۷۳-۸۳٫
—————، (۱۳۹۰). چگونه توانایی اندیشیدن فلسفی کودکان را پرورش دهیم؟ راهنمای کار آموزگاران، مادران و پدران(ضمیمهی کتاب داستانهای فکری). مشهد، آستان قدس رضوی: شرکت بهنشر.
سلدن، رامان و پیتر ویدوسون، (۱۳۸۴). راهنمای نظریه ی ادبی معاصر. ترجمهی عباس مخبر. تهران : نشر نو.
جیمز، آلیسون و دیگران (۱۳۸۳). جامعهشناسی دوران کودکی (نظریهپردازی دربارهی دوران کودکی). ترجمهی علیرضا کرمانی و علیرضا ابراهیمآبادی. تهران: ثالث.
چمبرز، ایدن، (۱۳۸۷الف). «خوانندهی درون کتاب». ترجمهی طاهره آدینهپور. دیگرخوانیهای ناگزیر (رویکردهای نقد و نظریهی ادبیات کودک). دکتر مرتضی خسرونژاد. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
———–، (۱۳۸۷ب). «کودکان در مقام منتقد». ترجمهی طاهره آدینهپور. دیگرخوانیهای ناگزیر (رویکردهای نقد و نظریهی ادبیات کودک). دکتر مرتضی خسرونژاد. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
هانت، پیتر، (۱۳۸۷الف). «بدخوانیهای مجاز: سمت و سوها در نظریهی روایی ادبیات کودک». ترجمهی عبدالحسین پارسی. دیگرخوانیهای ناگزیر (رویکردهای نقد و نظریهی ادبیات کودک). دکتر مرتضی خسرونژاد. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
توانمندسازی از موضعِ ضعفِ قدرت برمیخیزد. یعنی از آنگاهی که فرد یا گروهی متوجه خُسرانی ناشی از ناتوانی در خود شود، با برانگیزانندهای از درون یا برون خواهان چینش دگربارِ زمینه برای جبران خواهدشد. این مفهوم، نخست در شاخههای علوم اجتماعی، همچون جامعهشناسی[۱]، مطالعات فرهنگی[۲]، انسانشناسی[۳]، علوم سیاسی[۴] و حقوق بشر[۵] ریشه دوانید و اندکاندک به دلیل تشابه در موضوعِ مطالعه که میتوان «گروه اقلیت» نامیدش در شاخههای اندیشگانی مانند فمینیستی نیز خود را بروز داد. امروزه اختلاف رویکردها دربارهی ارتباط زیستجهانِ کودک و بزرگسال در جامعهشناسی کودکی و نوجوانی و حتی در نظریهپردازی دربارهی ادبیات کودک و نوجوان نیز شفافتر شدهاست.
در جامعهشناسی دوران کودکی و نوجوانی، چنانکه جیمز و دیگران (۱۳۸۳) شرح میدهند، گروهی کودک را سازهی اجتماعی و از تشکیلدهندههای ساختار کل جامعه دانستهاند و بر همین اساس او را تنها واننهادهاند. گروهی دیگر، تقریباً همراستا، به کودک اجتماعیساختاری باور دارند و به گونهای اجبار و الزامِ اجرای الگوهای جمعی را بر آنها (کودکان) که در تمام دنیا یکسان انگاشته شدهاند تحمیل کردهاند. اما در دو گروه دیگر جداسازی و تمایزی میان زیستجهانهای کودکان/بزرگسالان رخ مینمایاند. یکی به کودکِ قبیلهای میاندیشد و او را کاملاً مستقل و تنها وامیگذارد؛ دیگری اما کودکان را گروهی اقلیت همچون زنان میپندارد که نیازمند بخشش توجهاند.
در ادبیات کودک و نوجوان نیز افرادی ژرفکاوی در ساختار قدرت کودک/بزرگسال را در این گونهی ویژهی ادبی فراخواندهاند؛ همچون رادریک مگیلیس (۱۳۸۷)[۶] با بهرهگیری از رویکرد پسااستعمارگرایی[۷]، ایدن چمبرز (۱۳۸۷الف)[۸] با طرح مسئلهی طرفداری نویسندهی پنهان از کودک خوانندهی پنهان در اثر، ماریا نیکولایوا (۱۳۸۷) با اشاره به اهمیت نقش کتابهای داستانیتصویری در بهبود تغییر ساختار کودک/بزرگسال، پیتر هانت (۱۳۸۷الف)[۹] با درشمار آوردنِ بدخوانیهای مجازِ کودکان در جایگاه خوانشهای انتقادی و یا لاسن سگر (۲۰۰۶) با کانونی کردن توجه به مفهوم دگردیسیِ هویت و دیگرانگی در ادبیات کودک و نوجوان.
اصطلاح تمرکززدایی [۱۰] نخستینبار در علم روانشناسی و در انگارههای ژان پیاژه[۱۱]، شناختشناس سوئیسی، مطرح شد. وی این عبارت را پس از مطالعهی چگونگیِ سازگاریِ بشر با پیرامونش بهکاربرد. پیاژه با بررسی زندگی حیوانات و با وامگیری مفهومها و اصطلاحهایی از علم زیستشناسی، فرایند جذب[۱۲] و انطباق[۱۳] و رسیدن به نقطهی تعادل را در مکانیزمهای رشد شناختی، پاسخی کلیدی به چگونگیِ سازگاری[۱۴] یافت.
چنین مطالعاتی در ایران تنها در پایاننامهی کارشناسیارشد فاطمه فرنیا، با عنوان بررسی مفهوم قدرت در آثار روآلد دال و لوییس کارول، ارائهشده در سال ۲۰۰۹ در دانشگاه شیراز، دیده میشود. وی از میان رویکردهای مختلف به قدرت و توانمندسازی، نگاه سادان و اندیشهی فوکو را برای تحلیل مقایسهای رمانهای نوجوان لوییس کارول و روآلد دال برگزیدهاست. آنچه را که در این پژوهش، بسیار ارزشمند، میتوان خواند، الگویی است که با اقتباس از آرای سادان در جامعهشناسی، برای ادبیات کودک و نوجوان مناسب انگاشته و ارائه شدهاست. فرنیا (۲۰۰۹) به این دید میرسد که نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان میتوانند چونان یک رهبر یا به بیان بهتر افرادی که در توانمندسازی حرفهای باشند، کنش کنند. اما با در نظر گرفتنِ اینکه در داستان، در مقایسه با جامعه، با موقعیتهای غیرحقیقی مواجهیم. زمانی که نویسنده، قهرمانان کودک داستان را در پیرنگ اثری فانتزی یا تخیلی هدایت میکند، درواقع در تلاش فهماندن حقوق کودکان در این جهان به آنهاست تا شاید کمتر به عنوان گروهی اقلیت و در موضع ضعف دیده شوند. بنابراین ساختار قدرتی که نویسنده در متن میگنجاند قابل تأمل است، چرا که شاید حتی ظرفیت تأویلی معکوس هم داشته باشد. وی همچنین به همراه فریده پورگیو (۱۳۹۰) در مجموعه چکیده مقالات سومین همایش ملی ادبیات کودک، شگردهای توانمندسازی در داستانهای کودک و نوجوان احمد اکبرپور را به دلیل چگونگی ایجاد رابطهی نویسنده و شخصیتها، به ویژه قهرمان اثر، شایان توجه میپندارد.
یکی از مهمترین ریشههای بحث توانمندسازی در آرای میشل فوکو[۱] است که در تحقیقات ادبی حضوری شایان توجه دارد. پیشینهی برخی از آنها در داخل و خارج از ایران در چنین پژوهشهایی دیده میشود: کتاب قدرت[۲]، اثر کیت دودینگ[۳]، منتشر شده در سال ۱۹۹۶؛ پایاننامهی مسلم ذوالفقارخوانی با عنوان جهانهای پانوپتیک لرد جیم: رویکردی فوکویی[۴]، در سال ۲۰۰۲؛ کتاب پربهای توانمندسازی و برنامهریزی جمعی: نظریه و کاربرد، اثر الیشوا سادان، منتشر شده در سال ۲۰۰۴ و مقالهی «ارتباطات قدرت در رامپلس تیلیسکین: مقایسهی متنی از یک افسانهی پریان سنتی (گریم، ۱۸۱۲) و نمونهی بازنویسیشدهی آن (دی. استنلی، ۱۹۹۷)[۵]»، به قلم جین ای. کلی[۶] در سال ۲۰۰۸٫
[۱] Michel Foucault
[۲] Power
[۳] Keith Dowding
[۴] The Panoptic Worlds of Lord Jim: A Foucauldian Approach
[۵] Power Relationship in Rumpelstiliskin: A Textual Comparison of a Traditional and a Reconstructed Fairy Tale
[۶] Jane E. Kelley
[۱] Sociology
[۲] Cultural Studies
[۳] Anthropology
[۴] Political Sciences
[۵] Human Rights
[۶] Roderick McGillis
[۷] Postcolonialism
[۸] Aidan Chambers
[۹] Peter Hunt
[۱۰] Decentration
[۱۱] Jean Piaget
[۱۲] Assimilation
[۱۳] Accomodation
[۱۴] Adaptation
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر